پنج شنبه ۱۱ خرداد ۱۴۰۲

بخش ها

آرشیو ماهیانه


دسته ها:«خنداننده شو»ی مبارزه با اخلالگران اقتصادی توسط بازپرس حسینی، اعدام قهرمان کشتی نوید افکاری، اعدام های غیر فقهی و غیر شرعی، حکم قصاص آرمان عبدالعالی، دادستان ذبیح زاده، دیگران کاشتند...، روانکاوی در انجمن فرویدی، روانکاوی در رسانه‌ها و در جامعه، قابل تامل، کمپین اطلاع رسانی «فروید در ایران»، مافياي روان، معجون جادوگری «صن-هما-فر»، من هم در اتاق بازپرس حسینی بودم

توصیف شاعر (و کاربر) از پایان روانکاوی

با سلام و عرض ادب

کاربر xxxxxxxx این متن را به اینستای اصلی دایرکت کرده است.

با احترام

گروه سایت

 

” شیر خدا و رستم‌دستانم آرزوست ”

رابرت براونینگ، شاعر رومانتیک

قرن نوزدهم انگلیس

در قطعه شعر بسیار ژرف

و لطیفی می‌گوید:

در عالم هستی

ما را به چیزی نمی‌گیرند

مگر آن دم که در برابر دیو

قیام کنیم

پیش از آن در دست

دیو نفس گرفتاریم

و دیوان ما را بنده خود می‌بینند

و خوار می‌شمارند

و فرشتگان نیز ما را

اسیر دیو می‌یابند

و قدر و قیمتی بر ما نمی‌نهند

اما در آن دم

که آدمی قیام کند

و فریاد بر آورد که

من دیگر در اسارت دیو

نخواهم ماند

تمام کائنات متوجه او می‌شوند

در میان دیوان

ولوله‌ای و آشوبی به پا می‌شود

که بگیرید این زندانی فراری را

که عزم راه دین کرده

و بترسانید و بازگردانید

به گفته مولانا:

چون تو عزم دین کنی با اجتهاد

دیو بانگت بر‌زند اندر نهاد

که مرو آنجا بیندیش ای غوی

که اسیر فقر و درویشی شوی

و از آن طرف

فرشتگان و کروبیانِ عالم بالا

سر از پنجره‌های آسمان

بر می‌آورند

و همگان را خبر می‌کنند

که هان بنگرید انسانی را

که در برابر دیوان قیام کرده

و عزم آسمان دارد

فی الجمله قیامتی به پا می‌شود

و همه قابلیت‌ها و استعدادهای آدمی

به سوی فعلیت حرکت می‌کنند.

پیشه چنین انسانی در جهان

جز این نیست که

هر کجا دیو و اژدهایی است

با او بجنگد

و هر کجا انسانی در چاه

و زندان دیوان اسیر است

او را برهاند.

برگرفته از کتاب ” مقالات “

ترجمه آزاد شعر رابرت براونینگ از حسین الهی قمشه ای

ناشر: انتشارات روزنه

تقدیم به سرکار خانم دکتر کدیور و اعضای سرافراز  انجمن فرویدی

 


پیوند کوتاه به این مطلب:

https://freudianassociation.org/?p=56971

  تاریخ انتشار: ۷ مرداد ۱۴۰۰، ساعت: 21:33