تداعی آنالیزان های در اکستانسیون بر مطلب «۲ امرداد» – ۱
shahednaeemi
این بخش از «صن هما فر» ها برام تداعی میشه
« در روانکاوی در اکستانسیون هم – همچون روانکاوی در انتانسیون – Act روانکاو ناخودآگاه را نشانهرفتهاست، نه ناخودآگاه جمعی بلکه ناخودآگاه منحصر به فرد تک تک جمعیت احمقها. اگر در اثر این “اکت” روانکاو ناخودآگاهی، برای لحظاتی، بیدار شود و دست بالا را بر روی Ego بگیرد آن آدم برای همان چند لحظه از حماقت خود درآمده و به اندازه همان چند لحظه به روانکاوی نزدیکتر شده.»
مدتهاست که جمله ای از ذهن ام می گذره، مرکز روانکاوی آفریقا جاییست که حتی با تعطیل شدناش روانکاوی در آن شدت میگیرد؛ آنچه از انجمن فرویدی دریافت کرده ام این است که روانکاوی فردی من اهمیتی ندارد آنچه اهمیت دارد جبران عقب ماندگی صد ساله است، آن هم «عقب ماندگی از نوع اشتیاق» برای فرهنگی هفت هزار ساله،که در حال رخ دادن است و
«اینگونه است که نسل آینده به راحتی روانکاوان دروغین را از روانکاوان راستین تشخیص خواهند داد.»
shahednaeemi
@shahednaeemi
بخشی از «صن هما فر» ها برام دوباره تداعی میشه«… همان لکانی که با چنین تحقیر و با چنین زهری درکلماتش از “حرف زدن برای احمقها” گفته همو هم صحبت از روانکاوی در اکستانسیون کرده! چگونه میتوان چنین تناقضی را توضیح داد؟
این تناقض بکلی غیرقابل توضیح و غیرقابل توجیه میبود اگر یک اصل اساسی روانکاوی را نادیده بگیریم: در روانکاوی ما با ناخودآگاه آدمها سروکار داریم!
در واقع به همان اندازه که آدمها در کلیتشان احمقند به همان اندازه ناخودآگاه در کلیتش هوشیار است. ناخودآگاه مخزن دانش عظیمی است که خود فرد نمیخواهد از آن چیزی بداند، و این دانش عظیم اول از همه در مورد خود شخص است.»
و اینگونه است که با اکت روانکاو دوستدارانی شکل میگیرند و «ز هر تخم برخاست هفتاد تخم»
«اشتیاق روانکاو» اینگونه عمل می کند… اشتیاق روانکاوی برخواسته از فرهنگ هفت هزار ساله؛میترای ایران.
منبع: صفحه اینستاگرام انجمن فرویدی
پیوند کوتاه به این مطلب: