سهیل رضایی در نقد «فاصلهها»: نمیتوان با یک سریال به معصومیت در جامعه دست یافت «فاصلهها» برشی از مسائل اجتماعی و شهری بود
جمعه ۲۲ مرداد ۱۳۸۹
یک روانشناس با اعتقاد بر اینکه سریال «فاصلهها» به برشی از مسائل اجتماعی و شهری پرداخته است، اظهار کرد: قطعا در جامعهای با جمعیت ۷۰ میلیون نفر و با وسعت جغرافیایی وسیع، واقعیتها متفاوت است.
سهیل رضایی در گفتوگو با خبرنگار سرویس تلویزیون خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، گفت: رویکرد کارگردان و نظام طراحی این سریال، برای جمعبندی موضوعاتی که در خلال داستان مطرح شد، بسیار حساس و مهم است.
مدیر بنیاد فرهنگ و زندگی(مرکز مطالعات و آموزش مهارتهای تفکر کاربردی و موثر سازی ارتباط) تاکید کرد: مهم است که این سریال دارویی به مخاطب میدهد که منجر به راهکار در این حوزه خواهد شد، یا دارویی میدهد که عوارض و ضرر خواهد داشت.
رضایی دربارهی پرداخت این سریال به جوانان، اظهار کرد: جوان هم مانند همهی آدمها، بیتجربگیها و اشتباهاتی دارد، همانطور که الزاما یک فرد ۵۰ ساله پختگی کامل را ندارد و او هم خامیهای نوع خودش را دارد؛ اما به نظر میآید این سریال به سمت شعارهای گل درشت پیش میرود و این نشاندهندهی وجود موضعگیری در سریال است.
این پژوهشگر روانکاوی در جواب به پرسشی مبنیبر اینکه آیا نصیحتها و شعارهای این سریال باعث تاثیری بر عکس بر جوانان نخواهد داشت؟ اظهار کرد: شاید در حال حاضر از برخی مسایل به صورت علنی فرار کنیم، اما آرامآرام ذهنیتی برای ما ایجاد خواهد کرد.
وی گفت: در بعضی موقعیتها جوانان با پدر و مادرهایشان دعوا میکنند و در را هم میکوبند و بیرون میروند، اما عملا این اتفاق ته ذهنشان اثر میگذارد.
وی ادامه داد: مضاعف بر اینکه جوان علیرغم تمام چیزهایی که میشنود و میبیند و یاد میگیرد، دوست دارد تجارب شخصی هم داشته باشد و استدلالشان هم این است که من فرق دارم و میفهمم چهکار باید کنم و طبیعا یک جایی خطا و آزمون خود را خواهد داشت.
او تصریح کرد: نمیتوان با یک سریال به معصومیت در جامعه دست یافت؛ زندگی در روند زندگی آموخته میشود، پس بهتر است انتظاراتمان را هم از سریال کمی کاهش دهیم تا تاثیر جامع و فراگیر و همیشگی بگذارد.
مدیر بنیاد فرهنگ و زندگی با اشاره به رابطهی نقش پدر با بازی دانیال حکیمی و پسرش در سریال «فاصلهها» عنوان کرد: یکی از مشکلات جامعهی ما این است که آنقدر فشار کاری و انتظارات زندگی رشد کرده است که پدرها در خانواده عملا نقش تامینکنندهی مالی ایفا میکنند.
وی ادامه داد: میتوان از یک نظر گفت تجسس نقش پدر در این سریال برای جوان آزاردهنده است، اما از طرف دیگر بخشی از رنجی که جوانان میبرند، این است که رها شدهاند، این رهابودن شاید اوایل خوشایند باشد، اما پس از مدتی احساس بیهویتی به جوان تزریق میکند.
رضایی گفت: جوان درچنین شرایطی تصور میکند برای هیچکس ارزش ندارد و اگر پدر حمایت مالی میکند برای این است که او را از سرش باز کند و اگر هم اخطاری میدهد، نه برای هدایت، بلکه به این دلیل است که مکافاتی برایش ایجاد نشود.
وی با انتقاد از اینکه خیلی از پدران حاضرند هزینه کنند تا دردسرهای قشر جوان را نکشند، اظهار کرد: اتفاقا میخواهم بگویم شخصیت پدر در جامعهی ما غیرواقعی است که برای فرزندش وقت نمیگذارد و شاید این سریال دارد از رویای زندگی ایرانی حرف میزند.
وی تاکید کرد: البته بهتر میدانم مراقبت و تجسس پدر در این سریال طوری بود که پسرش متوجه نمیشد، زیرا پدر خود پسری است که دوران جوانی را رد کرده است، بنابراین چیزهایی را میتواند بفهمد که پسر چون در آن جایگاه نیست، نمیبیند.
سهیل رضایی با بیان اینکه مخالف این هستم که جوانها را بیعقل یا عقلکل بدانیم، گفت: در مقابل هر دو موضوع میگویم باید سفری طی شود؛ طبعا نبرد بین پسر و پدر باید وجود داشته باشد تا کمکم پدر به عقل پسر ایمان بیاورد و پسر هم به عقلکل نبودنش ایمان بیاورد. این نبرد یک نبرد طبیعی است و تنها برای پدر و پسر نسل حاضر نیست، بلکه ابدی و ازلی است.
وی در ادامه با انتقاد از اینکه سن دانیال حکیمی برای ایفای نقش پدر غیرواقعی است، اظهار کرد: در حال دیدن سریال عموما این بازخورد را دریافت میکردم که پدر به پسر نمیخورد و دانیال حکیمی مناسب این نقش نیست.
وی در ادامهی این گفتوگو با اشاره به اینکه عاشقشدن پدر در این سریال کمک میکند تا مخاطب حس کند عشق فقط برای یک فرد نیست، گفت: این فضا کمک میکند تا مخاطب بداند قرار نیست کسی که عاشق شده و از آن عبور کرده، دیگر عاشق نشود و حق داشته باشد عشق دیگران را قضاوت کند.
مدیر بنیاد فرهنگ و زندگی در پاسخ به پرسشی مبنی بر نحوه به تصویر کشیدن رابطهی دانیال حکیمی در نقش پدر با نامزد سابقش فاطمه گودرزی در این سریال، اظهار کرد: این بخش از فیلم همان نظام پدر سالار جامعه است؛ پدر احساس میکند پسرش بیعقل است و یک بیعقل سادهترین کار را هم اگر انجام دهد اشکال دارد و آدم عاقل هر کاری بکند درست است؛ به عبارتی پدر میفهمد چه کار میکند و پسر نمیفهمد.
وی با اشاره به رابطهی پسر و دختر در این سریال، عنوان کرد: ما از طرفی با گشت ارشاد سر ارتباطات جوانها مکالمه میکنیم و از طرف دیگر سریال «فاصلهها» را پخش میکنیم. اینها تحلیل را سخت میکند که بالاخره ما میخواهیم موضوع رابطهی دختر و پسر را واشکافی کنیم یا میخواهیم تمامش را پاک کنیم.
وی ادامه داد: به دلیل اینکه جامعه بین این دو مفهوم سرگردان است، تکلیف مشخص نیست. کسی نمیداند که آیا این رابطهها تمامشان مشکل دارد یا رابطههای خوب هم وجود دارند، زیرا رابطهی خوب رابطهی پدر است با نامزد سابقش و این هم نوعی رابطه است.
او تصریح کرد: ما نمیدانیم با عشق مساله داریم یا با نوعی از عشق مساله داریم، با رابطه مساله داریم یا با نوعی از رابطه مساله داریم.
سهیل رضایی با بیان اینکه نظام ارزش در جامعه سرگردان است، اظهار کرد: گاهی انعطاف نشان میدهیم و یک جاهایی ناگهان انعطاف را متوقف میکنیم و این به این دلیل است که ما هنوز نظریه فرهنگی – اجتماعی برای ادارهی فرهنگ و جامعه نداریم، بنابراین سلیقهها و مدیریتها تعیینکنندهی جایگاه ارزشی میشوند.
سهیل رضایی در ادامه فضای جامعه را به معجونی تشبیه کرد و گفت: جامعه نه گل و بلبل است و نه خار است، این به این معنی است که کسی که گل و بلبل است، ممکن است ناگهان یک اتفاق خاراندیشی انجام بدهد. این نیست که گل و بلبل یعنی تا ابد گل و بلبل، خیلی از آدمها زندگی را با عشق شروع کردند و ازدواج کردند، اما پس از گذشت زمان مجبور به طلاق شدند، در درون انسانها به قدری پیچیدگی وجود دارد که نمیشود یک قضاوت ساده داشت.
وی گفت: به دلیل اینکه در مورد رابطه دختر و پسر نظریه اجتماعی وجود ندارد، گاهی احساس خطر میشود و به شدت به این مقوله حمله میشود و گاهی دیگر احساس خطر نمیشود و فضا را باز میگذارند و دراین بین جوان بالاخره نمیفهمد گناهکار است یا نیست و این سیر بسیار سختی است.
این پژوهشگر روانکاوی با اشاره به اینکه تلقی کامل و بدون نقصبودن از پدر در این سریال، ظلم به پدر است، اظهار کرد: پدر، انسانی تصویر شدهاست که اولین روزش است که بچه ۲۵ ساله دارد و اولین روزش است که پسرش عاشق میشود، او هم در مقابل این پدیدهها خام است.
او تصریح کرد: پدرها هم موجوداتی کامل نیستند و اگر از آنها توقع کاملبودن داشته باشیم، آنها را در یک مهلکه انداختهایم؛ اینکه فکر کنیم کسی که ۵۰ سالش میشود همهچیز را میداند اشتباه است.
سهیل رضایی در پایان گفتوگو با بیان اینکه باید نسبیت را نشان بدهیم، گفت: وقتی انسانها احتمال اشتباهکردن را بدهند، احتمال اصلاحکردن نیز هست و طبعا وقتی نمیتوانیم یک جامعه را خوب و قوی ببینیم، ترجیح میدهیم یک تعداد قهرمان داشته باشیم یک تعداد ضدقهرمان؛ اما اگر عمیق باشیم در خود ضد قهرمانها، قهرمان را میبینیم و در خود قهرمانها، ضدقهرمان و این الزاما چیز منفی نخواهد شد، این یک انسان طبیعی است.
منبع: ایسنا
پیوند کوتاه به این مطلب: