دوشنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۲

بخش ها

آرشیو ماهیانه


دسته ها:تاریخچه، روانکاوی در انجمن فرویدی، روانکاوی در رسانه‌ها و در جامعه

آذر یا آتش بهرام

آذر یا آتشِ بَهرام (وَهرام)؛ آتش مانع‌شکن؛ آتش مقدس؛ والاترین آتشِ آیینی در کیش زرتشتی و در افسانه‌های ایرانی نگهبان همهٔ آتش‌های جهان به‌شمار می‌آید. در اساطیر ایرانی از سه آتشِ بهرام نام برده شده، که از آغاز آفرینش، در نبرد با اهریمن، به نگهبانی از آفریدگان و در نظم‌آوری فروزانند. در ایرانشهرِ ساسانی از آتشانِ بهرامْ مانندِ شعله‌های همیشه‌فروزان و یادگارانی از دورانی کهن‌تر نگهداری می‌شده. ترتیب تهیهٔ آتش برای آتش بهرام با دیگر آتش‌ها متفاوت است و با روش‌های خاصی صورت می‌گیرد که اساس آن بر تهیهٔ آتش از اجاق صنف‌های مختلف است تا همه باهم، پیوند همبستگی داشته باشند.[۱] آتش‌هایی از اجاق‌های خانه‌ها، سراها، کارگاه‌ها و طبیعت، به دست موبدان گردآوری، پاکیزه، و بازْ یکی می‌شوند. بُندَهِش، نوشتهٔ پهلوی روایتگرِ آفرینشِ آغازینِ هورمزد، از سرشتِ آتشِ بهرام می‌گوید:

«آن فرّه‌ای (که) بدیشان[پ ۱] میهمان است، مانند تن مردمان است، که (چون) در شکم مادر فراز باشد روانی از مینو (بدان) برنشیند که آن تن را تا زنده است بی‌گمان برایاند؛ چون آن تن فرو میرد، تن به زمین آمیزد، روان باز به مینو شود. نیز باشد که هنگامی که هزار آتش مادی را بدان (یک) آتش کنند، و بدان نیرنگ، (که) آشکار است، زوهر (بدو) دهند و به دادگاه نشانند، آنگاه، مینویی از فرّهٔ آتشان بر او نشیند. بمانند آن (سه آذر) نیز که بر آتش مادی میهمان شدند، (این) دیگران نیز آتش بهرام‌اند.»[۲]

از دید ایرانشناسان، اسطوره آتشِ بهرام پیوندهای عمیقی با افسانه‌های پیشازرتشتی دارد و به مرور، با گسترش مزدیسنا، در لباس آیین نگهداری از آتشِ مقدسِ همیشه‌فروزان فراگیر شده، و به شکل نمادی زنده از پیروزمندی و دوام درآمده. در کاربرد روزمره، آتش بهرام گاهی به آتشکده‌های بزرگی که با آذر بهرام روشن شده‌اند گفته شده، و آدریان یا آگیاری، به آتشکده‌های کوچک.

.

.

در نوشته‌های پارسی میانه و پس از آن، آتش‌های بهرام در جایگاه مقدس‌ترین آتش‌ها، در نقش نگهبانی از جهان و آفریدگان، نظم‌بخشی، پیش بردن کارها، و پس‌زدنِ «دیو و دروغ» توصیف می‌شوند. آتش‌های بهرام گاه با اسامی خاص و مرتبط با رویدادهای اساطیری مانند نبردهای نیروهای ایزدی با اهریمنی، یا پدید آمدن اندیشه‌های نو شناخته می‌شوند. آتش بهرام همچنین با آیین باز یکی کردنِ آتش‌ها، که روش آن در نوشته‌های موبدان زرتشتی آمده،[۶] بر آتشگاه می‌نشیند.

در بازگفت بُندَهِش (=زَندْ‌آگاهی؛ معرف آفرینش آغازین)، آتش‌های بهرام بسیارند که هر کدام را شاهی نشانده.[۷] از آتش‌هایی که شاهان پیشازرتشتی، فریدون، زوتهماسب، و افراسیاب، به آتشگاه نشانده بودند نام می‌برد، همچنین از آتش‌های بهرام «با نام‌های بسیار و شمار بسیار» که پس از آمدن دین زرتشت در پادشاهی گشتاسپ تا پایان دوران ساسانی نشانده شده‌اند. از گونه‌های پنج‌گانهٔ آتش، آتش بهرام را در کنار گونهٔ پنجم، آتش اسپینشت (=مقدس‌ترین)، همان آتش برکت‌بخشنده و آتشی که به گیتی به کار داشته شود، قرار می‌دهد. آتش بهرام آتشی است که «خورش خورد، آب نخورد.»[پ ۶] از سه آتشِ آذر فَرْنَبَغ، آتشکده آذرگشسپ، و بُرزینْ‌مِهر نام می‌برد و آنها را فرّه‌هایی می‌داند که هرمزد در آغاز آفرینش برای نگهبانی از جهان آفرید و (همواره)، فرّه‌مندانه، در جهانند، و[۸] در رویارویی آتش با اهریمن،[پ ۷] به «پاسداری جهان و پاییدن آفریدگان» نظم‌آوری می‌کنند.[۹]

.

.

بندهش، آذرفَرْنْبَغ را آسروُن (=آتشبان، آذرْموبد) آذرها، آذرگشنسب را ارتشتار، و آذربُرزین‌مِهر را واستریوشِ (=دهقانِ) آذرها می‌خواند. در توضیح نام آتش بهرام می‌گوید:

«آتش را، به (نام)، بهرام از آن روی خوانند که همهٔ آتش‌ها را در جهان در پشتی از بهرام و پاسبانی از سروش است و ایشان را با هم همکاری است.»[۱۱]

و توضیح می‌دهد که فرّهٔ آتش بهرامی که خاموش شود، مانند روان آدمیان پس از مرگ، به مینوان بازمی‌گردد. بندهش از خاموش شدن بسیاری آتشکده‌ها نخست در یورش اسکندر و سپس در یورش سپاه اسلام به ایران می‌گوید.[پ ۱۰][پ ۱۱][پ ۱۲]همچنین به آتش سه‌گانهٔ «کرکوی» در سیستان اشاره می‌کند و آتش‌های کهنی که پیش از آمدن دین زرتشت نشانده شده بودند را هم آتش بهرام می‌داند.

 

منبع: ویکیپدیا


پیوند کوتاه به این مطلب:

https://freudianassociation.org/?p=66850

  تاریخ انتشار: ۲۲ اسفند ۱۴۰۱، ساعت: 10:08