دیدگاه خانم م. ز. گ. درباره «مافیای روان»
نیاز صنعتی به ورود و نفوذ در مراکز آموزشی دانشگاهی یا حس نوع دوستی او به مردم؟!!
“اما من معتقد بودم که روانکاوی در ممالک جهان سوم باید از یک طرف با آموزش های همگانی و رسانه ای به مردم آگاهی دهد و از طرف دیگر از حمایت های مراکز آموزشی دانشگاهی برخوردار باشد تا بتواند به سیستم رسمی آموزش و خدمات درمانی در سلامت روان وارد شود. گرچه ممکن است این سیستم های رسمی و آکادمیک به راحتی اندیشه های تازه و بیرون از معیارهای خود را نپذیرند و تحولات علمی را کند کند ولی از طرف دیگر در جوامعی که دولت مرکزی با بیمه ها سیستم خدمات درمانی را اداره می کنند کسانی که در بخش های خصوصی آموزش دیده اند نمی پذیرند و مدرک آنها را ممکن است به رسمیت نشناسند و اگر تلاشی برای ورود در سیستم آکادمیک نشود و یا مدیران دولتی و اجرایی ترغیب نشوند، داوطلبان روانکاوی و روان درمانی چندان نخواهند بود. اما در این راستا تلاش من و همکارانم طی سه دهه گذشته این بود که بتواند به آگاهی دادن به توده های مردم و نیز به مدیران و مسئولان و رفع سوء تفاهم ها موانع را از سر راه روانکاوی بردارند.(سخنرانی صنعتی، ۱۳۹۳، در کنگره جعلی روانکاوی)”.
پیوند کوتاه به این مطلب: