راحله ع.:
«از «دات» تا «داد»در شاهنامه فردوسی
محمدعلی نوری، حقوقدان در نشست «واژههای فردوسی داد آموز در دادگستری امروز» گفت: حقوق با اجتماع شکل میگیرد. انسان منفرد در وضعیت طبیعی حق و تکلیفی ندارد، بلکه وقتی مقابل اجتماع قرار میگیرد واجد حق و تکلیف میشود.
این حقوقدان با بیان این که شاهنامه فردوسی دارای مصداقهای نیک حق و تکلیف است و اسطورهها نیز در عرصه حقوق مطرح شدهاند، اظهار کرد: در داستان «کاوه» و «ضحاک» نوعی حقطلبی دیده میشود. «داد» شکل تغییر یافته «دات» است که در «اوستا» از آن به «قانون» یاد شده است.
نوری با اشاره به نقش فردوسی در زبان پارسی گفت: فردوسی نقش بزرگی در زنده کردن زبان پارسی، بازسازی تاریخ ایران و ترویج آیین «داد» ایفا کرده است. او آگاهانه با شرح سرگذشت ایران باستان کوشیده است اصالت، ماهیت و غنای فرهنگ ایران را آشکار کند و در اختیار نسلهای پسین قرار دهد. چنانکه گوید: «بپیوستم این نامه باستان / پسندیده از دفتر راستان»
داستانهای «دادبنیاد» شاهنامه
وی با اشاره به اینکه آیین فردوسی «داد» است و وی پایبندی خود را بهصورت منسجم در کل شاهنامه حفظ کرده است، افزود: این شاعر همواره به خود تذکر میدهد که «مبادا به جز داد آیین من / مباد آز و گردنکشی دین من» از اینرو، داستانهای او «داد» بنیاد هستند و او به راستی آموزگار «داد» است و در ساخت کاخ بلند و شکوهمند «داد» و نظم و فرهنگ بسی رنج برده است. با این همه، کوشیده است این آیین را به گونهای ارائه کند که از آب و آتش و باد گزند نیابد.
این حقوقدان ادامه داد: با توجه به آگاهی ژرف و همه سویه فردوسی، او با حقوق مردم، دادخواهی، اساطیر ایرانی، اسطوره راستی و نظم (اشه)، خاستگاه حقوق یعنی فرمان یزدان آشنایی کامل داشته است. اساطیر ایرانی را به نیکی عرضه کرده و دلیری، پی گیری و آوازهگری او همتا ندارد. همواره سفارش میکند: «شما داد جویید و فرمان کنید / زبان را به پیمان گروگان کنید»
نوری به نکتهای در شاهنامه فردوسی اشاره کرد و گفت: برای اینکه دریابیم اساطیر ما در بیشتر موارد برتریهایی به اساطیر هم ارز دیگر دارد به کشف آتش در شاهنامه فردوسی میپردازم. درباره کشف آتش در شاهنامه آمده است که روزی هوشنگ در کوه ماری دید. سنگی برداشت به سوی مار پرتاب کرد. سنگ به سنگ دیگر اصابت کرد. گرچه مار کشته نشد ولیکن: «فروغی پدید آمد از هردو سنگ / دل سنگ گشت از فروغ آذرنگ»
این اسطوره نشان میدهد که هوشنگ پیشدادی در زمین آتش را کشف کرده است همارز این اسطوره از نظر دسترسی انسان زمینی به آتش، افسانه «ربابش آتش» در اساطیر یونان است. بنا بر این افسانه، پرومته ایزدی است راد در بارگاه خدایان یونان باستان. او چون رنج و سرگردانی بشر را در سرما و تیرگی دید بر آن شد تا آتش را از کوره زئوس (خدای خدایان) برباید و به انسان بدهد. از این رو، با «نی»، زبانهای سوزان از آتش را ربود و به انسان داد.
داستانهایی سرشار از «داد» در اثر بزرگ فردوسی
وی ادامه داد: با مقایسه این دو اسطوره میتوان گفت، کشف آتش حاصل تجربه بشر در زمین است و ربودن آتش، هدیهای ماوراءطبیعی یا فراسپهری است. با توجه به آنچه فردوسی با داددهی و رسیدگی به دادخواهی مردم آشنا بوده و از منابع حقوقی ایران باستان، برای مثال از ماتیکان هزاردادستان (هزار رأی قضایی) آگاهی داشته است. چنانکه از برخی کیفرهای باستانی یاد کرده او در داستان سیاوش، «ور گرم» را بازتاب داده است. «ور» پیش از سده سیزدهم میلادی تحت عنوان ordeal یا ordalie در اروپا رواج داشته است. «ور» شکل ابتدایی محاکمه بوده که شخص متهم را در معرض آزمون خطرناک و دردناک قرار میدادند و نتیجه آن، کشف الهی از گناهکاری یا بیگناهی آن شخص بوده و حاضران معتقد بودهاند که خداوند بیگناه را حمایت میکند و جانش را نجات میدهد. «ور» چند نوع و شامل «ورگرم»، «ورآب»، «ور آهن گداخته» بوده است.
وی در ادامه نشست واژه «داد» را مربوط به دوره هوشنگ دانست و افزود: در زمان ساسانیان «اوستا» کتابی سه بخشی بوده است. بخش دوم این کتاب «داتیک» بوده است، که واژه «دات» به معنی قانون است. فردوسی شاعری است که کاملاً با منابع آشنایی داشته است. گرچه فردوسی منابع حقوقی را ترویج نکرده است، اما در قانونگرایی بسیار مؤثر بوده است.
…»
http://www.ibna.ir/fa/doc/report/233413/%D9%86%D9%88%D8%B1%DB%8C-%D8%A2%D9%85%D9%88%D8%B2-%D9%88%D8%A7%DA%98%D9%87-%D8%A7%DB%8C-%D8%B4%D8%A7%DB%8C%D8%B3%D8%AA%D9%87-%D9%81%D8%B1%D8%AF%D9%88%D8%B3%DB%8C-%D8%A7%D8%B5%D8%A7%D9%84%D8%AA-%D8%AD%D9%82%D9%88%D9%82-%D8%B4%D8%A7%D9%87%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D9%81%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86-%DB%8C%D8%B2%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D9%86%D8%B4%D8%A3%D8%AA-%D9%85%DB%8C-%DA%AF%DB%8C%D8%B1%D8%AF
پیوند کوتاه به این مطلب: