دوشنبه ۳ مهر ۱۴۰۲

بخش ها

آرشیو ماهیانه


دسته ها:دادستان ذبیح زاده، روانکاوی در انجمن فرویدی، کامران منش طرار

هوچی بازی های عزیز محمدی برای پرت کردن حواس ما از دیرکردن اورعی بود

پنج شنبه ۲۴ تیر ۱۳۹۵

ا. روشن:
یک: روز سه شنبه ۲۵ خرداد زهرا عزیز محمدی مرا با دستبند به صندلی بست که بتواند بدون مزاحم، آنچه «دستور گرفته بود» انجام دهد. ولی من توانستم دستم را از داخل دستبند درآوره، سپس کل زونکن ها و پوشه هایی که مرضیه رستمیان بغل زده بود را از دستش بیرون کشیده و تحویل دکتر کدیور دهم. زمانی نگذشت که جو کاملا آرام شد. دکتر کدیور پرسیدند خب حالا می خواهید چکار کنید؟ عزیز محمدی گفت می رویم کلانتری و دکتر کدیور قبول کردند.
آن «آرام شدن» خیلی عجیب بود. آن همه تشنج و تنش چگونه ممکن بود با این سرعت فروکش کند مگر اینکه بازرسین به دفتر تلفن مرکز روانکاوی آفریقا دست پیدا کرده باشند؟
دو: بعد از آنکه عزیز محمدی برای ما تاکسی گرفت و ما را به کلانتری ۱۰۳ گاندی برد، فاطمه اورعی رفت تا کرایه تاکسی را پرداخت کند! (البته این چیزی بود که عزیز محمدی به ما گفت) و ما تقریبا مدت ۱۰ دقیقه منتظر شدیم تا او بیاید و همه با هم به داخل کلانتری برویم که آخر هم با هوچی بازی های عزیز محمدی و در پی آن با کتکِ ماموران کلانتری و البته همچنان در غیاب اورعی، به داخل کلانتری پرتاب شدیم.
الف: تاکسی ما را جلوی درب کلانتری پیاده کرده بود ولی اورعی که گفته شده بود برای پرداخت کرایه تاکسی رفته، اصلا در دیدرس نبود.
ب: پرداخت کرایه تاکسی این همه زمان نیاز ندارد!
ج: هوچی بازی های عزیز محمدی برای پرت کردن حواس ما از دیرکردن اورعی بود.
حالا با این تفاسیر آیا دیر کردن اورعی، نه برای پرداختن کرایه تاکسی بلکه برای دادن دفاتر انجمن به کامران منش نبود؟ اینکه آنها توانسته بودند در حین بازرسی ای که اجازه انجام آن توسط رئیس انجمن فرویدی به آنها داده نشده بود، دفتر تلفن و اسامی مراجعین این مرکز را بدون صورتجلسه کردن و بدون اطلاع، از دفتر انجمن ببرند!


پیوند کوتاه به این مطلب:

https://freudianassociation.org/?p=24647

  تاریخ انتشار: ۲۷ تیر ۱۳۹۵، ساعت: 14:24