در سال ۱۹۷۳ مستندساز فرانسوی بونوا ژاکو به ژاک لکان، روانکاو و فیلسوف فرانسوی، پیشنهاد ساخت مستندی را داد که در آن لکان به همراه ژاک آلن میلر ایدههای نظریات روانکاوی خود را توضیح دهد. لکان پس از مدتی این پیشنهاد را پذیرفت. پاسخهای بداهه او به پرسشهای میلر متن مصاحبهای است که در مونتاژ نهایی در آن زمان در دو بخش از تلویزیون ملی فرانسه پخش شد. کتاب کوتاه و کم حجم «تلویزیون» متن دیالوگ لکان و میلر، به همراه یادداشتهای حاشیهای است که در همان زمان چاپ شد و ساختار پیچیده نوشتار آن نتیجه مخالفت لکان با پیاده سازی کلمه به کلمه یک مصاحبه شفاهی بود. لکان در مقدمه ابتدای کتاب جملهای اضافه کرد که به ژاک آلن میلر اشاره داشت: «کسی که مرا بازجویی کند خود میداند چگونه مرا بخواند.» «تلویزیون» در سال ۲۰۰۱ در مجموعه آثار لکان (Autres écrits) چاپ شد. متن پیاده شده مصاحبه «تلویزیون» به تازگی توسط انجمن روان پژوهان فارسی زبان فرانسه به صورت دو زبانه و از فرانسه ترجمه شده است. در یکی از چندین مقدمه ای که گروه ۹ نفره مترجمان بر این کتاب نوشته آمده: «لکان در گذر از خطوط و تاثیرهای گوناگون، با تمرکزی شدید و توجهی عصبی و پرتنش. آیا از سر خشم است؟ در یکی از صحنهها، با انگشت اشاره می کند، مشت خود را گره می کند و واژهها را میلرزاند. ریاست طلب و متکبر. او از یک کار جدی صحبت میکند. لکان بر سر میکوبد، پوست میکند، تحریک میکند و فرا میخواند. و این کار را «میمون بازی» مینامد. دلقک نیست، ولی ویژگیها را پر رنگتر و برجسته میکند، شکل میدهد و بر زمینهای که ساخته فریاد بر میآورد… در چیدن این متن کوشش شده است فراتر از حروفی که از خط خارج می شوند، حداقلی از ریتم و وزن باز آورده شود و دست کم بخشی از شیوه بیان منعکس شود. فاصلهها، مکثها و تکیه بر کلمات. صفحه آرایی غیرمعمولی که میتواند بازگفت کلام لکان باشد.» اما نتیجه این تلاش برای «شکل دهی» در ترجمه فارسی جملاتی درهم با ساختاری گنگ و نامشخص است که خواننده را با ابهام مواجه میکند. شاید دلیل آن را بتوان در تلاش مترجمان برای نزدیک شدن متن «تلویزیون» به «سنتهای فلسفی، شاعرانه و عرفانی پارسی زبان که سرشار از پیچیدگیهای اندیشه گذشتگان است.» سراغ گرفت. نظریات لکان در دو زمینه روانکاوی بالینی و همچنین نقد رادیکال او در مورد ناخودآگاه و شکل گیری سوژه اجتماعی که در مارکسیسم فرانسوی، ادبیات، سیاست، فمینیسم، مطالعات جنسیتی و بسیاری حوزههای دیگر تاثیری شگرف گذاشته دستگاهی نظری ترکیب شده از روانکاوی فروید، زبان شناسی، پدیدار شناسی و ساخت گرایی است و بی گمان ربطی به سنت عرفانی ایران ندارد. در ترجمه فارسی و متن فرانسهای که همراه آن آمده در هیچ کجا به نام میلر که به عنوان مطرحترین شارح لکان مصاحبه با او را برعهده دارد اشارهای نمیشود. همان طور که در مقدمه مترجمان ادعا شده کتاب تلویزیون میتوانست چکیده فکری، سخنوری و در عین حال رابطه لکان با دیگران باشد. متنی که تاثیری بسیار مهم بر روانکاوی و فلسفه معاصر داشته است. اما آیا این کتاب را نباید در ادامه سیل ترجمههای مبهم و آشفتهای از متفکران نظری در حوزه فلسفه و روانکاوی دانست که در چند سال گذشته و در پی اقبال بازار به این متفکران چاپ شدهاند؟
□
روزنامه شرق ، شماره ۲۰۲۹ به تاریخ ۹۳/۰۳/۱۱، صفحه ۸ (اندیشه)
منبع: http://www.magiran.com/npview.asp?ID=2961380
پیوند کوتاه به این مطلب: