ژاک لکان (Jacques Lacan) به عنوان با نفوذترین روانکاو بعد از فروید نمونهای از پزشکی است که تسلیم عمل گرایی و تجربه گرایی افراطی نشد. لکان قطعاً پرکار ترین روانکاو فرانسوی نیز بوده و ۲۷ سال سمینار هفتگی که در ۲۷ جلد در دسترس است و دو جلد موسوم به نوشتارها از پیچیده ترین متون قرن حاضر است و در واقع آثار لکان بالغ بر چندین ده هزار صفحه است. به تعبیر دکتر میترا کدیور لکان قسمت اعظم عمر خود را صرف سه کلمه کرد: «بازگشت به فروید» و با این تلاش تئوری فروید را به منتها درجه گسترش داد. وی در دهه ۱۹۳۰ با هدف بازگشت به فروید به تبیین و اشاعه نظریه فروید پرداخت. نکته اصلی این بازگشت قرار دادن زبان به عنوان ساختار اصلی در حوزه نظر و عمل است. دستاورد عمده لکان این بود که توانست با متأثر شدن از آثار زبان شناسانی چون فردینان دو سوسور (Ferdinand de Saussure) و رومن یاکوبسن (Roman Jakobson) ناخودآگاه را مانند یک زبان ساختار یافته معرفی کند. به دنبال این طرز تفکر و عملی کردن آن در روانکاوی در طول بیش از ۵۰ سال، لکان یک نظریه جامع و پیچیده روانشناختی و روانکاوی بر پایه زبان ارائه داد. وی بر این باور است که روانکاوی بدون گفتار و زبان موجودیت ندارد و با پیوند اندیشههای فروید و زبان شناسی باید درک شود. از این رو برای فهم لکان باید بپذیریم که او واقعیت را در محدوده زبان تعریف میکند و معتقد است روابط انسانی نیز در فضایی زبانی شکل می گیرد، بنابراین ما نیز ذاتاً در محدوده ساختارمند زبان قرار داریم.لکان کوشید نشان دهد ناخودآگاه آدمی نیز از ساختاری شبیه ساختار زبان برخوردار است. یعنی همان نظام دال و مدلولی که در نظام زبانی حاکم است، در ساختار ناخودآگاه انسان نیز دارای مصداق بیرونی است. به عبارت دیگر، همچنان که بکارگیری دالهایی همچون حروف، به فراخور نوع کاربردشان، مدلولهایی را در ذهن مخاطب ایجاد میکنند، ناخودآگاه ذهن نیز در موقعیتهای مختلف قادر است که در تماس با برخی عناصر بیرونی همچون مزه خوراکیها، رایحه برخی اشخاص یا اشیا و حتی دیدن برخی تصاویر که به صورت دالهایی در ذهن پدیدار میشود، خاطراتی را از گذشته و دوران کودکی در ذهن ما زنده میکنند که این خاطرات مصداقهای همان مدلولاند. او با مشاهده این که روانکاوی در حال حرکت به سمت نوعی رفتارگرایی است، بیان کرد که روانکاوان ضرورتاً نیاز دارند که اذعان کنند عملکرد بالینی آنها یک درمان مبتنی بر گفتار است و اثرات سودمند آن از گفتار منتج میشود به طوری که لکان بیان میکند در روانکاوی باید به دنبال نمادها (symbols) در متن گفتار تداعی آزاد بیمار بود. با اینکه او یک روانکاو و پزشک بود، اما نظریهای غیربالینی ارائه کرد و تسلیم عمل گرایی و تجربی بودن افراطی نشد.
برای اطلاعات بیشتر به مقاله زبان از دیدگاه روانکاوی ژاک لکان که در ماهنامه علمی تخصصی اطلاعات حکمت و معرفت منتشر شده است مراجعه کنید.
منبع: psychologymirloo
پیوند کوتاه به این مطلب: