دیدگاه خانم خ. ف. در مورد «کنگره خواری»
دومین روز کنگره
دومین روز این کنگره روز برائت از فروید ولکان بود و در این کنگره کسی نماند که برای توجیه شیوه من درآوردی خودش دلایل اعجاب انگیزی برای کنارگذاری نظریات فروید عنوان نکند. آقای کشله نیز در مورد لکان با حرکتی تمسخرآمیز گفت او هم که بیشتر یک فیلسوف بود و روانکاوی را بطرف فلسفه برد و حضار خندیدند و به این ترتیب در این برائت شرکت و همراهی کردند.
اولین سخنران دکتر مایکل گرت بود که به طرز اعجاب انگیزی طرح ABC در شناخت درمانی را با واژه های روانکاوی توضیح داد که این توضیحات در مورد یک فرد سایکوتیک بقدری عجیب بود که باورم نمی شد که در یک محل دانشگاهی ایراد می شود البته لازم به ذکر است که او در شروع گفت باید بگویم که می دانم روانکاوی برای سایکوز درمان مناسسبی نیست!!!
سخنران دیگر گلن موبرای بود که درمان بیماری را در به این صورت توضیح داد که اول او را تحت رواندرمانی حمایتی قرار داده که یک جلسه در هفته بوده و سپس روانکاوی را شروع کرده و ۵ جلسه در هفته او را می دیده و این ماجرای درمان ۱۷ سال ادامه یافته است این همان سخنرانی بود که در جلسه پیش گفت باید زمان درمان روانکاوی را کوتاه کرد!!!!!! البته این سخنران چیزی از بهبودی بیمار نگفت و فقط از انواع ترس، نفرت، نگرانی، اضطراب وپریشانی تحت عنوان انتقال متقابل سخن گفت.
سخنران بعدی دکتر کشله بود که از او فقط یک جمله نقل می کنم «آیا فروید یک فرویدین بود؟»
سخنران دیگری که از آن سوی دنیا آمده بود که برای ما نظریه دلبستگی جان بالبی را که از عهده یک دانشجوی ترم ۲ روانشناسی بر میاید را توضیح بدهد خانم نانسی مک ویلیامز بود. اما او کاری را انجام داد که از عهده هر کسی بر نمیامد و آن چپاندن واژه ها و اصطلاحات روانکاوی در این نظریه بود.
موارد دیگر را بعدا بطور جداگانه خواهم آورد چون آنها چیز دیگری بودند.
سه شنبه ۲۲ مهر ۱۳۹۳
سپاس از دیدگاه خانم خ. ف.
انجمن فرویدی
دوشنبه ۲۱ مهر ۱۳۹۳
دیدگاه خانم م. الف. در مورد «کنگره خواری»
به نظرم باید اسم کنگره را می گذاشتند: « صمد آقا روانکاو می شود»!! واقعا این کنگره اصلا و ابدا ارزش بحث های علمی نداشت. مثلا ما امروز شنیدیم که می شود روانکاوی فرد را وقتی که به کانادا مهاجرت می کند به صورت تلفنی ادامه داد!! مثلا می شود روانکاو دم و دقیقه worry یا upset شود در مورد مسایل قانونی سو کردن و این حرف ها، مثلا شناخت درمانی همان روانکاوی است! مثلا بعضی روانکاوان با text مخالفند و تماس تلفنی را ترجیح می دهند!! مثلا می شود یک شهروند امریکایی زرد پوست تشخیص اختلال شخصیت مرزی بگیرد چون آسیایی است ولی در آمریکا زندگی می کند!! بعدها بفهمند که نه، این اختلاف فرهنگی است نه اختلال شخصیت!! (دقت داشته باشید که این تشخیص های DSM هم روانکاوی است!) کلا به هرچیزی و هر روشی می شود روانکاوی اطلاق کرد زیرا که به نظر آقای دکتر جوانبخت مواظب باشیم که مثل دون کیشوت به جنگ آسیاب های بادی نرویم!! و یا آب سر این «روانکاوان خودرو» نریزیم که خیس نشوند!! باور کنید به هیچ وجه جز با شوخی نمی شود از این کنگره یاد کرد…. پیدا کنید سروانتس را!!!
دوشنبه ۲۱ مهر ۱۳۹۳
سپاس از دیدگاه خانم م. الف.
انجمن فرویدی
دوشنبه ۲۱ مهر ۱۳۹۳
دیدگاه خانم سپیده در مورد «کنگره خواری»
مهم ترین درس اخلاقی که سخنرانی جناب صنعتی در باب «اخلاق» داشت این است که «روانکاو» می تواند با آنالیزان خود ازدواج کند (خودش مهدیه معین را به عنوان روانکاو معرفی کرد خانم م. م. به او هشدار داده بود که دیگر کلمه ای حرف نزند تا وکیلش بیاید.)
دوشنبه ۲۱ مهر ۱۳۹۳
سپاس از دیدگاه خانم سپیده
انجمن فرویدی
دیدگاه خانم خ. ف. در مورد «کنگره خواری»
دکتر آرش جوانبخت سخنرانی منحصر به فردی داشت او در شروع این جمله را به نقل از فروید خطاب به فیلیس گفت:« من نمی توانم روانشناسی را بدون در نظر گرفتن پایه ارگانیکش رها کنم ولی با این حال نمی دانم به کجا خواهم رفت» و سپس ادامه داد که فروید ابزار دقیق بررسی نورولوژیک را نداشت ولی ما امروزه چنین ابزاری را داریم و می توانیم تغییراتی را که در اثر درمان در مغز ایجاد می شود، نشان دهیم. سپس سعی کرد ازروی ام ار این تغییرات را نشان دهد. در ادامه توضیحاتش توانست نشان دهد که انتقال در آمیگدالها صورت می گیرد و ناخودگاه دقیقا در فلان قسمت مغر است. او در آخر گفت هر کس که ابزار محدودی دراختیار دارد ابتکار عمل محدودی دارد هر کس که چکش دارد فقط می تواند بکوبد.
در اینجا سوالی از طرف انجمن فرویدی مطرح شد: آقای دکتر جوانبخت این سوال برای ما مطرح شده که حال که ما این ابزار دقیق را پیدا کرده ایم آیا امکان دارد در آینده بتوانیم ناخودآگاه را جراحی کنیم و برای همیشه از شر روانکاوی خلاص شویم؟!!
دست و شادی اعضای انجمن فرویدی
دوشنبه ۲۱ مهر ۱۳۹۳
سپاس از دیدگاه خانم خ. ف.
انجمن فرویدی
دیدگاه خانم زهرا م. در مورد «کنگره خواری»
در نخستین کنگره روانکاوی در ایران(!) روانکاوان از سگ و موش برای توضیح روانکاوی، سایکوز و آنالیز بیماران خود استفاده کردند. دکتر آرش جوانبخت در سخنرانی کامل گردانی الگوها، تثبیت و تغییر حافظه، و فرآیند رواندرمانی گفت به علت عدم دسترسی به ابزارهای پژوهشی مناسب، فروید مجبور به ترک پژوهش های زیست شناختی روان و رواندرمانی شد. سپس برای اثبات سخنش از اسکن مغز موش استفاده کرد. حال چند سوال مطرح می شود:
• آیا در زمان فروید، در عالم هستی موش نبوده که فروید از آن ابزار پژوهشی استفاده کند؟
• ممکن است پاسخ منفی باشد. چون شنیده ام فروید مقاله ای با عنوان موش مرد دارد. پس فرضیه دیگری باید مطرح کرد: چرا در آن زمان به ذهن فروید نرسیده تا ناخودآگاه را از طریق موش ها کشف کند و بشریت را این اندازه به زحمت نیندازد؟!
دوشنبه ۲۱ مهر ۱۳۹۳
سپاس از دیدگاه خانم زهرا م.
انجمن فرویدی
پیوند کوتاه به این مطلب: