دیدگاه آقای مصطفی س. درباره «مافیای روان»
با سلام و احترام فراوان خدمت اعضای محترم انجمن فرویدی
به راستی در پس یک سریال طنز چه حقیقتی نهفتس ک این همه پزشک رو برای حذفش به تکاپو انداخته؟
بارها دیده ام که وقتی که روانپزشکان میبینند که فروید در مورد طنز و رویا و خیلی از چیزایی که اونا مسخره میدونن مطلب نوشته، میزنن زیر خنده و سعی میکنن که فروید و روانکاوی و خلاصه هر چیزی که از نظر عقل اونا مهم نیست تمسخر کنند در حالیکه من نمیفهمم بررسی یک پدیده، یعنی طنز یا بذله، که اتفاقا فقط منحصر به انسانه و دقیقا به همین دلیل منحصر به انسان بودن، میشه ازش برای شناخت انسان استفاده کرد کجاش مسخره است؟! تناقض جالبی نیست؟ جالب نیست که پزشکا با اون مسخره کردن ها و جدی نگرفتن ها، الان اینقدر خودشون این سریال طنز رو جدی گرفتن؟ مگه نمیگفتن طنز دیگه چیه که بشه در موردش مطلب نوشت؟!؟! پس این هیاهو برای چیه؟
حالا که نوک طنز خودشون رو نشونه گرفته، حقیقت معلوم شده. این حقیقت که طنز و بذله اتفاقا پدیده بسیار مهمیه!
بالشخصه فقط چند قسمت این سریال رو دیده ام و البته نظر شخصیم اینه که این سریال واقعا در همه لحظه هاش، طنز به معنی واقعی کلمه نیست و گاهی به هجو یا هزل هم نزدیک میشه اما حتی وسط همون لحظات هجو یا هزل هم بعضی مواقع دست روی مواردی میذاره که شاهکاره. یک نمونش رو میگم تا ببینیم دوستان پزشک چرا به لرزه افتادن:
فروید: دکترها در آغاز با هر حقیقت جدید می‌جنگند. پس از آن تلاش می‌کنند آن را به انحصار در آورند.*
دوستان انجمن فرویدی یاد چیزی نیافتادین؟ من که یاد این جمله میافتم: کلش واس ماس!
*مصاحبه جرج ویرک با زیگموند فروید، ۱۹۲۷، آکادمی دانشجویی روانشناسی. و منتشر شده در سایت انجمن فرویدی
پیوند کوتاه به این مطلب:
کلیه حقوق سایت متعلق به انجمن فرویدی است