یکشنبه ۲۴ دی ۱۳۹۶
پ. ز:
خدایا چرا مملکت از نکبت و بدبختی مملو شده است؟
دکتر میترا کدیور کتک می خورد، زندانی می شود، چون می خواهد «مافیای روان» را نابود کند «نابغه‌ای که غاز می‌چراند! » چون می خواهد وطنش را آباد کند، محققی می شود که برای مخارج زندگی خود و خانواده اش مجبور است شاگرد سفید کار شود و چاه بکند*
اما دولت برای کاری که قرار نیست انجام شود ۵۰ میلیارد ناقابل را اختصاص می دهد. **
ولایتی ۳۷ و حداد عادل ۲۵ مسئولیت می گیرند*** و پزشکی با مدرک عمومی روانپزشک می شود و کرسی تخصصی دانشیار علوم پزشکی دانشگاه تهران را اشغال می کندکه بیماران را درمان کند و روانپزشک تربیت کند.
*https://freudianassociation.org/?p=38974
**https://freudianassociation.org/?p=38949
*** https://freudianassociation.org/?p=38543
یکشنبه ۲۴ دی ۱۳۹۶
افروز ر.:
دائم فکر میکنم در این مملکت چه خبر است!! گفتیم این کسی که الان ۳۰ سال است در دانشگاه های مادر روانپزشکی تدریس میکند، مدرکش پزشکی عمومی است! این بابا استاد اعظم گرند لژ روزبه است! بعد می بینیم وزارت بهداشت!! افتاده در سطح کلان شهر تهران و به دنبال مطب غیر مجاز پزشکی ای به نام انجمن فرویدی میگردد!!! که پلمپ اش کند!! می یابند… ما مقاومت می کنیم و اجازه پلمپ شدن دفترمان را نمی دهیم، می برندمان دادسرای جرائم پزشکی و با دستور دادستان ذبیح زاده اقدام به ضرب و شتم ما می کنند. به مرجع بالاتر آنها یعنی دادسرای کارکنان دولت شکایت می کنیم. در آن “مرجع بالاتر”! بعد از ۱۶ ماه که حتی شاهدان پرونده مان هم برای ادای شهادت احضار نشده بودند و با توجه به اینکه در پرونده ما نامه سرپرست دادسرا وجود داشت که پرونده را به شعبه دیگر ارجاع دهد، نزد بازپرس حسینی شعبه ۳ دادسرای کارکنان دولت رفتیم برای درخواست یک گواهی! و او به جای گواهی، دستور به ضرب و شتم ما می دهد. دوباره فردای آن روز هم همین بساط… ضرب و شتم و این بار با دستان بسته و سپس ۴ روز بازداشت و زندان! ما مگر چه گفتیم؟ چرا در ایران همه چیز وارونه است؟ چرا اگر از مافیایی ها بگویی، علناً و بدون هیچ ترس و واهمه ای بسیج می شوند تا “ساکت”ات کنند؟! چرا وقتی از دادستان شکایت می کنی کتکت می زنند؟ چرا در داخل دادسرای کارکنان دولت ۳ لباس شخصی درشت هیکل می آورند برای کتک زدن و فحاشی به شاکی؟! چرا بازپرس حسینی، آمرِ این اتفاقات “ترفیع” گرفته و می شود سرپرست دادسرای کارکنان دولت؟
در این مملکت آب سربالا رفته است و قورباغه ها آواز می خوانند.
دوشنبه ۲۵ دی ۱۳۹۶
اردی بهشت:
با بودجه درخشانی که دولت برای سال ۹۷ برای نهادها، سازمان ها، موسسات، اشخاص و … بسته، با فساد فراگیری که تمام مملکت را گرفته و با سکوت عجیب و البته معناداری که قوا در برابر این فساد اختیار کرده اند، به این فکر می کردم که شاید باید ردیف های بودجه اختصاص داده شده به وزارت بهداشت را دقیق تر بررسی کرد. شاید برای شخص صنعتی و مکتب روزبه هم یک ردیف بودجه مجزا قرار داده باشند!!
سه شنبه ۲۶ دی ۱۳۹۶
م.س:
«عباس قاسمی، دادستان عمومی و انقلاب مرکز استان مرکزی، امروز سه‌شنبه ۱۹ دی به خبرگزاری قوه قضاییه ایران گفت که آثار خودزنی روی جسد این فرد بوده و “فیلمی از لحظه خودکشی وی نیز موجود می باشد.”»*
واقعا متعجبم!!! یعنی هیچکس نمی پرسه آخه اون دوربینها برای چیه؟! نگهبان کجا بوده؟! چرا ممعانت نکرده؟!!!
این سند بیگناهی محسوب میشه یا سند جرم؟!؟!
* https://freudianassociation.org/?p=38843
سه شنبه ۲۶ دی ۱۳۹۶
م.ن:
«عباس قاسمی، دادستان عمومی و انقلاب مرکز استان مرکزی، امروز سه‌شنبه ۱۹ دی به خبرگزاری قوه قضاییه ایران گفت که آثار خودزنی روی جسد این فرد بوده و “فیلمی از لحظه خودکشی وی نیز موجود می باشد.”»*
جالبه که وقتی انجمن فرویدی برای اثبات اینکه در خرداد ۹۵ ناجوانمردانه در دادسرای جرایم پزشکی مورد ضرب و شتم قرار گرفته و درخواست فیلمهای دوربین های مداربسته دادسرا رو میکنه اعلام میشه دوربینها خراب بوده و هیچکس نمی پرسه خرابی دوربین دادسرا جرم نیست؟!؟! اما ما هنوز به دادسرای کارکنان دولت برای شکایت نرسیده اولین جمله ای که از دهان بازپرسی که شکایت «پیش او برده ایم» با غیظ می شنویم این است «فیلماتونو فرستادند شعار می دادید»!!!! منظور او فیلمهایی هست که ماموران و لباس شخصی ها با دوربین حرفه ای و موبایلهای شخصی «بعد» از ضرب و شتم ما گرفتند!!!!
و ایضا بعد از ضرب و شتم دوباره ما در مهرماه ۹۶ توسط همان بازپرسی که «شکایت ضرب و شتم اول پیش او برده ایم» بیش از ۳ ماه است که پیگیر فیلمهای دوربینهای مداربسته کارکنان دولت هستیم و هنوز هیچ!!!
عجب حکایتی است این دوربینهای مداربسته قوه قضاییه!!!
* https://freudianassociation.org/?p=38843
سه شنبه ۲۶ دی ۱۳۹۶
سوده ص:
فریادهای “من شعبون بی مخ نظامم” از طرف کسی که با ضرب و شتم سرکار خانم دکتر کدیور و عده ای از شاگردان ایشان و اعضای انجمن فرویدی هنرنمایی می کرد!! نکاتی را به ذهنم متبادر می کند که تقدیم می نمایم.
نخست، نظامی که ادعا می کند بر پایۀ جمهوریت (مردم سالاری و پاسخگویی مسئولان به مردم) و اسلامی بودن (پایبندی به قوانین و دستورات الهی) بنا شده است، چه نیازی به شعبون بی مخ ها دارد؟ مگر این که تعمدی در میان باشد برای ریختن آبروی این نظام و ویران سازی دستاوردهای ملی!!
دوم، در اعتراضات مردمی اخیر علیه نابسامانی های اقتصادی و بی عدالتی موجود، شعار مرگ بر مفسد اقتصادی در کنار مرگ بر اغتشاش گر و خائن وطن فروش در همه جا به گوش می رسید. هیچ استنباطی نمی ماند از این تقارن و همزمانی، الّا یکسانی این گروه ها از دید ملت. انگار مردم فساد اقتصادی را خیانت به خود و کشور می دانند و اغتشاش گر را عامل گل آلود کننده آب برای فراری دادن خائنین و انحراف توجه از موضوع اصلی که اعتراض مردمی به عملکرد بعضی مسئولین است. اما، فساد غیر از جنبۀ اقتصادی شکل های دیگری نیز دارد؛ مثل فساد علمی که توسط جاهلان عالم نما و عالمان فاقد بینش و تقوا ایجاد می شود و زیان های آن نه تنها گریبانگیر عالمان و فرهیختگان درستکار می شود، که کل کشور و ملت را هم درگیر می کند. فرهیختگان و دانشمندان واقعی سعی در نشر دانش و مبارزه با جهل دارند؛ ولی جاهلان عالم نما با پافشاری بر انتشار جهل خود در جامعه (تولید نوعی شبه علم برای بازار گرمی) و افراد بی تقوا هم مترصد حفظ جهل عمومی برای سواری کشیدن از گردۀ عوام الناس به دنبال ارضای دیوانه وار غرایز خویشتن هستند. با کمال تأسف، شاهدیم که همین مفسدان علمی و اقتصادی با تشکیل شبکه های مافیایی موفق به تصدی مسئولیت های اجرائی و دولتی شده و در کمال وقاحت کارشکنی های بی شرمانۀ خود را به کلیّت سازمان متبوعشان و نهایتاً نقص کارکرد نظام حاکم بر کشور و ملت منتسب کرده و جالب آنکه بلندگوهای رسانه ای و منابع مالی و اعتباری و خلاء های قانونی را هم با صرف اندک مبلغی از خوان به یغما برده، به نفع خود مصادره می کنند. این مفسدین و خائنین یقه سفید، به قدری در لجنزار دروغهای خود غوطه ورند که فریب خوردگی خود را به زرنگی در مقابل مردم و مسئولین درستکار تعبیر می کنند!! در واقع، این افراد با هزینه کردن از دستاوردهای خود مردم به همین مردم آسیب های جدی می زنند. نوعی تداوم حیات انگل وار دارند، بدون ملاحظه درباره اینکه چه هزینه ای برای کسب چه چیزهایی می کنند؛ و غافل از اینکه همان امکانات را می توانستند از راه درست و قانونی (و بقول خودمان حلال و شرعی) بدست آورند بدون وارد کردن خسارت به دیگران.
سوم، در مقایسه بین بیگانه پرستان و وطن فروشانی که با هزینه بیگانگان اقدام علیه کشور و ملت میکنند (مثل گروهک مجاهدین خلق) با مفسدین اقتصادی و علمی که در داخل با هزینه خود مردم و کشور تیشه به ریشه میزنند؛ تنها می توان گفت که گروه اول اندکی مقبولتر از گروه دومی که به هزینه خودمان از پشت خنجر می زنند رفتار می کنند. زیرا که آنها حداقل بخشی از هزینه مادی خنجر از پشت زدنها را بر گُردۀ بیگانگان تحمیل می کنند. در هرحال هر دو گروه بیشترین هزینه مادی و معنوی را بر ملت تحمیل می کنند.
چهارم، انگار تعمدی هماهنگ در بین است برای نادیده گرفتن (یا تجاهل) نسبت به کج روی های خائنین یقه سفید که در بین عده ای از مردم و مسئولان جا افتاده است. به نظر می رسد برخی مسئولان حاضرند آبروی خود را با خائنین یقه سفید تقسیم کنند تا از قِبل آنها هم پشتوانه مالی و اعتباری کسب کنند و هم با عضویت در یک باند مافیایی تضمین باقی ماندن در مسئولیت های متعدد را بخرند!! اما، بدتر از آن به حراج گذاشتن سرمایه های ملی ( بیت المال) برای کسب خرده منافع (به اصطلاح) آقازاده ها و آینده شغلی اطرافیان برخی مسئولان است. این سرمایه ملی ممکن است منابع طبیعی، نیروی انسانی و یا دانشمندان باشند؛ یا این که یک مسئول دولتی بجای صرف وقت و هزینه برای رشد کشور، خود را آلت دست عده ای خائن به ملت و کشور نماید و به اصطلاح جاده صاف کن باند مافیایی شود. بد نیست گاهی دقت کنیم تا جواهری گرانقیمت را با تیله ی شیشه ای معاوضه نکنیم.
در مورد انجمن فرویدی، و به ویژه سرکار خانم دکتر کدیور و جمعی از شاگردان ایشان، مفسدان علمی بعد از ناکامی های متعدد برای حذف ایشان و روانکاوی راستین از این مرز و بوم، امروزه با تشکیل شبکه ای مافیایی از نهادهای دولتی و رسمی سوء استفاده می کنند و سعی در خشکاندن ریشۀ این درخت پربار دارند. جالب آنکه همین تجاهل مسئولان و ترجیح خرده منافع اعضای باند مافیایی به مصالح کشور و نسل آینده بسیار محرز است!! چقدر این حالت تداعی گر کلمۀ جیره خواری خائنین است. این تلاش های مذبوحانه برای حذف تنها روانکاو “از دریای سیاه تا دریای چین” و اشاعۀ بدلی کاذب بجای ایشان، مشابه رفتار مفسدان اقتصادی است که برای یک شبه طی کردن ره صد ساله، از طریق رانت خواری، اختلاس، باند بازی و تضییع حقوق دیگران مالی هنگفت به چنگ آورده و چون مجبورند برای حفظ آن عده ای را شریک کنند، آن قدر هزینه می کنند که دست آخر همان خرده نان باقی مانده از خوان یغما نصیب شان می شود؛ و ایکاش همین خرده نان حلال باشد.
رزق حلال فقط کسب مال و لقمه ای نان نیست، اگر دانش هم از راه حلال کسب نشود برکتی برای صاحبش و جامعه نخواهد داشت. همه تلاشهای باند مافیای روان علیه انجمن فرویدی برای این است که جلوی نشر دانش روانکاوی راستین را بگیرند، و با سواری گرفتن از جهل مردم و مسئولان دلسوز کشوری از این آب گل آلود به نان و نوایی برسند.
سر انجام، از امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) روایت شده است: “بنده به سبب بى صبرى، خودش را از روزى حلال محروم میکند و بیشتر از روزى تقدیر شده هم نصیبش نمی‌شود.”
إِنَّ العَبدَ لَیَحرُمُ نَفسَهُ الرِّزقَ الحَلالَ بِتَرکِ الصَّبرِ، وَ لا یُزادُ عَلى ما قُدِّرَ لَهُ
(شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید- ج۳، ص۱۶۰).
سه شنبه ۲۶ دی ۱۳۹۶
«متهم» عینکی:
خودکشی؟! هوممممم! خانم نماینده! ما هم در این بازداشتگاه ها بوده ایم!
خودکشی؟!!!
در بازداشتگاه عینک من را گرفتند با اینکه شیشه ای هم نبود. هرچه به آنها اصرار کردم که من بدون عینکم نمی بینم، از هفت سالگی تا کنون عینک می زنم و هیچ روزی بدون عینک نبوده امِ؛ به گوششان نرفت که نرفت و عینکم را گرفتند!
من مانده ام چطور ممکن است آدم زیر دوربین مداربسته، زیر نگاه ماموران بدون هیچ وسیله ای خودکشی کند؟!!!
سه شنبه ۲۶ دی ۱۳۹۶
فاطمه س.:
خودکشی؟! هوممممم! خانم نماینده! ما هم در این بازداشتگاه ها بوده ایم!
https://freudianassociation.org/%d8%ae%d9%88%d8%af%da%a9%d8%b4%db%8c%d8%9f-%d9%87%d9%88%d9%85%d9%85%d9%85%d9%85%d9%85-%d8%ae%d8%a7%d9%86%d9%85-%d9%86%d9%85%d8%a7%db%8c%d9%86%d8%af%d9%87-%d9%85%d8%a7-%d9%87%d9%85-%d8%af%d8%b1/
پیشنهاد می کنم قوه قضاییه و نیروی انتظامی با کمک هم اینقدر داستان تخیلی تعریف نکنند! یک جوری داستان سرایی بکنند آدم باورش شود!
فکر کنید برای اینکه بازداشت ما را توجیه کنند، گفته بودند اینها شیشه شکستند و صندلی پرت کردند و بعد هم لباسهایشان را درآوردند و ما مجبور شدیم با پتو آنها را داخل ون ببریم!!!
یعنی داستان از این تخیلی تر شنیده بودید؟!!!
می دانید دلم می خواهد برای این تهمتها و افتراها هم فریاد بزنم و بگویم چطور رویتان می شود بگویید که اینها شیشه شکستند وقتی «شعبون بی مخ نظام»* را به جان ما فرستاده بودید و او بود که ما را مثل یک صندلی، مثل یک شی بی جان به این طرف و آن طرف پرت می کرد و همو بود که روسری و مقنعه ما را می کشید!!
*
درست یک هفته قبل از مزاحمت برای حمید بقائی همین دو نفر اعضای انجمن فرویدی را مورد ضرب و شتم قرار داده بودند
چهارشنبه ۲۷ دی ۱۳۹۶
سوده رخشا:
داشتم مطلب “در عوض خلخال اما پابند پلاستیکی دارند که نقص عضو ایجاد می کند”* رو می خوندم فکر کردم قصدشون اینه که مردم رو از خدا برگردونن. از علی و عدلش. از اسلام و هرچی ملت بهش قائم هستن.
چقدر یادآور اقدامات چندیدن ساله “صنعتی”ـه این کارای قوه قضائیه.
https://freudianassociation.org/?p=39026
دوشنبه ۰۲ بهمن ۱۳۹۶
م ز گ:
پس از بازداشت غیر قانونی اعضای انجمن فرویدی در تاریخ ۲۳ مهر ۹۶، به دستور سرپرست فعلی دادسرای کارکنان دولت، آقای حسینی، خانواده ها در جستجوی اعضای خانواده خود تمام دادسراها، دادگاهها و کلانتریها شهر را زیر پا گذاشته بودند اما هر چه بیشتر گشته بودند بیشتر ناامید شده بودند. پس از چند روز بطور معجزه آسایی خانواده ها متوجه می شوند که ما در در ناحیه ۱۲ هستیم. خانواده ها با نگرانی می خواستند به ما نزدیک شوند اما ماموران نیروی انتظامی جلوی آنها را سد کردند و اجازه ندادند خانواده ها نزدیک اعضا شوندو گفتند کاری نکنید که شما را هم بازداشت کنیم؟!
عضویت در یک NGO یی که مجوز از وزارت کشو دارد چه خطری دارد که آقای ذبیح زاده در دادسرای جرائم پزشکی خانواده های اعضای انجمن فرویدی را تهدید می کند یا خانواده ها در ناحیه ۱۲ به بازداشت تهدید می شوند؟
چقدر این «اعلامیه عاشورایی: سند شماره ده: اختاپوس مافیای وزارت بهداشت تا دستگاه قضائی»* به دل می نشیند.
*https://freudianassociation.org/?p=39347
یکشنبه ۰۸ بهمن ۱۳۹۶
الهام.ف:
در بازداشتگاه خوابم نمیبرد و نگران دکتر کدیور بودم که اگر وول بخورم ممکن است بعد از ساعتها چشمش گرم شده و درد رهایش کرده باشد و با تکان من دوباره درد سراغش بیاید ولی او اصلا خوابش نمی برد…
هر بار که چشمم را باز می کردم می دیدم که دستهایش را که از کشیده شدن دستبندها سرخ و متورم شده بودند بالا گرفته تا از شدت درد کاسته شود.
چهره اش تابلوی شکوهمندی از درد و صلابت آمیخته با فر و شکوه از یاد رفته اساطیر ایران را به تصویر می کشید.
با خودم فکر می کردم او زندگی در پاریس، کار کردن در کنار روانکاوان بزرگ انجمن جهانی روانکاوی و مصاحبت بزرگان را رها کرده و به ایران آمده، ۲۰ سال برای پا گرفتن روانکاوی در ایران خون دل خورده * که ثمره آن آوردن روانکاوی برای جانهای دردمند باشد.
و اما ثمره آن برای او در این کشور مافیا زده چه بوده؟
بستری اجباری در بیمارستان روانی، زندان، ضرب و شتم، درد، درد، درد، …
* فروید «ما» چگونه به ایران آمد!
https://freudianassociation.org/?p=21068
یکشنبه ۰۸ بهمن ۱۳۹۶
خدیجه فدائی:
در تمام مدتی که دکتر کدیور را می شناسم از روزی که او را در کلاس گروه عرصه فرویدی دیدم تا بحال هر چه از او دیدم اخلاق،ایمان و یقین بوده چه روزهایی که در اوج کار و افتخار است و چه روزهایی که در نبرد با دشمنان فرهنگ و تمدن ایران سینه سپر کرده.
در کنار او چه روزهایی گذشت
وقتی که در کلاسش از دانش ناب نفس ها حبس می شد.
وقتی که در پنجشنبه های فرویدی اش جانها به شوق می آمد.
وقتی در وزارت کشور به احترامش می ایستادند.
وقتی که برای سخنرانی اش ۲۰۰۰ نفر ایستاده دست می زدند.
وقتی که …
چه در روزهایی که او را در گرماگرم جنگ با مافیا بود
وقتی به بیمارستان ایران رسیدم و او را در لباس بیمارستان دیدم.
وقتی در وزارت بهداشت دستهای قطور یک لباس شخصی را زیر گلویش دیدم.
وقتی در دادسرای جرایم پزشکی چندین نامرد او را روی دست می بردند.
وقتی در دادسرای کارکنان دولت روی دست یک لباس شخصی بلند شد
و وقتی او را نقش زمین کرد…
هرکز ذره ای در او ترس یا تردید ندیدم
هر چه از او دیدم شکوه و صلابت، ایمان و استواری، اصالت و شرافت است
ایمان او به پیروزی حق بر باطل او را «پیروز آزمون آتش» می کند
سه شنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۶
منصوره ا.:
هنوز هم ابعاد پروژه حذف فیزیکی دکتر کدیور را نفهمیده ام
https://freudianassociation.org/?p=36454
امروز از صبح که بیدار شدم این تیتر به ذهن ام می رسید.
یاد روزی افتادم که به بازپرس حسینی برای گرفتن یک گواهی ساده، بنا به دستور کارشناس دادگستری، مراجعه کردیم. وقتی که ما روی صندلی نشسته بودیم در ابتدا یک مرد جوان و سپس مرد جوان دیگری هم آمد و در صندلی های کنار میز بازپرس نشستند. بازپرس حسینی با آنها شروع کرد به مازندرانی حال و احوال کردن. بعدها فهمیدیم آن دو، دادیار بوده اند! یعنی دادیار کدام قسمت از دادسرا؟ خدا می داند ولی آمدند تا صورتجلسه سراپا کذب حسینی را امضا کنند تا برای ما پرونده جدیدی درست کنند! همان صورتجلسه ای که سه روز بعد بازپرس کشیک به یکی از کفیل ها گفته بود « این چیزها که اینجا نوشته شده برای اشرار هم نمی نویسند»!
بعد یاد این کامنت افتادم:
کار آن خانم تمام است!
https://freudianassociation.org/?p=39532
بعد یاد ذبیح زاده افتادم و تمام آن ماجراهای «بی» دادسرای جرایم پزشکی…
بعد با خودم فکر کردم واقعا اگر این پرونده سازی هاادامه همان نقشه حذف فیزیکی نباشد، پس چیست؟ خیلی اتفاقی همه این ماجراها پیش می آید؟؟!!!
چهارشنبه ۱۸ بهمن ۱۳۹۶
زهرا م:
«اگر بخواهیم برای فرهنگ و تمدن سرآغازی را در نظر بگیریم این سرآغاز مصادف با انسان شدن انسان است و انسان شدن انسان مصادف بر چیره شدن بعد سمبولبک بر او، مصادف بر حدوث کلمه بر او و این همان جمله کتاب مقدس است:«در آغاز کلمه بود».
حدوث کلمه، حدوث بعد سمبولیک آن چیزی است که دنیای انسان را برای همیشه از دنیای حیوانات جدا می سازد و فرهنگ و تمدن با اولین کلمات بشر شکل می گیرند..»*
هاینریش بل در کتاب آدم کجا بودی گفته است: « بعد از هیتلر، همه ی آلمان درک کردند که او چه بلایی بر سر کشور و زیربناهای آن آورده است؛ اما یک چیز نابود شده ی اساسی بود که هرکسی نمی فهمید و آن، خیانت هیتلر به کلمات بود!
خیلی از کلمات شریف، دیگر معنی خود را از دست داده بودند، پوچ و مسخره شده بودند. عوض شده بودند. آشغال شده بودند. کلماتی مانند آزادی، آگاهی، پیشرفت و عدالت.»**
انسانهای بسیار بسیار معدودی هستند که مفهوم خیانت به کلمات را می فهمند و از این خیانت درد می کشند. روانکاوان واقعی از جمله این انسانهای بسیار معدود در این کره خاکی هستند که این مفهوم را با همه وجود درک می کنند. دکتر میترا کدیور، یک روانکاو واقعی، خطر خیانت به کلمات را به خوبی می شناسد، هشدارها را می دهد. سالهاست ایشان با تاسیس انجمن فرویدی در ایران از کلمات محافظت می کن د و برای محافظت از کلمات شریف حتی از جانش هم دریغ ندارد.
خیانت به کلمات دقیقا همان عملی است که «مافیای روان» به نام روانکاوی، فروید، سکسوالیته، روح و روان، هنر، نقد روانکاوانه و ادبی و… می کند.
در راستای خیانت به کلمات و یکی از فعالیتهای انجمن فرویدی در برابر این خیانت مثالی بیان می شود: بازپرس کیانی در ۲۹ مهر ۹۵ گفت « مگر چی می شد، دکتر کدیور این دفعه قبول می کرد که روانکاوی همان روانپزشکی است، همان روانشناسی است؟ بعد می رفتید کار خودتان را می کردید». این جمله بازپرس کیانی عین خیانت به کلمه است و او با وقاحت و بی شرمی از خانم دکتر کدیور می خواست که به کلمات خیانت کند! روانکاوی روانپزشکی نیست چون صحبت از درمان نیست. صحبت از ناخودآگاه است و کلمات. رویکردهای التقاطی روانکاوی خیانت به کلمات هستند و به همین دلیل یک روانکاو واقعی نه تنها با این رویکردهای ساختگی روانکاوی سازش نمی کند، بلکه با آنها مبارزه هم می کند. یک روانکاو واقعی هرگز برای خود و جامعه سمپتوم ایجاد نمی کند. چرا که سمپتوم یک «سازش و مصالحه است»، یک مصالحه بین نیروهای اهریمنی و شیطانی. یک روانکاو واقعی متوجه ارزش گنجینه کلمات می شود. «آنچه را که روانکاوی می خواهد و وظیفه خود می داند که به آن برسد، نه well-being بلکه well-saying است»***
همین ارزش کلمات برای روانکاوان راستین سبب شد که آقای ذبیح زاده به قصد پلمپ دفتر انجمن اتهام بزند و شایعه پراکنی کند و بگوید «اینها فرقه هستند، اینها مسخ شده اند و… ». وقتی آقای ذبیح زاده، خانم عبداللهی وقار، بازپرس کیانی، بازپرس تیموری، بازپرس مهر انگیز و آقای حسینی…. به عنوان مقامات قضایی از خیانت به کلمات غافل هستند و می خواهند «کلمات را آشغال کنند»، چگونه می توان انتظار داشت که از کلمات شریف آزادی و عدالت پاسدای کنند؟ پاسخ البته جای نا امیدی است. خیلی مشکل نیست که بتوان فهمید خیانت به کلمات می تواند گشایشی برای خیانتها و فسادهای دیگر، دروغ و فریب… باشد.
در کشف حقیقت وجودی کلمات است که می توان بستر کلمات شریف مانند آزادی، آگاهی، پیشرفت و عدالت را شکوفا کرد. بی جهت نیست که میلر می گوید«دکتر میترا کدیور، اعتبار ایران است»، و «انجمن فرویدی را بعنوان اکول ایرانی روانکاوی» به رسمیت می شناسد و در مورد آن می گوید: «انجمن فرویدی افتخاری برای ایران است»**** اما جالب نیست برای جلوگیری در خیانت به کلمات، دکتر کدیور مورد توهین، اهانت، ضرب و شتم قرار می گیرد و به زندان و بازداشتگاه فرستاده می شوند و تمام تلاش «مافیای روان» این می شود که انجمن فرویدی را تعطیل کنند.
* دکتر میترا کدیور، روانکاوی قرن بیست و یکم، تهران: اطلاعات، ۱۳۸۱، صفحه۲۰۰
**http://www.mostaghelnewspaper.ir/paper/post/361/%D9%86%D8%B5%D8%B1%D8%AA-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%AA%D8%A7%D8%AC%DB%8C%DA%A9–%D9%81%D8%B9%D8%A7%D9%84-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D8%A7%D8%B5%D9%84%D8%A7%D8%AD%E2%80%8C%D8%B7%D9%84%D8%A8/
*** دکتر میترا کدیور، روانکاوی قرن بیست و یکم، تهران: اطلاعات، ۱۳۸۱، صفحه۲۲
****https://freudianassociation.org/%D9%81%D8%B1%D9%88%DB%8C%D8%AF-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A2%D9%85%D8%AF-2
شنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۶
س. ر.:
شنیدم که یک تن دیگر هم در بازداشت خودکشی کرده؛ دکتر کاووس سیدامامی، استادیار ۶۴ ساله جامعه‌شناسی دانشگاه امام صادق و مدیرعامل موسسه «حیات وحش میراث پارسیان»۱
او را نمی شناسم. و موضوع اتهامش را نمیدانم. موضوع اتهامش نیست. موضوع “باز هم خودکشی در زندانهای جمهوری اسلامی است”
ترسیدم!
این راه و ترفند به شکلی تکراری و چندش آور دائم توسط عاملینش اجرا و اعلام می شود.
یاد “کنترل ذهن” می افتم. فراموشخانه. “خودکُشی”!!
و ناگهان یادم آمد که سایت انجمن فرویدی که خار چشم همین عوامل “خودکشان” است قسمتی دارد به عنوان”«خودکشی» + صادق هدایت”۲
خدا همه کسانی را که هنوز بازداشت نشده اند را از شر “خودکشی” حفظ کند.
۱- https://t.me/AlaviShahed
۲- https://freudianassociation.org/category/%D8%AF%D8%B3%D8%AA%D9%87-%DA%AF%D9%88%D9%86%D8%A7%DA%AF%D9%88%D9%86/%D8%AE%D9%88%D8%AF%DA%A9%D8%B4%DB%8C-%D8%B5%D8%A7%D8%AF%D9%82-%D9%87%D8%AF%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D8%AF%D8%B3%D8%AA%D9%87-%DA%AF%D9%88%D9%86%D8%A7%DA%AF%D9%88%D9%86/
شنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۶
متهم شماره ۱۰:
“خودکشی؟! هوممممم! خانم نماینده! ما هم در این بازداشتگاه ها بوده ایم!”*
ماشااله ماشااله نصف مردم ایران زندان رفته اند.
همه دیگه واردن که وقت ورود به بازداشتگاه و زندان هیچ جاییت نیست که نَگردن. حالا چی شده که گُر و گُر مردم دارن تو زندان “خودکشی” میشن؟!
البته بماند که چرا گُر و گُر مردم دارن سر از بازداشتگاه در میارن…
این کار فقط برای بی آبرو کردن مملکت و نظامه
*
https://freudianassociation.org/%d8%ae%d9%88%d8%af%da%a9%d8%b4%db%8c%d8%9f-%d9%87%d9%88%d9%85%d9%85%d9%85%d9%85%d9%85-%d8%ae%d8%a7%d9%86%d9%85-%d9%86%d9%85%d8%a7%db%8c%d9%86%d8%af%d9%87-%d9%85%d8%a7-%d9%87%d9%85-%d8%af%d8%b1
دوشنبه ۲۳ بهمن ۱۳۹۶
سحر م:
” از وقتی که من این کلاسها را تأسیس کردم و از خیلی قبل از آن وقتی که آمدم ایران، با یک سری مشکلاتی از این دست روبرو هستم و کسانی سعی در تعطیلی این کلاسها و اینجور برنامه ها دارند که به گروهها و طبقات متفاوتی وابستگی دارند و هر کدام نیات خاص خودشان را دارند. در نهایت هدف یکی است که این کلاسها تعطیل شوند. تابحال هم به طرق مختلف مستقیم و غیرمستقیم این کار را انجام داده اند و هر بار که به طریق مستقیم آمدند این کار را بکنند، مواجه شدند با اینکه بالاخره یک نهادها، ارگان هایی هستند که پشت سر این کارند و خیلی قوی تر از آن هستند که آنها بتوانند با آنها در بیفتند. “*
تو این پانزده سال فساد کم کم و آرام آرام چنان وزارت بهداشت وقوه قضاییه و… را گرفت که منجر به ضرب و شتم اعضاءانجمن فرویدی در دادسرا های این مملکت شدتا انجمن فرویدی بماند, کلاسها و جلسات آنالیز برگزار شوند.واقعاَ برای هر جلسه از کلاسهای انجمن فرویدی و هر جلسه آنالیز مراجعان مرکز روانکاوی آفریقا چقدر خون دل خورده شده.
“حدس زدن منظور این اشخاص هم خیلی ساده است. اینجا یک دست هایی درکار است که بطور عالماً و عامداً کار فرار مغزها را انجام بدهند. به این دلیل ساده که اگر این متخصصینی که الان در خارج از کشور هستند برگردند ایران، نه همه آنها، سی درصد آنها، این آقایون و خانم هایی که با یکسری چیزهای ظاهری به یک جاهایی رسیدند، اینها محبور می شوند بروند بقیه عمرشان لبو فروشی کنند. این است که به نفع آنها نیست که چیزی تغییر بکند، نه تنها تغییر نکند بلکه اینجا باید برگردد به عصر جاهلیت تا آنها بتوانند لفت و لیس شان را داشته باشند.”*
صنعتی ها همایون پورها…
* سخنان خانم دکتر کدیور جلسه مورخ ۲۵ تیر ۱۳۸۱
از کلاسهای عرصه فرویدی – مکتب لکان https://freudianassociation.org/?p=29783
آقای دکتر صنعتی! دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان کجاست؟ (۲۱)
پیوند کوتاه به این مطلب:
کلیه حقوق سایت متعلق به انجمن فرویدی است