دیدگاه آقای حامد خ. در مورد «کنگره خواری»
یادتان هست زمانی که صنعتی گفت «منِ احمق»، چقدر صدایش محکم و بلند و رسا بود؟ اصلاً آن لرزش روز اول را نداشت. از قدیم هم گفتهاند «شهاده المرء على نفسه مقبوله». قابل توجه کسانی که در دیدگاههایشان به دکتر کدیور و اعضای انجمن فرویدی توهین میکنند و به طور شفافی «اخلاق»ی که صنعتی از آن میگوید را متجلی میکنند.
دیدگاه خانم خ. ف. در مورد «کنگره خواری»
وقتی که کنگره خواری پایان یافت موقع بیرون آمدن اعضای انجمن فرویدی از سالن بعضی از روانپزشکان با صدای بلند می گفتند fix و PRN ولی آنها حواسشان نبود که با انجمن فرویدی طرف هستند و آنها می فهمند که اینها سرنیزه و غل و زنجیرند یا ابزار مداوا؟!!!! بیچاره بیمارانی که هر روزه ابزار خشم شما را تحمل می کنند. به هر حال شما هم در ناخودآگاهتان می دانید که اینها در واقع چه هستند و چه موقع بکار می آیند.
دیدگاه خانم م. الف. در مورد «کنگره خواری»
این کنگره شگفتی کم نداشت. خانم عیسی وند یکی از آن شگفتی ها بود: او در طی ۴ سال در NLS هم روانکاوی خود را تمام کرده بود هم روانکاو شده بود! او که از آخر به اول تئوری لکان را در می نوردید، در مورد پسیکوز هم افاضاتی فرمودند، به قاضی شربر هم علاقه ویژه ای داشتند! ما را هم کسل نمی کردند زیرا با هر کلمه ای تمام اعضا و جوارح شان در سر و بدن به صورت موزونی می چرخید، احتمالا برای تاثیر بیشتر کلام!! باری ایشان اما در این اظهار فضل ها تفاوت Nounو Verbرا فراموش کرده بودند: جایی باید Verbبه کار می بردند و جایی با اشاره به مکانیزم لازم بود Nounبه کار برند. اما از اول تا به آخر این کلمه Forecloseبود و بس!
دو سئوال از ایشان داشتم:
سئوال اول: مکانیزم طرد به انگلیسی چه می شود؟
۱. Foreclose
۲. Foreclosed
۳. Foreclosure
۴. هچکدام
سئوال دوم:اسم کتاب قاضی شربر چیست؟
لطفا جواب ها را به بخش پرسش و پاسخ سایت انجمن فرویدی ارسال دارند. بدیهی است که این جواب ها را می تواند به رزومه شان اضافه کند!!
چهارشنبه ۲۳ مهر ۱۳۹۳
دیدگاه خانم مرجان م. در مورد «کنگره خواری»
اگه دوستان برای دادن فحش های «متمدنانه» که در «آنالیز» با محمد صنعتی روانکاو اعظم یاد گرفته ان، فضا کم دارن بگن ما فضای «دیالوگ» رو بیشتر کنیم. البته اگه روح نازک استاد از این نوع خشونت متمدنانه غیر «داعشی» آزرده نمیشه.
انصافاً خودتون قضاوت کنید با این آدما چه «دیالوگی» میشد داشت؟
چهارشنبه ۲۳ مهر ۱۳۹۳
دیدگاه خانم زهرا م. در مورد «کنگره خواری»v
برنامه های پایانی هر روز »کنگره خواری«معرفی بیمار بود. همه روانکاوان کنگره که به معرفی کیس خود پرداختند، گزارش کردند در رابطه با بیمارشان دچار انتقال متقابل شده اند. بیماران مشکلات زیادی برای روانکاونشان به وجود آورده بودند که دیگر از اواسط گزارش کیس مشخص نبود این وسط بیمار کیست، روانکاو کیست. این گزارش ها شکست و وضعیت ناتوان کننده و ندانم کاری آنها را نشان می داد که خود نیز به آن اذغان داشتند. اما چرا این کیس ها را معرفی کردند؟ شاید پاسخ این باشد که آنها فکر می کنند روانکاوی، یعنی انتقال متقابل و هر که حالش بدتر شود ، درنتیجه روانکاوتر است و در کار خود موفق تر. تصور می کنم از نظر آنها انتقال متقابل هنر است و به داشتن آن افتخار می کنند. توضیح روانکاو کنگره در مورد انتقال متقابل و این وضعیت اسفناک در برابر بیمارش چنین است : I am human being. خوب، بیمار مگر human being نیست؟ پس چرا برای فردی داشتن این علائم بیماری محسوب می شود، ولی هر یک از این علائم برای خود روانکاو یک امتیاز است؟
پیوند کوتاه به این مطلب: