مردم:
روز اول اعضای کمیته اجرایی!!!! سیرک صنعتی و شرکا از زن و مرد ما رو زدند، موبایل یکی از اعضا رو قاپیدند و بردند، کیف یکی دیگه رو پاره کردند، دست دو نفر رو خونین و مالین کردند، بعد جناب موسوی مسئول محترم حراست گرند لژ روزبه هی مدام می گفت شماها چرا اینقدر شلوغ می کنید چرا فریاد می زنید؟ گفتم بابا تو دیگه کی هستی میگی اگه خونین و مالینتون هم کردند و لهتون کردند صداتون هم نباید در بیاد. حالا تازه فکر کنید این کارو وسط سالن ورودی سیرک می کردند جلوی چشم بقیه. حالا کار نداریم خود اون بقیه هم چطوری از حداقل احساسات انسانی خالی بودند که هیچ سوالی هم نمی کردند که چرا دارید چند تا خانم رو اینطوری کتک می زنید! این بماند. ولی با خودم فکر کردم اینا که جلوی چشم بقیه ما رو دارند اینطوری کتک می زنند ببین پشت دیوارهای روزبه، پشت اون درای بسته چه کارا که با مریضای بدبخت بی دفاع نمی کنند. اونوقت همین آدما اند که شایعه کرده اند حامد داننده خودکشی کرده!!!

م.س:
پنجشنبه ۲۹ فروردین زمانی که در لابی سالن اجتماعات ایستاده بودیم جند مرد و زن ما را احاطه کرده بودند و سایه به سایه هریک از ما می آمدند!! حتی برای انداختن لیوان یکبار مصرف در سطل آشغال شاهد تعقیب توسط حداقل دو نفر از انتظامات آنها بودیم!
تا اینکه ناگهان به دستور «آقای دکتر» به ما حمله ور شدند. آقای دکتری که بعد از درآوردن کتش!!! مشابه لباس شخصی های «بی مخ»* در دادسرای کارکنان بیرحمانه به ما حمله ور شد و اگر حراستی های حاضر او را نمی گرفتند قطعا یکی از ما را از نرده ها پایین می انداخت (همانطور که حین حمله مرتب تکرار می کرد پرتتون میکنم پایین)، بعدا دانستیم «مدیر بیمارستان روزبه» است!!!
در همانحال غیلم می گرفتند تا احتمالا مانند اولین کنگره شان بعد از تقطیع بعنوان اغتشاش انجمن فرویدی قالب کنند!

* اشاره به گفته یکی از ضاربین لباس شخصی در داسرای کارکنان دولت که خود را «شعبون بی مخ نظام» می نامید.

راحله ع.:
عجیب دنیای وارونه ای شده / صنعتی که هنوز بعد از سالها مشخص نشده حتی مدرک روانپزشکی اش را از کجا گرفته و در آن چندسالی که در انگلیس بوده واقعا داشته چکار می کرده / صنعتی ای که به راحتی بدیهی ترین قواعد اخلاقی روانکاوی و رواندرمانی رو زیر پا گذاشته و با مراجعین خودش ازدواج کرده اون هم نه یک بار / صنعتی ای که هزینه های هنگفت برای جلسات هیپنوز کردن و به خواب کشوندن مردم می گیره/ همین صنعتی دوباره تونسته به نام روانکاوی «سیرک» برگزار کنه/ به نام روانکاوی و به کام خودش و با هزینه مردم
هرچند که این سیرکش با حضور انجمن فرویدی، براش به مراسم عزاداری تبدیل شد ولی واقعا برام عجیبه/ دنیای ترسناک عجیبی داریم.

پیوند کوتاه به این مطلب: