شنبه ۱۵ آبان ۱۳۹۵
سوده ر.:
توی کنگره جعلی، وقتی نانسی مک ویلیامز داشت سخنرانی (!!!) می کرد، موحدی هم در نقش رئیس جلسه، با صلابت تمام به عنوان یک روانکاو کارکشته اونجا نشسته بود و با دقت وافر… چرت می زد.
یعنی موحدی یا از عشق و عاشقیای توهم گونه کسانی که پیشش کار آموزی میومدن می گفت، یا خودش عاشق معشوق توهمی اونا می شد، یا چرت میزد!
این تمام بهره ای بود که ایشون به اون کنگره جعلی رسوند.
و خداییش از یه جایی به بعد موحدی دهن باز می کرد همه می خندیدن!
خب این واسه چی اسم کارش رو روانکاوی میذاره رو؟ بذاره آماده سازی داستانهای عشقی زنجیره ای.
پیوند کوتاه به این مطلب:
تاریخ انتشار: ۱ آذر ۱۳۹۵، ساعت: 01:26