دیدگاه خانم هاشمی درباره «مافیای روان»
از وقتی این سؤال «دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان(!) کجاست؟» توسط انجمن فرویدی مطرح شده تاکنون آقای صنعتی هر کاری کرده به جز پاسخ دادن به این سؤال. اول که تقصیر را گردن «ویکی بیدیا» و مطبوعات انداخت و انجمن فرویدی را دار و دسته خواند. بعد از آن هم که صفحه ویکی پدیا و دانشگاه علوم پزشکی تهرانش را تغییر داد. که البته تأثیری نداشت. در کنگره هم اول سعی کرد در حالی که حضور دارد، بخواهد که اعلام کنند در جلسه نیست. وقتی که این ترفند هم افاقه نکرد، انجمن فرویدی را داعشی خواند. بعد از کنگره هم سکوت کرد؛ شاید به نشانه «سکوت مشهور روانکاو»! و مطرح شد که گفته هر وقت لازم باشد مدرکش را رو می کند!
حالا هم که می دانیم بنده خدا راهی دیار غربت شده تا خودش رأساً دانشکده گمشده را بیابد. در این فیلم هایی که تلویزیون وقتی ما بچه بودیم زیاد پخش می کرد، همیشه یکی بود که حافظه اش را از دست داده بود. دکترها توصیه می کردند شخص را به محلی که خاطرات زیادی دارد ببرند و آن خاطرات را برایش زنده کنند تا حافظه اش برگردد. الان که صنعتی در لندن است و مستقیما در «محل» واقع شده، احتمالا زودتر یادش می افتد که دانشکده محل تحصیلش کجای انگلستان بود.
قاعدتا همین الان در انگلستان در کوچه و خیابان های شهر در حال جستجو برای یافتن دانشکده است و نمی دانم تاکنون موفق شده که چه مساحتی از شهر را بگردد. امیدوارم همسر-آنالیزان سابقش در این راه او را یاری رساند. مثلا می توانند شهر را به دوقسمت تقسیم کنند و قسمت بالای آن را خودش بگردد و قسمت پایین شهر را همسر-آنالیزانش، یا حتی برعکس. فقط برای جلوگیری از هر گونه اتلاف وقت، باید شب ها هم به جستجویشان ادامه دهند. اگر احیانا برق هم رفت می توانند چراغ تهیه کرده و به جستجو ادامه دهند. آدم یاد شیخ و چراغ و آرزوهای محال می افتد.
راستی آقای صنعتی این دفعه هم تقصیر روزنامه شرق است که «به اشتباه» شما را روانپزشک و روانکاو خوانده است؟!!!
دیدگاه خانم معصومه هاشمی طاهری درباره «مافیای روان»
آقای صنعتی در جایی از مصاحبه اش! با روزنامه شرق درباره وضعیت جامعه ما و سیر تغییرات آن در طول سالیان می گوید: «پیش ترها،… هرکس دستش به جایی بند بود، باور داشت که باید هرچه زودتر با مال مردم بارش را ببندد چون ممکن بود فرصت های طلایی دیگر پیش نیاید!» و در جای دیگر در ادامه: «پیش از آن، ما کمتر به خودمان نگاه نقادانه داشتیم. چون حق به جانب بودیم یا درگیر مشکلات شدید اقتصادی. افراد جامعه درگیر این بودند که نیازهای اولیه زندگی شان را برطرف کنند.» آقای صنعتی! همان زمان ها شما بارتان را بستید و با مدرک مأخوذه از دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان! روانپزشک و روانکاو در دانشگاه علوم پزشکی تهران شدید! یادتان هست؟
https://freudianassociation.org/%D8%B5%D9%86%D8%B9%D8%AA%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%AC%D8%B3%D8%AA%D8%AC%D9%88%DB%8C-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%DA%A9%D8%AF%D9%87-%D8%B1%D9%88%D8%A7%D9%86%D9%BE%D8%B2%D8%B4%DA%A9%D8%A7%D9%86-%D8%AF
دیدگاه خانم فاطمه س. درباره «مافیای روان»
این بار دوستان روزنامه شرق به عنوان «رسانه مسئول» قبول زحمت فرمودند و صنعتی رو به عنوان «روانکاو» مفتخر ساختند!!!
http://www.magiran.com/npview.asp?ID=3137783
یعنی صنعتی خودش هم ول کند و دست از سر روانکاوی و ایضاً روانپزشکی و از همه مهم تر ملت بردارد، این رسانه های «بادمجون دور قاب چین » دست از سر صنعتی برنمی دارند و باز روانکاو، تحلیلگر، فرهیخته و … اش می کنند!
دیدگاه خانم م. ن. درباره «مافیای روان»
بیچاره این خبرنگار تحلیل نشنیده روزنامه شرق۱، مثل اینکه تاحالا دوتا مصاحبه تحلیلی درست و حسابی نداشته که در مورد صنعتی میگه: “همواره تحلیل های جالبی از رفتارهای جامعه ایران ارائه داده است”!!!
۱- http://www.magiran.com/npview.asp?ID=3137783
پیوند کوتاه به این مطلب: