دیدگاه خانم مرجان م. درباره «مافیای روان»
مطلب «انجمن جهانی روانکاوی در سازمان ملل متحد» دوباره مرا به یاد وحید شریعت و بخصوص امیر عباس کشاورز انداخت و مهمتر از همه یاد آقای میلر. راستش یاد کنگره ی خواری و جناب معنوی پور هم افتادم. می دانید در مملکتی که دانشگاهیانش نمی دانند NGO یعنی چه و نمی دانند سازمان ملل متحد هم «فقط یک NGO» است، باید هم عکس دوانلو را کنار عکس فروید بگذارند و هر چه فروید گفته به نام بی قدر دوانلو و معنوی پور بزنند!!! این بنده خدا معنوی پور که می گفت برای داشتن یک NGO باید ۱۵ استاد کامل دانشگاه داشته باشید!!!!!!!! حتی این را نمی دانست که NGO یعنی Non Governmental Organization ! و ما هیچوقت نگفتیم که یک انجمن علمی هستیم! جناب معنوی پور می توانست هر آسمان و ریسمانی را به هم ببافد چون شنوندگانش هم به اندازه همان گویندگان بیسواد بودند. آنها هم می دانستند به کنگره ای آمده اند که دبیر علمی اش صنعتی بی مدرک است که در هیچ کجای این جهان پهناور بعنوان روانکاو شناخته نمی شود جز در همان «مکتب فخیمه روزبه»! کسی که بدون حتی خواندن یک مقاله از فروید خود را روانکاو می نامد. تعجبی هم ندارد که کسی مثل سامان توکلی که از دارودرمانی گرفته تا شناخت درمانی و عمه درمانی را هم به نام روانکاوی به مراجعانش معرفی می کند، برای روزنامه اعتماد بگوید «فروید چگونه به ایران آمد» و تمام روانکاوی ایران را به نام صنعتی خود روانکاو خوانده بزند!!!
آخر خودتان قضاوت کنید صنعتی ـ که حتی مدرک روانپزشکی ناقابل را هم ندارد ـ کجا و آن روانکاوی که «انجمن جهانی روانکاوی» نماینده اش است کجا؟ انجمنی که تنها NGO طرف مشورت سازمان ملل است و حالا حالاها باید معنوی پور و امثال او بدوند تا تازه بفهمند NGO یعنی چه!
پیوند کوتاه به این مطلب: