سه شنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۵
ا. روشن:
«او از سال ۱۳۶۴ روانپزشکی پدیدار شناختی و دارویی را در بیمارستان روزبه و رواندرمانی و گروهدرمانی تحلیلی را زیر موشکباران تهران شروع میکند.»*
بله، زمانی که صدام حسین تهران را هدف موشک های خود کرده بود، محمد صنعتی هم با مدرک نداشته اش روح و روان و کم کم فرهنگ ایرانی را آماج حملات خود قرار داد. البته آن جنگ امرداد ۶۷ به پایان رسید ولی آنچه صنعتی کرد استمرار داشت!!! چقدر همدستی صدام و صنعتی از جمله بالا مشهود است!
*مژده! مژده!
فوجی از «دانشکدههای روانپزشکانهای دانشگاههای انگلستانها» کشف شد!
تازه نه قبلش آزمون میگیرند نه بعدش!!!
https://freudianassociation.org/?p=20100
سه شنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۵
گرگلی سارسعدلوبچاقچی:
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام و ادب
اندر حکایات پدرخونده(رئیس باند مافیای روان)
این قسمت:
چه خبر از صنعتی و فیلسوفان مکتب روزبه؟!!!
مجری:بییندهء تماس گرفته و گفته که کم پیدا هستی؟کجائی؟چکار میکنی؟!
پدر خونده:جدیدا رفتم تو کار بیزینس وتجارت خارجه!
مجری:بیزینس؟!!
پدرخونده:جدیدا دکون_دستگاهی تو کمربندی برآ خودم راه اندختم!
و رفتم تو کار خرید و فروش «دوغ محلی»،«ماست محلی» ،«کشک محلی»و…البته جواز این کار رو دارم!ودیگه ترسی از انجمن فرویدی ندارم!و شبها کابوس نمی بینم!
و به آنها مربوط نیست که دوغ و ماست و کشکم محلی نیست!وتقلبی ست!
مجری:منظورتان از تجارت خارجه چیه؟
پدرخونده:منظورم صادراته! ما با اعضای تیم مکتب روزبه تا حالا ۳تا کشتی«کاه گل» به انگلستان صادر کردیم!برآ ساخت و ساز!و…
مجری:ساخت و ساز؟!
پدرخونده:درسته!زمانی که اعضای انجمن فرویدی مانع گسترش تز مکتب روزبه(روانکاوی منهای فروید بعلاوهء پدرخونده!)شدند!من و فیلسوفان مکتب روزبه (فوادصابرانی و آقاخانی)تصمیم به فرار به انگلستان گرفتیم!تا در آنجا «دانشکده پزشک_روانی دانشگاه انگلستان»را بسازیم و مکتب روزبه را گسترش بدیم!در این زمینه میتوانید مقالهء علمی «فرار دیوونهای زنجیری یا فرار فیلسوفان مکتب روزبه»اثر فوادصابرانی را بخوانید، و یا به آدرس:
دبلیو دبیلو دبلیو زیر آسمان پاریس دات کام مراجعه کرده و فیلم کنفرانس های ما رو در خارج ببینید!
گرچه اطمینان دارم که چیزی متوجه نخواهید شد!
مجری:بیننده ئی پرسیده از فواد صابرانی و آقاخانی چه خبر؟!
پدرخونده:صابرانی تازگی ها رفته و برآ خودش «جگرکی»راه انداخته!
آقا خانی هم رفته تو کار «چائی و قلیون»! رفته شاگرد مش قنبرشده!گاهی هم برآ مشتری ها موسیقی زنده اجرا میکنه!
مجری:بیننده ئی خواسته بیشتر از روحیات خودتون و فیلسوفان مکتبتون بگوئید!
پدرخونده:ما سه نفر حساسیتهای متفاوتی داریم!
مثلا من به «اسطوره»حساسیت دارم!علتش هم اینه که «اسطوره شکن»هستم!
صابرانی به «مصدق»حسایت داره!چون علت تبعید شدنش از عراق توسط انگلیسی ها رو،ملی شدن صنعت نفت توسط«مصدق» میدونه!
اقاخانی به «دکتر کدیور»حساسیت داره!چون قرار بود بعنوان فیلسوف مکتب روزبه!انواع کارگاههای
«اشکال مختلف شکلک درمانی به شکل حرفه ئی!» رو در ایران پایه گذاری کند که «دکتر کدیور»مانع شدند!
مجری:در اینجا وقت برنامهء ما به پایان رسید تا برنامهء بعدی بای!
با سپاس
گرگلی سارسعدلو بچاقچی
ازکویر سیرجان(استان کرمان)
یک اردیبهشت۱۳۹۵
سه شنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۵
گرگلی سارسعدلوبچاقچی:
بسم الله الرحمن الرحیم
باسلام و ادب
مژده!مژده!
سرمایه گذاری بدون ریسک وخطر!
دبی چرا؟!
ترکیه چرا؟!
قبل از هرگونه سرمایه گذاری با کارشناس ما مشاوره کنید!
دکتر صنعتی!
دارای بورد تخصصی ودکترای افتخاری از«دانشکده پزشک _روانی دانشگاه انگلستان!»
مجهز به تجهیزات پزشکی و انوع دروغ سنج!
کارشناس حرفه ئی در صادرات«کاه گل» و ساخت و ساز!
کشور گل و بلبل چرا؟!
کشور سامورائیها چرا؟
کشور گلها چرا؟!
سرمایه گذاری فقط وفقط در انگلستان!
کشور «دانشکده ها!» و «دانشگاهها!»…
عملی کردن داستان ژول ورن!
دانشگاهی در هشت هزار فرسخ زیر دریا!
دور از چشم انجمن فرویدی!و دیگران
به غواصی بپردازید و دکتری بگیرید!
«نه قبلش امتحان می گیرند نه بعدش!»
به آیندهء بچه هاتون فکر کنید!
به ما اعتماد کنید!
پول وسرمایه گذاری از شما،صادرات «کاه گل» و ساخت وساز با ما!
آرامش را با ما تجربه کنید!
(سرمایه گذاران عزیز توجه داشته باشند که در خارج از کشور ما فقط یک شعبه داریم:
«زیر آسمان پاریس»
با مدیریت:
۱)پرفسور صابرانی(دیوانهء ساخت و ساز در زیر دریا!)
۲)پرفسورآقاخانی(دیوانهء حرکات جهشی_پرشی در غواصی و فوق تخصص در «مشت و مال درمانی!»).)
با سپاس
گرگلی سارسعدلو بچاقچی
از کویر سیرجان(استان کرمان)
۳۱فروردین۱۳۹۵
چهارشنبه ۰۱ اردیبهشت ۱۳۹۵
راحله ع.:
بیچاره صنعتی که «هر شب فروید می خوند»!! الان باید هر شب از روی مصاحبه اش* بخونه تا یادش بمونه اول به کدوم دانشکده وارد شد، بعد به کدوم و الی آخر…
اسم اساتید رو هم که نگو؛ چون خارجی ان، هی از ذهنش فراموش می شن حق داره بیچاره!
اصلاً خجالت بکشید، چقدر توقع بیجا دارید؛ یعنی انتظار دارید اسم اون همه آدم و دانشکده رو از حفظ بگه؟!!! همین که این آدم تو ۷۰ سالگی می تونه فقط اسم دبستانش رو بگه**، خودش نشون دهنده کلی نبوغ و استعداد ویژه است!!!
*
مژده! مژده!
فوجی از «دانشکدههای روانپزشکانهای دانشگاههای انگلستانها» کشف شد!
تازه نه قبلش آزمون میگیرند نه بعدش!!!
https://freudianassociation.org/%D9%85%DA%98%D8%AF%D9%87-%D9%85%DA%98%D8%AF%D9%87/
**
دواتوبیوگرافی: صادق هدایت و محمد صنعتی
https://freudianassociation.org/%D8%AF%D9%88-%D9%86%D9%88%D8%B9-%D8%A7%D8%AA%D9%88%D8%A8%DB%8C%D9%88%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%81%DB%8C-%D8%B5%D8%A7%D8%AF%D9%82-%D9%87%D8%AF%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D8%B5%D9%86/
جمعه ۰۳ اردیبهشت ۱۳۹۵
گرگلی سارسعدلوبچاقچی:
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام و ادب
موضوع:دکتر صنعتی «طلایه دار»شد!
گرگلی:
“اون دانشگاهی که «مارمولک »
طلایه دارشه!».
خب بچه ها همه دور هم جمع شید دستها تو دست هم تشکیل یک حلقه بدید حالا همه با هم:
عمو زنجیر باف !
بعله!
زنجیر منو بافتی؟!
بعله!
پشت «دانشکده» انداختی؟!
بعله!
«پدرخونده» اومده!
چی چی آورده!
«دروغ و فریب»!
نخور و بیآ!
نخور و بیآ!
آسته برو آسته بیا!
«طلایه دار»گولت نزنه!
آسته برو آسته بیا!
که «مارمولک» تورت نزنه!…
عمو زنجیر باف!
بعله!
…
با سپاس
گرگلی سارسعدلو بچاقچی
از کویر سیرجان(استان کرمان)
۲ اردیبهشت ۱۳۹۵
جمعه ۰۳ اردیبهشت ۱۳۹۵
منصوره اردشیرزاده:
هر روز و هربار که صفحه سایت انجمن فرویدی را باز می کنم خدا خدا می کنم که اطلاعیه ای دیگر برای وزیر اطلاعات نباشد…تا خانم دکتر بتوانند به اینترنت دسترسی داشته باشند….
اما…
اما دریغ که کار به جاهای بدتری هم رسیده! یعنی این بار موبایل شان را قطع کرده اند!!
در کشوری که فردی بدون مدرک سی سال تمام!!! استاد قدیمی ترین دانشگاه ایران بوده!! در کشوری که صدها پرونده اختلاس های کلان روی میز قوه قضاییه است، در کشوری که قدیمی ترین بخش های کشور که بسیار با ارزش اند، با لودر خراب می شود و یا خطر رفتن زیر آب دادر!!!
در این کشور، بله همین کشور!!یک نخبه تمام این دردها را به جان می خرد تا کشورش سربلند باشد….
آنوقت بعضی کارمندان وزارت اطلاعات چنین محرومیتی را بر وی تحمیل می کنند….
واقعا این درد را چگونه باید درمان کرد؟ درد نخبه نشناسی، نخبه آزاری و نخبه کشی؟!!!!
شنبه ۰۴ اردیبهشت ۱۳۹۵
گرگلی سارسعدلوبچاقچی:
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام و ادب
اندر حکایات پدرخونده که عمرا فروید نخونده!(رئیس باند مافیای روان)
این قسمت:
«از تور تفریحی_تحصیلی صنعتی و شرکاء» تا«طلایه دار شدن مارمولک!»
مجری:بیننده ئی تماس گرفته و از شما خواسته از تور تفریحی_تحصیلی و طلایه دار شدنتان بگوئید!
پدرخونده:شما میتوانید به تاریخ« مکتب روزبه »مراجعه کنید با این حال مختصری از این تاریخ افتخار آفرین رو خدمتتان عرض میکنم:
این «تور تفریحی_تحصیلی»استثناست!
شما در هیچ کجای دنیا حتی در ژاپن و سوئیس هم اینطور خلاقیت و نوآوری در زمینهء تحصیل و ارائهء مدارک در سطح عالی و در کوتاهترین مدت رو نمی توانید مشاهده نمی کنید!
مجری:چه شرایطی برآ پذیرش افراد دارید؟
پدر خونده:هیچی!فقط به دفتر تور ما مراجعه کنید و پول را بحساب مابریزید، همین!
شعار مکتب ما «پول از شما مدرک از ما»ست!
نه کنکور داره!«نه قبلش امتحان می گیرند نه بعدش!».
مجری: متقاضیان بعد از ثبت نام ،چه مراحلی رو میگذرونند؟
پدر خونده:بعدش همگی با پرواز هواپیما بسوی انگلستان میرویم.
مجری :پس این یک روش جدید تحصیلات عالیه در کشور انگلستان است؟
پدر خونده:هرگز!به هیچ وجه!این فقط منحصر به مکتب روزبه است!ما به عنوان تور آموزش غواصی وارد کشور انگلستان می شویم!
مجری:چطور؟متوجه نمی شوم!
پدرخونده:متاسفانه دکتر کدیور و اعضای انجمن فرویدیش مانع این طرح نو و کوتاه مدت ما شدند!و ما مجبور شدیم دور از چشم آنها دانشگاهمون رو در انگلستان و بیست هزار فرسنگ زیر دریا بسازیم!
مجری:متقاضیان بعد از ورود به انگلستان چه کار میکنند؟
پدر خونده:ابتدا در ساحل دریا توسط فیلسوف مکتب ما آموزش غواصی می بینند!
مجری:معذرت میخوام میشه در حین فرمایشهایتان اسامی اساتیدتان و تخصص آنها رو هم بیان کنید!تا بینندگان بیشتر با آنها آشنا شوند!
پدرخونده:آموزش غواصی به عهده ی استاد اقاخانی ست،فوق تخصص حرکات جهشی_پرشی!
مجری:مرحلهء بعدی؟
پدرخونده:کلاسها و کارگاهها و دورههای آموزشی ما شروع می شوند.
مجری:سیستم و روش آموزشی تان به چه طریق است؟
پدرخونده:بعد از هر کلاس نظری ما کارگاه عملی داریم!
کار گاه «آموزش رقص باله» زیر نظر استاد آقاخانی فوق تخصص حرکات آیروبیک از زیر آسمان پاریس!
کارگاه«فنون و مهارتهای خذف فیزیکی رقیب!» زیر نظر خودم!
و …
مجری:روش مدرک دادنتان چطور است؟
پدرخونده:خیلی سریع و در کوتاهترین مدت زمانی!
برنامه های ما به این طریق است:
۱)هفتهء اول:کاردانی روانکاوی
۲)هفتهء دوم:کارشناسی روانکاوی
۳)هفتهء سوم:کارشناسی ارشد روانکاوی
۴)هفتهء چهارم:دکتری روانکاوی
۵)بعد از جشن فارغ تحصیلی برآ اینکه این افراد دستی هم در دارو درمانی داشته باشند ما به آنها مدرک «روانپزشکی افتخاری» عطا میکنیم!این یک تکنیک جدید اشتغالزائی در بیمارستهاست تا کادر ما کامل شود!
مجری:شما چطور «طلایه دار »شدید؟!
پدرخونده:با ارائه ی این طرح نوظهور و با انواع نتایج مفید حاصل از «تحلیل به سبک پدرخونده»!
مجری:میشه بیشتر توضیح دهید چون خیلی تخصصی حرف میزنید!
پدرخونده:درسته!ببینید یکی از معجزات «روش تحلیل مکتب روزبه» ایجاد اشتغالزائی است!
یادمه که یک شب فوءاد صابرانی اومد مطب پیشم و ازم خواست تحلیلش کنم!
من هم در تحلیل فوءاد گفتم:«فوءاد!عجب جگری هستی!عمرا اگه لنگه تو پپدا کنم!»
فوءاد هم به بصیرت رسید! اعتماد بنفس پیدا کرده !واستعداش رو کشف کرد! رفت در «دانشکده پزشک_روانی دانشگاه انگلستان»برآ خودش «جگرکی»راه اندخت!و از غربت در عراق نجات پیدا کرد!
مجری:با تشکر از آقای دکتر صنعتی!معروف به آقای «طلایه دار»! بینندگاه عزیز تا برنامهء بعدی بای!
با سپاس
گرگلی سارسعدلو بچاقچی
از کویر سیرجان(استان کرمان)
۴ اردیبهشت ۱۳۹۵
شنبه ۰۴ اردیبهشت ۱۳۹۵
زهرا م:
“وزیر بهداشت در جمع خبرنگاران گفت: طب سنتی سرمایه بزرگ ملی و میراث ماست که باید زنده شود، اما با این فرمان جلو رفتن به جایی نمیرسیم.”
الگوی دکتر هاشمی، وزیر بهداشت و درمان برای زنده ماندن میراث و سرمایه بزرگ ملی همان «دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان » است. اگر فرمان به این سمت حرکت کند، به جلو می رود و فوجی از «دانشکدههای روانپزشکانهای دانشگاههای انگلستانها» کشف» می شود! در نهایت به «دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان » می رسیم.
شنبه ۰۴ اردیبهشت ۱۳۹۵
زهرا م:
رابطه «بابا جان وزیر» با صنعتی چیه که هر دو می خواهند قضیه«دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان» را حل یا «ماست مالی» کنند. آنها گرچه سعی و تلاش کردند اما نتوانستند یک «دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان» بسازند. هاشمی حاضر شده معاونت طب سنتی را منحل کند تا یک معاونت اجتماعی بسازد هاشمی فکر کرد می تواند با تاسیس معاونت اجتماعی در وزارت بهداشت مانع این سوال شود که «آقای دکتر صنعتی! دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان کجاست؟!»
رابطه وزیر بهداشت؛دکتر هاشمی با «مافیای روان»؛ صنعتی قابل تامل است.
شنبه ۰۴ اردیبهشت ۱۳۹۵
معصومه هاشمی:
صنعتی: «روانپزشکی و روانکاوی در مرز بین علوم تجربی و علوم انسانی است، در مرز بین بدن و ذهن یا مرز زیستشناسی و فرهنگ!»*
باور کنید از وقتی این جمله رو خوندم، واله و شیدا شدم. باورم نمی شه ی نفر بتونه این قدر دری وری بگه و به عنوان حرفهای ی «طلایه دار» چاپش کنند!
ببشخید استاد، شما به چی می گید «ذهن»؟
*
https://freudianassociation.org/?p=20100
شنبه ۰۴ اردیبهشت ۱۳۹۵
معصومه هاشمی:
صنعتی: «رئیس دانشگاه من را خواستند و تکلیف کردند که این وظیفه شرعی و انقلابی است و باید بپذیری و رئیس بیمارستان و مدیر گروه شوی.»*
وظیفه شرعی و انقلابی آن سال ها رفتن به جبهه بود، نه تصاحب ریاست بیمارستان یتیم مانده روزبه!
*
https://freudianassociation.org/?p=20100
شنبه ۰۴ اردیبهشت ۱۳۹۵
معصومه هاشمی:
صنعتی: «… من اصلاً با صدای سلاحهای جنگ، بهجز در فیلمهای جنگی، آشنا نبودم و به این چیزها عادت نداشتم.»
همچین می گه «به این چیزها عادت نداشتم»، انگار ما عادت داشتیم و موشک بارون و این جور صداها برامون عادی بود! انگار اینجا همیشه جنگ بوده و ما یک مشت جنگ زده بودیم. توصیف بعدش هم دقیقا همینه: «رزیدنتها و دانشجویان هم با توجه به اینکه من تازه از خارج آمده بودم دورم جمع میشدند»*
آقاجان! اون جنگ یک جنگ تحمیلی بود. «تحمیلی» می دونی یعنی چی؟
تحمیلی یعنی امثال تو که از جنگ تحمیلی سوءاستفاده کردند و خودشون رو قالب کردن به ما!
*
https://freudianassociation.org/?p=20100
شنبه ۰۴ اردیبهشت ۱۳۹۵
معصومه هاشمی:
آقای صنعتی! فکر کردی هی کلمه «اشتیاق» رو توی مصاحبه ات* تکرار کنی، تأثیری داره؟
فکر کردی اینجوری روانکاو می شی؟ یا می فهمی روانکاوی چیه؟ یا فکر کردی جایگاه از دست رفته ات رو به دست می آری و شاید هم مردم فکر کنند چیزی از لکان حالی ات می شه؟
*
https://freudianassociation.org/?p=20100
شنبه ۰۴ اردیبهشت ۱۳۹۵
معصومه هاشمی:
«پس از انقلاب فرهنگی، در بیمارستان روزبه تعداد بسیار کمی– شاید عملاً حدود ده – دوازدهنفری هیئتعلمی وجود داشت، یکی دو نفر مأمور در وزارتخانه پستهای اجرائی داشتند و هر استاد هم باید یک ماه به جبهه میرفت و ممکن بود یکی به مرخصی برود یا یکی هم مریض شود بنابراین فردی که رییس بیمارستان و مدیر گروه بود، باید ناگزیر، اغلب خودش جاهای خالی را در کلاس، در بخش و یا در درمانگاه پر میکرد!»*
آخی، استاد مجبور می شده «ناگزیر، اغلب خود ش جاهای خالی را در کلاس، در بخش و یا در درمانگاه پر» کنه! کأنه زبل خان!**
تو هم که می میری برای جاهای خالی استاد! عجب حالی کردی ها شیطون؟!
*
https://freudianassociation.org/?p=20100
شنبه ۰۴ اردیبهشت ۱۳۹۵
معصومه هاشمی:
«نبود قانون برای بیماران روانی بین قوه قضاییه و مراکز روانپزشکی بسیار مشکلآفرین بود! ما قانونی در مورد بیماران روانی نداشتیم و البته متأسفانه هنوز هم به آن شکل مطلوب نداریم!»*
بله استاد، قانونی که به شما اجازه دهد هر کاری خواستی بکنی و بعد بگویند این قصور پزشکی است و ایرادی ندارد، نداشتیم و نداریم و ان شاءالله نخواهیم داشت.
*
https://freudianassociation.org/?p=20100
یکشنبه ۰۵ اردیبهشت ۱۳۹۵
گرگلی سارسعدلوبچاقچی:
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام و ادب
اندر حکایات پدرخوند(رئیس باندمافیای روان)
این قسمت:نابغهء ناشناخته!
مجری:با عرض سلام خدمت آقای طلایه دار!امروز با چندتا سوءال در خدمتتان هستیم:
جائی بیان کردید که روانپزشکی براایتان هیجان انگیز و تفریح است!
پدرخونده:درسته!من شبی هزارویک بیمارمیبینم و بعدازبیرون رفتن هر بیماری نگاه کردن به دخل میزم برآم خیلی هیجان انگیز است!
البته ناگفته نماند که دیدن فواد صابرانی هم هیجان خودش رو داره!واقعا جگریه!!
آخر شب ههم شمردن پولهای دخلم بزرگترین تفریح من است!
مجری:اگر روانپزشک نمی شدید به نظرتان چه کاره می شدید؟
پدرخونده:با این نبوغی که دارم حتما فیلسوف میشدم!
مجری:جائی بیان کردید اصلا به مزایای مادی حرفهء پزشکی فکر نمیکنید!
پدرخونده:درسته!گفتم که این حرفه برآم تفریح است!شبانه روز هم پول بشمارم خسته نمیشم!البته با اعتقاد به این که انسان فقط اندیشه نیست!پس فلسفه ی دوتا دست چیه؟!
مجری:گفته اید که خیلی کارها رو زیر موشک باران شروع کرده اید؟!
پدرخونده:واقعا ساخت و ساز«دانشکده پزشک_روانی دانشگاه انگلستان»در اون شرایط سخت کار هرکسی نیست!
مجری:جائی گفته اید که به دلیل تالیفاتی که داشته اید از امتحان ورودی به دستیاری معاف شده اید!میشه بفرمائید آن تالیفاتتان کجا هستند؟!
پدرخونده:متاسفانه در حمله ی مغولها ازبین رفتند!آنها رو سوزاندند!
مجری:باتشکر از آقای طلایه دار! تا برنامه ی بعدی بای!
با سپاس
گرگلی سارسعدلو بچاقچی
ازکویر سیرجان(استان کرمان)
۵ اردیبهشت ۱۳۹۵
یکشنبه ۰۵ اردیبهشت ۱۳۹۵
رکسان واقعا ایرانی:
«شهر منسوب به مادها در همدان زیر لودر رفت
پیمانکار پروژه در زمان بیرون کردن نماینده میراث فرهنگی اظهار کرد حتی دو قناتی که در زیر این محوطه بودند را پیش از این پُر کردهایم!!!»
https://freudianassociation.org/?p=20868
فرقی هست بین کار مافیای روان و بخصوص صنعتی که می خواهد فرهنگ ما را از بین ببرد و بی اعتبار کند و این کار شهرداری همدان که آثار تاریخی ما را از بین می برد؟ من که فرقی نمی بینم.
یکشنبه ۰۵ اردیبهشت ۱۳۹۵
گرگلی سارسعدلوبچاقچی:
بسم الله الرحمن الرحیم
باسلام وادب
«ازمکافات عمل غافل مشو!»
سوال اینست که:چرا دکترصنعتی وامثال او این همه به فرهنگ سرزمین پارس هجوم میآورند؟!
این شاگرد نظرم و درکم را خدمت دوستان ووعزیزان عرض میکنم:
اول اینکه برای فرار از محاکمه ی وجدان درونی و فرار از واقعیت(ترس و وحشت از آنچه هست)، دست به این بازی و مکانیسم دفاعی میزند(خودش را گول میزند،خودش را مشغول میکند،نوعی تخدیر!).
دوم اینکه وحشت دارد از اینکه دستش رو شود!و برای منحرف کردن اذهان عمومی ،همش جنگ زرگری راه میندازه!
به همه چیز و همه کس حمله میکند!افراد را در طول تاریخ تخریب میکند!
عده ئی به به و چهچه میزنند!(جاهلان و اعضای باندش ولقمه حرام ها)
عده ئی غیرتی شده به دفاع می پردازند!
در این معرکه دکتر صنعتی با یک تیر چند نشون میزند:
۱)خودش را تخدیر کرده تا وجدان دردش را احساس نکند!
۲)هر روز معروف تر می شود(روزنامه،عکس،در سایتش مجادله با دختر دکتر شریعتی رو میزنه تا خودش رو هم قد بلکه بزرگتر از دکتر شریعتی نشون بده!و…)
۳)اذهان عمومی را منحرف کرده و با چهل دزد بغداد به چپاول مردم میپردازد!
در پایان بنظرم علاوه بر دفاع از فرهنگ سرزمین پارس و جوابهای دندان شکن دادن به این مزدورها ومزورهاو…
این سوال را مطرح کنیم که:
«دانشکده پزشک_روانی دانشگاه انگلستان کجاست؟»
یعنی پدر خونده!«خر خودتی!»
با سپاس
گرگلی سار سعدلوبچاقچی
ازکویر سیرجان(استان کرمان)
۵ اردیبهشت ۱۳۹۵
دوشنبه ۰۶ اردیبهشت ۱۳۹۵
گرگلی سارسعدلوبچاقچی:
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام و ادب
اندر حکایات پدرخونده(رئیس باند مافیای روان)
این قسمت:پیشکسوتان تئاتر مکتب روزبه
مجری:باعرض سلام!درخدمت آقای طایه دار هستیم با چندتا سوال!
اینجا نوشته شده «عشق شمابه هنر به خصوص تئاتر»
میشه در این زمینه توضیح دهید؟
پدرخونده:بنده از جوانی علاقه ی زیادی به تئاتر داشتم و با دوستم فواد صابرانی که دیوانه ی تئاتر بود هر شب میرفتیم تئاتر!
مجری:ایا بعدها هم دنبال این علاقه و استعدادتان رفتید؟
پدرخونده:البته!اصلا فلسفه ی مکتب روزبه کشف استعدادها و اشتغالزائی ست!
مجری:چطور؟
پدرخونده:ببینید من و فواد زیر موشک باران تهرون شروع کردیم به ایفای نقش در تئاتر مکتب روزبه!واین کار هرکسی نیست!
مجری:عجب شجاعتی!
پدرخونده:درسته!من بادو تا نقش شروع کردم!
مجری:دوتا نقش؟
پدرخوند:هم در نقش «روانپزشک» و هم در نقش«روانکاو»!اونهم به مدت سی و اندی سال!
مجری:عجب استعدادی! فواد صابرانی چه نقشی رو بازی کرده؟
پدرخونده:فواد! نمیدونم چرا اسم فواد مثل شغلم برام هیجان انگیز است!مخصوصا از وقتی که نقش یک دیوانه ی زنجیری رو بازی میکنه!
راستش فواد استعداد منو نداره!طی این سالها فقط یک نقش رو بازی کرده!ولی به شکل حرفه ئی!تا جائی که داوران جایزه ی اسکار انگشت حیرت به دهان گرفتند!واقعا فواد جگریه!ولی متاسفانه مردم ما قدر این عجوبه ی عصر رو نمی دونند!
مجری:ایا در مکتب روزبه در زمینه ی هنر به خصوص تئاتر،کلاس و دوره ئی دارید؟
پدرخونده:البته!ما کارگاه«فنون و مهارتهای ماسک زدن و جنگ زرگری راه انداختن» رو در اولویت کارمون قرار داده ایم!
شما برای اطلاع بیشتر میتوانید به برنامه ی«نقاب»در شبکه مستند مراجعه کنید!
مجری:بیننده ئی تماس گرفته و گفته:
«دانشکده پزشک_روانی دانشگاه انگلستان»کجاست؟
پدرخونده!«خرخودتی!»
خب بینندگان عزیز وقت برنامه ی ما به پپایان رسید تا برنامه ی بعد بای!
با سپاس
گرگلی سارسعدلو بچاقچی
از کویر سیرجان استان کرمان
۶ اردیبهشت ۱۳۹۵
چهارشنبه ۰۸ اردیبهشت ۱۳۹۵
گرگلی سارسعدلوبچاقچی:
بسم الله الرحمن الرحیم
باسلام و ادب
اندر حکایات پدرخونده(رئیس باند مافیای روان)
این قسمت:
تز جدیدو فعالیتهای جدید پدرخونده!
مجری:جائی مدعی شده اید که اعضای انجمن فرویدی تابلوی مطب شما را که عنوان «روانپزشکی» و«روانکاوی»داشته رو پائین آورده و به جای آن تابلوئی با عنوان«تزریقات،پانسمان و ختنه»رو گذاشته اند!
ولی دوربین ها نشان میدهند که کار خودتان بوده!
پدرخونده:درسته!این اواخر کمی حواس پرت شده ام!حقیقتش قبل از انجمن فرویدی من در دو حوزه ی روانپزشکی و روانکاوی فعالیت داشتم ولی بعد از روی کار آمدن انجمن فرویدی به کوری چشم بعضیا فعالیتهایم را به سه حوزه ی تزریقات،پانسمان وختنه!گسترش داده ام!
مجری:چی شد تغییر شغل دادید؟
پدرخونده:خب شعار مکتب روزبه،«تعقیر»است!من هم از کار کردن با بزرگسالان خسته شده بودم و اعتقاد دارم که انسان فقط اندیشه نیست!پس فلسفه ی دوتا دست چیه؟! و خواستم از دستهایم استفاده کنم!
از طرفی مشکلات «توده»مربوط به دوران کودکی و ترس از ختتنه است!
برا همین شعار مکتب روزبه شد:«بچه ها!اضطراب چرا؟!ختنه بدون درد با دستهای «پنجه طلا»در سه سوت!»
مجری:عجب انقلاب وتعقیری!چی شد که از دانشگاه تهران عنوان «طلایه دار»را گرفتید؟
پدرخونده:دوستان وقتی فهمیدند که تا دوی نصف شب با پنجهای طلائیم !ترس و اضطراب و این بار سنگین را از روی
…«توده»بر میدارم ،به من لقب «طلایه دار»دادند!
در صورتی این لقب حق «اقیانوس روانکاوی»یعنی فواد صابرانی !بود؛عجوبه ی عصر!شما حتما کنفرانسش را زیر آسمان پاریس ببینید!وگرنه نصف عمرتان رفته به باد!
مجری:باتشکر!بینندگان عزیز تا برنامه ی بعدی بای!
با سپاس
گرگلی سارسعدلو بچاقچی
از کویرسیرجان(استان کرمان)
۸ اردیبهشت ۱۳۹۵
چهارشنبه ۰۸ اردیبهشت ۱۳۹۵
گرگلی سارسعدلوبچاقچی:
بسم الله الرحمن الرحیم
باسلام و ادب
اندرحکایات پدر خونده(رئیس باند مافیای روان)
موضوع:مژده!مژده!فوجی از…(تاریخ انتشار۱۷فروردین۱۳۹۵)
«در سال۱۹۹۴هم عضو ممتاز رویال کالج روانپزشکان انگلستان شدم که به اعضایی داده میشود که حداقل ده سال برای ارتقاء و گسترش روانپزشکی در دنیا گامهای موثر برداشته باشند.»
واما بعد:
آی !عضو ممتاز!مواظب باش با این گامهای موثر و بلندی که بر میداری!حداقل کفشات پاره نشه!به اندازه ی کافی پزشک_روانی رو گسترش داده ای !این روزا بوی تعفنش عالم رو گرفته!جمع کن بساط رمالی و سفسطه ات رو!
راستی عضوممتاز!آخرش نگفتی «دانشکده پزشک_روانی دانشگاه انگلستان»کجاست؟!
پدرخونده:این که گفتی یعنی چه؟!
…:یعنی پدرخونده!«خرخودتی!»
با سپاس
گرگلی سارسعدلو بچاقچی
ازکویر سیرجان(استان کرمان)
۸ اردیبهشت ۱۳۹۵
چهارشنبه ۰۸ اردیبهشت ۱۳۹۵
راحله ع:
« بله همانطور که خانم دکتر اشاره میکنند همواره فکر کردهام که اگر همه ما بهعنوان دانشجو و دانشگاهی بتوانیم اندیشیدن و پرسشگری را بیاموزیم و اندیشه انتقادی و شک به بدیهیات را در برخوردمان با جهانی که در آن زندگی میکنیم، مدنظر داشته باشیم. حتی به آنچه یافتههای مسلم علمی و نظریهها در فضای آکادمیک بما القا میکنند، با گفتمان انتقادی بیندیشیم، میتوانیم از تحجر ذهنی، رهایی پیدا کنیم. اساس را باید همواره اسطورهزدائی از این جهان و گفتمان انتقادی گذاشت و مراقب بود که تحت تأثیر اندیشههای اسطورهای توده وار و هیجانات و فشارهای گروهی و تودهای که به آن شما «جوزدگی» میگویید، قرار نگیریم.»
http://pr.tums.ac.ir/?fkeyid=&siteid=1&pageid=345&newsview=59102
بله، باید اسطوره ها را زدود چون « تا اسطورهها را تخریب نکنی که نمیتوانی با دل راحت با بیمارانت ازدواج کنی!*»
چون تا وقتی اسطوره هایی، ارزش هایی، خط قرمزهایی در ذهنت هست اجازه نمی دی ویرانی از هر نوعش اتفاق بیفته!
*
https://freudianassociation.org/%D8%AA%D8%A7-%D8%A7%D8%B3%D8%B7%D9%88%D8%B1%D9%87%E2%80%8C%D9%87%D8%A7-%D8%B1%D8%A7-%D8%AA%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%A8-%D9%86%DA%A9%D9%86%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D9%86%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%D8%AA%D9%88%D8%A7/
پنج شنبه ۰۹ اردیبهشت ۱۳۹۵
مردم:
می دانید از این در عجبم که کارمندان وزارت اطلاعات اینترنت و گوشی موبایل دکتر کدیور را مسدود می کنند ولی صنعتی ۳۰ سال آزگار در دانشگاه علوم پزشکی تهران درس می دهد و کسی هم سوالی نمی پرسد. واقعا بنظر شما تعریفی بهتر از این برای «کشور جهان سومی» هست؟
شنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۵
گرگلی سارسعدلوبچاقچی:
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام و ادب
اندرحکایات پدرخونده(رئیس باند مافیای روان)
این قسمت:عشق به ادبیات و فلسفه!
مجری:اینجا نوشته شده که عشق به ادبیات وفلسفه باعث شده که در جوانی دست به قلم ببرید وبنویسید!
پدرخونده:درسته!من در جوانی عاشق شعر و ادبیات بودم!و همون زمان شعر«اسطوره شکن!»را سرودم!
مجری:میشه آنرا بر ا بیننده ها بخونید؟
پدر خونده:البته!
کچل کچل! کلاچه!
روغن کله پاچه!
هرکه میگه شونزده نیست!
هیوده هیجده نوزده بیست!
مجری:عجب شاهکاری!به!به!آیا ازین شاهکارتان استقبالی هم شده؟
پدرخونده:صدالبته!فوادصابرانی عاشق و مفتون این شعر بود!با تمام وجودش به معنای عمیق وفلسفه ی پیچیده ی این شعر پی برده بود!
شب و روز آنرا میخوند!
مجری:شب و روز؟
پدرخونده:بعله!بهش گفتم فواد!بی ظرفیت بازی در نیار!ولی حرف گوش نکرد تا اینکه زد به سرش و دیوونه شد!
مجری:آخی!طفلی!پس علت دیوونه شدنش این بوده!عجب!راستی از فلسفه نگفتید؟
پدرخونده:درتحلیل سقراط گفته ام که یک دروغگو بوده!مگه میشه در اون زمان یک مرد«ماما»باشه!در صورتیکه «مامائی»شغل زنان است!
در تحلیل اسپینوزا گفته ام که اصلا فیلسوف نبوده!زمانیکه به دبستان هدایت میرفتم(برآ همی دل خوشی از صادق هدایت ندارم!بگذریم!)اسپینوزا سر کوچه ی مدرسه ی ما مغازه ی عینک سازی داشت!و عدسی عینک میتراشید! بنظرم آدم خلی بود!ولی بعضی ها میگفتند که «مسیح»است!
مجری:در باب دروغ هم مطالبها نوشته اید!
پدرخونده:در این باب مراجعه کنید به شرح هفتاد من مثنوی این ضرب المثل «انجمن فرویدی »که مشتی آدم خل گفته اند:
«درغگو دشمن خدا و دوست پدرخونده است!»
مجری:با تشکر از اقای طلایه دار!بینندگان عزیز تا برنامه ی بعدی بای!
با سپاس
گرگلی سارسعدلو بچاقچی
از کویر سیرجان(استان کرمان)
۱۱ اردیبهشت۱۳۹۵
یکشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۵
میهمان:
امروز روز معلم است. ۱۲ اردیبهشت
دکتر کدیور، روزتان مبارک!
پس از ۲۳ سال زحمات شما، در ایران بزرگ به راحتی می توانیم از روانکاوی واقعی بشنویم،
می توانیم جرات کنیم از صنعتی کذاب بنویسیم و بگوییم،
می توانیم از هوای مسمومی که مافیای روان برای ایران و ایرانی فراهم کرده بگوییم،
می توانیم حداقل اندکی به حقوق خود بیندیشیم،
می توانیم حداقل اندکی بیندیشیم…
برقرار باشید رئیس انجمن فرویدی که افتخار ایران است!*
برقرار باشید ای فخر ایران!**
* اشاره به مطلب «ژک-الن میلر: انجمن فرویدی افتخار ایران است»
https://freudianassociation.org/?p=13220
** «جناب وزیر بهداشت، به گفته ژک-الن میلر دکتر کدیور فخر ایران است!»
https://freudianassociation.org/?p=14975
سه شنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۵
فاطمه س.:
«بازداشت پدرخواندههای تهران +تصاویر»
http://alef.ir/vdcgtz9wtak9nw4.rpra.html?350344
آخ چه روزی بشه اون روز که «پدرخوانده» مافیای روان بازداشت بشه!
پنج شنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۵
گرگلی سارسعدلوبچاقچی:
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام وادب
اندر حکایات پدر خونده(رئیس باند مافیای روان)
موضوع مطلب عزیزمن در برره شیرفرهاد…(تاریخ انتشار۱۷فروردین۱۳۹۵ وانتشارمجدد۱۳اردیبهشت۱۳۹۵)
این قسمت:
دروغگوئی که اندر باب دروغ،نوحه سرائی میکند!
مجری:اینجا گفته اید که:
«آدمها سخن راست نمی گویند چرا که می ترسند؛ترس از مجازات ،ترس از دست دادن منافع و ناموس…»
پدرخونده:من در عمرم فقط یک مرتبه از روی ترس راست گفتم!دیگه همش دروغ گفتم!راستش من از دکتر کدیور و اعضای انجمن فرویدی خیلی میترسم!چون «عیار»هستند!در اصطلاح مکتب روزبه یعنی«دزد و راهزن»!
برآ همین هر جا خواستم سخنرانی کنم اول دور و برم رو میپام!که یوقت این «عیاران»نباشند!
مجری:اگه «عیاران»باشد چه اتفاقی می افته؟!
پدرخونده:خب اونوقت مجبورم راست بگویم!بجای اینکه بگویم«من روانکاو»مجبور می شوم بگویم«من احمق!» تازه بعدشم باید سریع سرم رو بدزدم تا دوباره لنگ کفش نخورم!
مجری:درباره «ترس از مجازات »توضیح دهید؟
پدرخونده:چطور میتونم دروغ نگویم وقتی در سایت انجمن فرویدی مینویسند«مجازات استادی که ۳۰سال با دروغ مردم را چاپیده چیه؟»
ازونطرف هم رئیس مدرسه ی رویال کالج انگلستان قرار است جلوی بچه ها فلکم کنه!و…
مجری:منظور از«منافع و ناموس»چیه؟
پدرخونده:منظور« مرغ» و «فواد صابران»است .
مجری:مرغ؟!
پدرخونده:یعنی «مرغ پولساز» یعنی میز ریاست وبیمارستان و مطب و شمردن پولو و…!خلاصه یعنی»هیجان»و«تفریح»!
مجری:فواد چی؟
پدرخونده:فواد «مجسمه و ناموس»مکتب روزبه است!شما اگر کارگاه«قیافه شناسی»رو گذزرونده باشید متوجه میشوید که واقعا فواد جگری ی!عمرا اگه لنگه شو پیدا کنی!
ترس از فواد(ناموس)دلیل خوبی برآ دروغ است!مخصوصا از وقتی نقش یک دیونه ی زنجیری رو بازی میکنه!
البته ناگفته نماند که فواد از دست نادر شاه دلخوره!
مجری:برآ چی؟!
پدرخونده:فواد در کنگره زیر آسمان پاریس اشاره میکنه که ۱۰۰درصد ایرانی ست!خب اگه نادر شاه و قشونش نبود اونوقت۵۰درصد ایرانی بود!و۵۰درصد هم اشرف افغانی!در نتیجه ارث بیشتری بهش میرسید! و مجبور نبود به عراق بره!
مجری:واقعا دلایل جالبی برآ دروغ گفتن دارید!
طبق درخواست همیشگی سایت انجمن فرویدی،همیشه آخرین سوال این است که:
«دانشکده پزشک_روانی دانشگاه انگلستان کجاست؟»…
با سپاس
گرگلی سارسعدلو بچاقچی
ازکویرسیرجان(استان کرمان)
۱۶اردیبهشت۱۳۹۵
جمعه ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۵
افروز ر.:
آقای لاری پور فرمودند: «افراد برای انتخاب به عنوان چهره ماندگار قطعا باید رزومهای خوب و فعالیت مثمرثمر داشته باشند.»*
می خواستم از ایشون بپرسم دقیقا منظورشون رزومه و فعالیت های دکتر بعد از این محمد صنعتیه؟
«لاریپور تاکید کرد: این کنگرهها از نظر ما غیر قابل قبول هستند.»* بعد به نظر این آقا کنگره ی خواری برای ایشون قابل قبول بود؟؟!!!
نمیدونم چرا این «بعضی مسئولین محترم!» فکر می کنند مردم نمی فهمن؟ طرف سرش رو کرده زیر برف، داره نطق میکنه!
به نظر من که برگزاری یک چنین کنگره هایی و دریافت این چنین گواهینامه هایی اصلا چیز عجیب و دور از ذهنی نیست چون نمونشو دیدیم، زیاد هم دیدیم…
* پول بدهید تا چهره ماندگار پزشکی شوید!+سند
صنعتی، تعرفه دائره المعارف بزرگ اسلامی چقدر است؟
https://freudianassociation.org/?p=20974
جمعه ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۵
گرگلی سارسعدلوبچاقچی:
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام و ادب
موضوع مطلب همایون پور تو می دونی چرا من هی یاد فیلم«آمادئوس»میافتم؟(تاریخ انتشار دوباره۱۶اردیبهشت۱۳۹۵)
مجری:میشه در مورد خانم خواننده ی باندتان که در دستگاه «همایون»کنسرت برگذار میکنه بیشتر توضیح دهید؟
پدرخونده:منظورتان گهر خانم است!گهر خانم در سنین جوانی در آمریکاتوسط مامانش اینا!در یک موسسه ی خیریه ثبت نام شد؛راستش اینا خونوادگی تو کار خیر هستند!تا جائی که واقعا مصداق این شعر شاعر هستند که:
مادرت خوان کرم بود و…
مجری:آیا گهر خانم هم توسط شما تحلیل شده؟
پدرخونده:گهر خانم اوایل کارش هزینه زا بود!همش با تلفن صحبت میکرد!در مکتب روزبه با کسی که درآمدزا واشتغالزا نباشه شدیدا برخورد میشه!
یک شب که گهر خانم اومد مطبم و ازم خواست تا تحلیلش کنم؛در تحلیل گهر خانم گفتم:«گهر!اینقدر هزینه زا نباش!نو فکر درآمد وهیجان وتفریح باش!»
گهر اولش از دستم عصبانی شد و رفت کنسرت«بی وفا دیگه دوستم نداری!»رو اجرا کرد!
ولی بعدش به بصیرت رسید !و رفت تز «روانکاوی تلفنی!»رو اجرا کرد!روانکاوی با تلفن در ۳۰جلسه!
مجری:آخرش این تز «روانکاوی تلفنی» به کجا رسید؟
پدرخونده:قرار بود با مخابرات قرارداد ببندیم که متاسفانه دکتر کدیور و اعضای انجمن فرویدی یا بهتر است بگویم«عیاران»با «سیل خروشانشان»مانع این روش آسان و چند کاره شدند!
مجری:چندکاره و مفید!
پدرخونده:درسته!در نظر بگیرید متقاضی در خانه اش روی مبل لم داده!تخمه میشکنه وفیلم هندی میبینه!در همان زمان هم با تلفن روانکاوی میشه!
ازون طرف گهر خانم هم روانکاوی میکنه وهم آشپزی وهم تمرین برآ کنسرت!
از طرفی آلودگی هوای تهران هم کمتر میشه!
مجری:چطور؟
پدرخونده:به دلیل عدم آمد و رفت!یک زمانی فواید این تز جدید رو برای« طرح سلامت» به ستاره ی سینمای هالیوود گفتم!
ایشان ذوق زده شده و فلوشیپ رواندرمانی رو به من عطا کردند!و جمله ی قصار«کار دامپزشک روانکاوی ست !نه ختنه!»را جلوی دوربین ها بیان کردند!
واقعا جای فواد خالی بود!فواد ملسی میشه وقتی هیجان زده میشه!از طرفی خدارو شکر میکنم که نبود!چون احتمالا به ستاره ی سینمای هالیوود جلوی دوربین ها میگفت:«شما هم دیوانه هستی!گهر خانم هم دیوانه است!»و…
مجری:با تشکر از آقای طلایه دار!راستی آخرش نگفتی «دانشکده پزشک_روانی دانشگاه انگلستان کجاست؟» ناقلا!نکنه همین دانشگاه تهرون خودمونه؟ ما رو فیلم کرده بودی؟!…
پایان
با سپاس
گرگلی سارسعدلو بچاقچی
از کویر سیرجان(استان کرمان)
۱۷اردیبهشت۱۳۹۵
جمعه ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۵
گرگلی سارسعدلوبچاقچی:
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام و ادب
اندر حکایات پدر خونده(رئیس باند مافیای رواان)
این قسمت:
شرح هبوط و طی درکات در مکتب روانی روزبه
پیش درآمد:
رندی بچاقچی میگفت که در دایرالمعارف زندگی الینه شده های اهریمنی؛جمله ی «بشر جایز الخطاست!» یعنی:
اگر خطا کنی بهت جایزه میدن!
مجری:در مکتب شما روش جایزه دادن و معروف شدن به چه شکل است؟
پدرخونده:ما سه مرحله ی اصلی داریم:
۱)مرحله ی «مس دار»شدن:
این برآ افرد مبتدی ست!افرادی مث اقاخانی که استعداد زیادی ندارند و فقط تخصص شان در «شکلک درمانی» و «مشت و مال درمانی»ست ؛این افراد «پادوی»مکتب روزبه هستند!
۲)مرحله ی «نقره دار»شدن:
این برآ افراد متوسط است!افرادی مث صابران که استعدادشون در حد این است که می تونند فقط یک نقش رو در تئاتر مکتب روزبه بازی کنند!
مث فواد که سی سال فقط نقش یک دیوونه ی زنجیری رو بازی میکنه!
در این مرحله فرد باید مخالفان مکتب روزبه رو «نقره داغ»کنه!
۳)مرحله ی «طلایه دار»شدن:
این برآ افراد پیشرفته است!افرادی مث من که لقب «پدرخونده»دارند!
و در تئاتر مکتب روزبه چندتا نقش بازی میکنند ؛نقش هائی مث:روانپزشک!روانکاو!استاددانشگاه!فیلسوف!رئیس بیمارستان!کنگره!روزنامه!نقد!و…
خلاصه اینکه هزارویک چهره داشته باشه وشبی هزارو یک بیمار ببینه !تازه این کار براش «هیجان انگیز» و
« تفریح» هم باشه!
در این مرحله فرد باید مخالفان مکتب روزبه رو«حذف فیزیکی»نماید!
پایان
باسپاس
گرگلی سارسعدلو بچاقچی
از کویر سیرجان(استان کرمان)
۱۷اردیبهشت۱۳۹۵
شنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۵
فاطمه س.:
یعنی خوشم میاد که پدرخوانده مافیای روان هم مثل دون کورلئونه است؛ خوش خدمتی های افراد رو بی پاداش نمی ذاره!!!
«مشاور وزیر بهداشت در امور سلامت روان منصوب شد»
«این جناب دکتر نوربالا همان کسی است که به اذعان صنعتی در کنگره خواری، کمک کرد تا به یک پزشک عمومی فلوشیپ رواندرمانی بدهند!!!»
https://freudianassociation.org/%D8%AC%D9%86%D8%A7%D8%A8-%D8%AF%DA%A9%D8%AA%D8%B1-%D9%86%D9%88%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D9%84%D8%A7-%D9%87%D9%85%D8%A7%D9%86-%DA%A9%D9%87/
شنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۵
گرگلی سارسعدلوبچاقچی:
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام و ادب
اندرحکایات پدرخونده(رئیس باند مافیای روان)
موضوع مطلب مژده!مژده!فوجی از…(تاریخ انتشار۱۷فروردین)
مجری:اینجا نوشته که«اما خانواده اش با رفتن او به شاخه روانپزشکی موافق نبودند!» خب یعنی چه؟
پدرخونده:از بچگی عاشق توت خوردن بودم!ازون طرف همسایه ی ما درخت توتی داشت که متاسفانه خانواده ام با رفتنم روی شاخه ی توتش موافق نبودند!
مجری:راسته که
نماینده ی انجمن فرویدی نتوانسته در انگلستان «دانشکده پزشک_روانی دانشگاه انگلستان»رو پیدا کنه؟!
پدرخونده:چون نماینده شون بیسواده!معنی «حومه»رو نمی فهمه!رفته تو مرکز لندن!دنبال دانشکده گشته!بابا!من گفته ام «حومه لندن»!بیمارستان «تیمور لنگو»که به انگلیسی میشه«لانگرو»!
مجری:این روزا صحبت بازنشستی تان است!
پدر:متاسفانه این روزا اعضای باندم و بعضی دوستان همش بهم زخم زبون میزنند!
همش میگن«باز نشستی!پاشو کاری کن!»
گهر خانم هم رفته ترانه ی:
«پاشو کاری کن!
فکر چاره باش!
فکر مدرکی پاره پاره باش!»
رو اجرا کرده!
مجری:باتشکر تا برنامه ی بعدی بای!
با سپاس
گرگلی سارسعدلو بچاقچی
از کویر سیرجان(استان کرمان)
۱۸اردیبهشت۱۳۹۵
یکشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۵
گرگلی سارسعدلوبچاقچی:
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام و ادب
اندرحکایات پدرخونده(رئیس باند مافیای روان)
موضوع مطلب مژده!مژده!فوجی از…(انتشار۱۷فروردین۱۳۹۵)
مجری:اینجا گفته اید که «عضو ممتاز»به افرادی داده میشود که حداقل ده سال برای ارتقاء وگسترش روانپزشکی «در دنیا»
«گامهای موثری»برداشته باشند!
غیر از شما دیگر چه کسانی «گامهای موثری در دنیا»برداشته اند و انقلابی در علم بشریت ایجاد کرده ومسیر تاریخ بشر رو «در دنیا»عوض کرده اند!
پدرخونده:خب تعدادی از سابقه داران باند مکتب روزبه هستند که چهره ئی جهانی دارند!
مثلا استاد اقاخانی!که گامهای موثری بر می داشت ولی متاسفانه داوران جایزه ی اسکار ازش نپذیرفتند و گفتند که دوپینگ کرده!چون مث هشت انگلیسی راه میرفت برآهمین گامهای موثرش، مقبول واقع نشد!من توضیح دادم که ایشون استاد ومربی«رقص باله»ومتخصص«جهش_پرش درمانی»ست و نمی تواند گامهای موثری در یک خط مستقیم داشته باشد!ولی متاسفانه قبول نکردند ،همش پارتی بازیس!
از اونطرف داوران یک فرصت هم به فوادصابران داده اند که اگر در فیلم سینمائی باب اسفنج ،بتونه نقش« اختاپوس»رو مث زیر آسمان پاریس حرفه ئی بازی کنه و روی دنیا موثر واقع بشه اونوقت «عضو ممتاز» میشه!
در مورد گهر خانم هم قرار شده همزمان با «روانکاوی تلفنی»در برنامه ی«بفرمائید شام» آشپزی هم بکنه!اگر «غذاش »روی دنیا موثر واقع شد وباعث ارتقاء و گسترش روانپزشکی!بهش «عضو ممتاز»داده میشود!
مژده ئی هم به دوستان بدهم که راه میانبری برآ «عضو ممتاز»شدن هم وجوددارد!اگر کسی تالیفات اولیه ی منو پیدا کنه، دقت کنید اولیه!نه ثانویه! بصورت افتخاری «عضو ممتاز»میشه!
مجری:تالیفات اولیه ی شما مربوط به چه سالی ست؟
پدرخونده: ی راهنمائی میکنم!سال ۵۳ در بدو ورود به انگلستان در فرودگاه «حومه ی لندن» توسط «عیاران» دزیده شده اند!
ولی خوشبختانه« دانشکده پزشک_روانی دانشگاه انگلستان»این تالیفات رو، ندیده از من قبول کردند و از من امتحان ورودی نگرفتن!آخرش هم اینقدر خاطرم براشون عزیز بود که امتحان خروجی هم نگرفتن!فقط گفتند دفعی دیگه که میآئی برآمون ی «بسته ی گز» بیآر!برآ همین من دیگه اصلا به« حومه ی لندن»برنگشتم !نه این که خسیس باشم!نه!بلکه چون استعمارگرند!!!
مجری:با تشکر تا برنامه ی بعدی بای!
با سپاس
گرگلی سارسعدلو بچاقچی
ازکویرسیرجان(استان کرمان)
۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۵
چهارشنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۵
سیما د:
بابا جان وزیر می گه “…انگیزه بنده برای برگزاری این جلسات توجه بیشتر رسانهها به بحث سلامت روان است.” [۱] البته جاهایی هم هست که باید گفت گور بابای مردم و سلامت روانشون. مثلاً وقتی “کلینیک نور بزرگترین وارد کننده لنز و عینک طبی است/واحدهای تولید فریم عینک تعطیل شدهاند…” [۲]
وگرنه باقی جاها چون “مشاور وزیر! برای یک روانپزشک قلابی فلوشیپ رواندرمانی جور کرده”[۳] باید حتماً هم به “سلامت روان” بها داد و دست این روانپزشک قلابی، محمد صنعتی، فارغ التحصیل خیالی از “دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان” خیالی را جایی بند کرد: جیب مردم!
راستی آقای روحانی!
باز هم متشکریم!! [۴]
۱- راهکار خودش و «اساتیدش» صنعتی-نوربالا: چرا مردم را بعد از نماز جمعهها راه میاندازند برای وام ازدواج؟ چرا پرستار یا معلم و یا کارگر را تحریک میکنند؟
https://freudianassociation.org/%D8%B1%D8%A7%D9%87%DA%A9%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%D8%B3%D8%A7%D8%AA%DB%8C%D8%AF%D8%B4-%D8%B5%D9%86%D8%B9%D8%AA%DB%8C-%D9%86%D9%88%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D9%84%D8%A7/
۲- کلینیک نور بزرگترین وارد کننده لنز و عینک طبی است/واحدهای تولید فریم عینک تعطیل شدهاند
روحانی متشکریم!!!
https://freudianassociation.org/%DA%A9%D9%84%DB%8C%D9%86%DB%8C%DA%A9-%D9%86%D9%88%D8%B1-%D8%A8%D8%B2%D8%B1%DA%AF%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D9%88%D8%A7%D8%B1%D8%AF-%DA%A9%D9%86%D9%86%D8%AF%D9%87-%D9%84%D9%86%D8%B2-%D8%B9%DB%8C/
۳- در این سیرک همه دلقکها و همه تماشاچیان در جریانند که مشاور وزیر! برای یک روانپزشک قلابی فلوشیپ رواندرمانی جور کرده
https://freudianassociation.org/%D8%B3%DB%8C%D8%B1%DA%A9-%D8%AF%D9%84%D9%82%DA%A9%E2%80%8C%D9%87%D8%A7-%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%B4%D8%A7%DA%86%DB%8C%D8%A7/
۴- اشاره به این تیتر در سایت انجمن فرویدی: “کلینیک نور بزرگترین وارد کننده لنز و عینک طبی است/واحدهای تولید فریم عینک تعطیل شدهاند
روحانی متشکریم!!!”
چهارشنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۵
سحر ر:
چرا این شباهتهای وزیر بهداشت با “استاد اعظم گرند لژ روزبه طراح اصلی نقشه بستری اجباری دکتر کدیور” [۱] پایان ناپذیره؟!
“وی [هاشمی] با گلایه از برخی تقاضاها در سفرهای استانی عنوان کرد: هر کجا برای افتتاح طرحی در حوزه سلامت نیاز است ۱۰ درخواست دیگر نیز از ما میشود و این اصلا لذتبخش نیست و به مانند زحمات یک پدر میماند که یک سال برای فرزندش در یک امری تلاش میکند و هنوز به ثمر نرسیده است آن فرزند دهها تقاضای دیگر میکند.” [۲]
هاشمی توی کارش دنبال ” لذتبخش” بودنه و استاد اعظم گرند لژ روزبه، محمد صنعتی، میگه: “این حرفه برای من، هم کار است و هم علاقه و تفریح. شبانهروز هم به آن مشغول باشم خسته نمیشوم.” [۳]
فقط یکهو توسط تنها روانکاو دریای سیاه تا دریای چین، دکتر میترا کدیور، روی حرفاش تیتر می خوره که “بینزاکتها، مطب ۲۴ ساعته تفریح ۲۴ ساعته است!” اینو کجا می خوان قایم کنن؟؟!!
۱- https://freudianassociation.org/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%AF-%D8%A7%D8%B9%D8%B8%D9%85-%DA%AF%D8%B1%D9%86%D8%AF-%D9%84%DA%98-%D8%B1%D9%88%D8%B2%D8%A8%D9%87-%D8%B7%D8%B1%D8%A7%D8%AD-%D8%A7%D8%B5%D9%84%DB%8C-%D9%86%D9%82%D8%B4-2/
۲- راهکار خودش و «اساتیدش» صنعتی-نوربالا: چرا مردم را بعد از نماز جمعهها راه میاندازند برای وام ازدواج؟ چرا پرستار یا معلم و یا کارگر را تحریک میکنند؟
https://freudianassociation.org/%D8%B1%D8%A7%D9%87%DA%A9%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%D8%B3%D8%A7%D8%AA%DB%8C%D8%AF%D8%B4-%D8%B5%D9%86%D8%B9%D8%AA%DB%8C-%D9%86%D9%88%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D9%84%D8%A7/
۳- مژده! مژده!
فوجی از «دانشکدههای روانپزشکانهای دانشگاههای انگلستانها» کشف شد!
تازه نه قبلش آزمون میگیرند نه بعدش!!!
https://freudianassociation.org/%D9%85%DA%98%D8%AF%D9%87-%D9%85%DA%98%D8%AF%D9%87/
۴- بینزاکتها، مطب ۲۴ ساعته تفریح ۲۴ ساعته است!
https://freudianassociation.org/%D8%A8%DB%8C%E2%80%8C%D9%86%D8%B2%D8%A7%DA%A9%D8%AA%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%D8%8C-%D9%85%D8%B7%D8%A8-%DB%B2%DB%B4-%D8%B3%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D9%87-%D8%AA%D9%81%D8%B1%DB%8C%D8%AD-%DB%B2%DB%B4-%D8%B3%D8%A7/
چهارشنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۵
مردم:
امشب در اخبار شنیدم که بعد از رسوایی مربوط به حقوقهای چند ده میلیونی در بیمه مرکزی، رییس بیمه مرکزی درخواست استعفا داد و با استعفای او هم موافقت شد. فکر کردم این دانشگاه «مادر» از بیمه مرکزی هم کمتر است که مدرک نداشته صنعتی را به روی خود نیاورد که نیاورد! قابل توجه جناب نقوی!
چهارشنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۵
مردم:
«وزیر بهداشت: افتخار دانشگاههای علوم پزشکى اساتید آن هستند، بخصوص از نوع صنعتیاش!»
«وزیر بهداشت در چهاردهمین همایش نکوداشت مقام استاد
افتخار دانشگاه های علوم پزشکى اساتید آن هستند
دکتر هاشمی گفت: ساختمان ها و تجهیزات دانشگاه های علوم پزشکى از بین رفتنی اند و بزرگترین افتخار ما اساتید ما هستند.»
https://freudianassociation.org/?p=21193
خواستم بگویم رو که نیست سنگ پای قزوین است، از سنگ پای قزوین خجالت کشیدم!
پنج شنبه ۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۵
فاطمه س:
همه آرزوهای پدرخوانده بر باد رفت! با خودش فکر کرده بود کار «م. ک.» را بسازه؛ فلوشیپ روانکاوی را تصویب کنه؛ سند فروید رو به نام خودش بزنه؛ کنگره روانکاوی بذاره؛ خودش رو پیشگاه روانکاوی تو ایران معرفی کنه و بعدش هم عشق و حال و «صفاسیتی»…
اما بیچاره حالا باید دربدر دنبال «آدم به گور شده*» و «دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان» بگرده؛ تازه واسه مدرک روانپزشکی!!!
* آدم اسم چهار تا آدم به گور شده را پیدا میکند!
https://freudianassociation.org/%D8%A2%D8%AF%D9%85-%D8%A7%D8%B3%D9%85-%DA%86%D9%87%D8%A7%D8%B1-%D8%A2%D8%AF%D9%85-%DA%AF%D9%88%D8%B1-%D8%B4%D8%AF%D9%87-%D8%B1%D8%A7-%D9%BE%DB%8C%D8%AF%D8%A7-%D9%85%DB%8C/
شنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۵
سمیه ر:
“وزیر بهداشت با ابراز تاسف از کم رنگ شدن احترام در میان مردم افزود: غصه می خورم که چرا در کشوری با این سابقه فرهنگى تا این حد به مساله احترام و ارج نهادن بی توجهی می کنیم.” [۱]
شما غصه نخور، وقتی که صنعتی، که در نهان و آشکار ازش تقدیر می کنی تمام تلاشش رو می کنه که همه میراث ۱۰ هزار ساله ایران، تمام فرهنگ و ادبیات و اصلاً “عشق” رو توی ایران تحقیر کنه [۲]، باید منتظر این چیزا هم باشید. که البته، البته، می دونیم منظور شما از “ارج نهادن”، چیزی در راستای اهداف خودتونه. (تازگی خبرنگارا کم سراغتون میان؟!)
۱- وزیر بهداشت: افتخار دانشگاههای علوم پزشکى اساتید آن هستند، بخصوص از نوع صنعتیاش!
https://freudianassociation.org/?p=21193
۲- عزیز من، در برره شیرفرهاد مفاخر ملی را به ۲۰ تومن میفروشد و دکتر جکول نخودازپام تجویز میکند!
https://freudianassociation.org/?p=20103
یکشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۵
مهمان:
سرکار خانم دکتر شیما شکیبا! شاگرد و آنالیزان محترم جناب دکتر محمد صنعتی!!
یک سوال ساده!
دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان کجاست؟؟؟؟
یکشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۵
مهمان:
وزیر محترم اطلاعات!
دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان کجاست؟؟؟؟
یکشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۵
مهمان:
جناب دکتر بابک روشنایی مقدم!
دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان کجاست؟؟؟؟
یکشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۵
مهمان:
جناب دکتر مهرداد افتخار!
دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان کجاست؟؟؟؟
یکشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۵
مهمان:
سرکار خانم دکتر نهاله مشتاق!
دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان کجاست؟؟؟؟
یکشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۵
مهمان:
جناب دکتر فربد فدایی!
دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان کجاست؟؟؟؟
یکشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۵
مهمان:
وزیر محترم بهداشت! جناب دکتر هاشمی!!
دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان کجاست؟؟؟؟
یکشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۵
مهمان:
جناب دکتر وحید شریعت!
دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان کجاست؟؟؟؟
یکشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۵
مهمان:
جناب دکتر کامران عسگری!
دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان کجاست؟؟؟؟
یکشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۵
مهمان:
جناب دکتر محمدکامران درخشان!
دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان کجاست؟؟؟؟
یکشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۵
مهمان:
جناب دکتر بهنام اوحدی!
دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان کجاست؟؟؟؟
یکشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۵
مهمان:
جناب دکتر احمد جلیلی!
دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان کجاست؟؟؟؟
یکشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۵
مهمان:
جناب دکتر مهدی صابری!
دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان کجاست؟؟؟؟
یکشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۵
مهمان:
سرکار خانم پروانه محمد خانی!
دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان کجاست؟؟؟؟
مهمان:
جناب دکتر احمدعلی نوربالا!
دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان کجاست؟؟؟؟
یکشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۵
مهمان:
جناب دکتر امیرعباس کشاورز اخلاقی!
دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان کجاست؟؟؟؟
یکشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۵
مهمان:
جناب دکتر نیما قربانی!
دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان کجاست؟؟؟؟
یکشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۵
مهمان:
سرکار خانم دکتر نهضت فرنودی صالحیان!
دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان کجاست؟؟؟؟
یکشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۵
مهمان:
جناب دکتر احمد فرنودی مهر!
دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان کجاست؟؟؟؟
یکشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۵
مهمان:
سرکار خانم دکتر مژگان خادمی!
دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان کجاست؟؟؟؟
یکشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۵
مهمان:
جناب دکتر بابک نژند!
دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان کجاست؟؟؟؟
یکشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۵
مهمان:
جناب دکتر محمدکاظم عاطف وحید!
دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان کجاست؟؟؟؟
یکشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۵
مهمان:
جناب دکتر بهروز بیرشک!
دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان کجاست؟؟؟؟
یکشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۵
مهمان:
جناب دکتر افشین اعتضادی!
دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان کجاست؟؟؟؟
یکشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۵
مهمان:
جناب دکتر سامان توکلی!
دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان کجاست؟؟؟؟
یکشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۵
مهمان:
جناب دکتر استقامتی!
دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان کجاست؟؟؟؟
یکشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۵
مهمان:
سرکار خانم دکتر فرشته موتابی!
دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان کجاست؟؟؟؟
یکشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۵
مهمان:
سرکار خانم دکتر لادن فتی!
دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان کجاست؟؟؟؟
یکشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۵
مهمان:
جناب دکتر فریدون مهرابی!
دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان کجاست؟؟؟؟
یکشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۵
مهمان:
جناب دکتر محمود دهقانی!
دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان کجاست؟؟؟؟
یکشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۵
مهمان:
جناب رسول قورخانه چی!
دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان کجاست؟؟؟؟
یکشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۵
مهمان:
جناب دکتر آرش جوانبخت!
دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان کجاست؟؟؟؟
یکشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۵
مهمان:
جناب دکتر محمدتقی جغتایی!
دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان کجاست؟؟؟؟
یکشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۵
مهمان:
جناب دکتر عبدالحسین رفعتیان!
دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان کجاست؟؟؟؟
یکشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۵
مهمان:
جناب دکتر امیرحسین جلالی ندوشن!
دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان کجاست؟؟؟؟
دوشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۵
سحر ر:
باباجان وزیر!
شما به جای اینکه به این دست امور تبلیغاتی * بپردازی و وقت گرانبهات رو تلف کنی و آخرش رو هم پاس بدی “به نشست های آتی”، برو به کارای مهم خودت برس. نه بابا! کارای وزارتی کیلو چنده؟! منظورم رسیدگی به امور “استاد اعظم”** ـه!
*شقالقمر وزیر بهداشت و «تنی چند از اساتید حوزه اعصاب و روان»
https://freudianassociation.org/?p=21295
**ظاهراً «روانکاو» شدن زیردست «استاد اعظم» پول سازتر از «تجهیزات پزشکی» است
https://freudianassociation.org/?p=15393
دوشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۵
گرگلی سارسعدلوبچاقچی:
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام و ادب
اندرحکایات پدرخونده(رئیس باند مافیای روان)
این قسمت:
اندر اثرات و عوارض جانبی «تحلیل به سبک پدرخونده»
مجری:میشه چند تا نمونه از نتایج تحلیل به سبک مکتب روزبه برآ بینندگان بیان کنید؟
پدرخونده:نمونه ها زیادند!ولی چند نمونه از پیشکسوتان مکتب روزبه را خدمتتان عرض میکنم:
فواد صابران جدیدا به مرحله ی فوق اعتماد بنفس رسیده!رفته در شبکه جهانی مد،کاندیدای «ملکه ی زیبائی»جهان شده واسم نویسی کرده!و این روزها داره با استاد آقاخانی تمرین راه رفتن ضربدری میکنه(پای راست بطرف چپ بدن و پای چپ به طرف راست بدن!) تا داوران پارتی بازی نکنند
و به گامهای موثرش در گسترش روانپزشکی ایرادی نگیرند!
مجری:ولی ما شنیدیم این اواخر از دست فواد عصبانی شده ئی؟!
پدرخونده:درسته!متاسفانه فواد دچار غرور بیش از حد شده!جواب تلفن هایم رو نمیده!منم از دستش عصبانی شدم و رفتم کنسرت:
زندگی رو باختی دل من
«فواد »رو شناختی دل من…
رو اجرا کردم!
از اون طرف گهر خانم بعد از شکست در پروژه «روانکاوی با تلفن»بدلیل سیل خروشان عیاران انجمن فرویدی!رفته ی کار خیر دیگه راه انداخته(میدانید که خونوادگی تو کار امر خیر هستند!) ؛رفته کارچاق کن «ازدواج موقت» شده!
در ضمن آموزش آشپزی هم داره!یک کارگاه نامه نگاری هم راه انداخته!(اخرین نامه نگاری رو با آلن میلر داشته!که جزو افتخاراتشه!)،قرار است کارشناس رسمی«خانه ی عفاف»شود؛جدیدا شنیدم که قرار است از دست ستاره ی سینمای هالیوود(عالی بود!)«فلوشیپ صیغه درمانی»بگیرد!
ستاره ی سینمای عالی بود! اعتقاد دارد که «کار صیغه درمان،روانکاوی ست ،نه کار چاق کن!».
استاد آقاخانی هم جدیدا مدعی شده که شاگرد مایکل جکسون بوده!در دانشکده موسیقی دانشگاههای حومه ی واشنگتن!در کنسرتهای حومه ی لسانجلس!…
منم(پدرخونده) که عضو ممتاز بیمارستانهای :۱)جراحی و زیبائی مغز(دماغ)!۲)جراحی پیشرفته و بدون درد ختنه!۳)جراحی وبرداشت موهای زائد!۴)جراحی و کشیدن دندان «عقل توده» و دیگر بیمارستانهای« حومه ی لندن»هستم و گامهای موثری برآ گسترش «مافیا و تقلب ودروغ»برداشته ام اونهم نه به مدت۱۰سال!بلکه به مدت ۳۰سال!…
مجری:معذرت میخوام منکه گیج شدم!تا برنامه ی بعد بای!
با سپاس
گرگلی سارسعدلو بچاقچی
ازکویرسیرجان(استان کرمان)
۲۷اردیبهشت۱۳۹۵
دوشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۵
مصطفی س:
عصب پژوهی صادق هدایت!!!!*
جانم؟ چی فرمودین؟ درست شنیدم؟ جل الخالق! به حق چیزای ندیده و نشنیده. سیستم عصبی هدایت رو از کجا میخواید گیر بیارید که روش تحقیق کنید!؟؟!؟
موندم چی بگم؟ واقعا ازین ترکیب احمقانه حیرت کردم: عصب پژوهی فلان مرده!
آقا حرف زدن بلد نیستید، حرف نزدن هم بلد نیستید؟
زبان من که از بیان عمق این حماقت الکنه، از سعدی یاری میطلبم:
چو نداری کمال فضل، آن به
که زبان در دهان نگه داری
آدمی را زبان، فضیحه کند
جوز بی مغز را، سبکساری
و یا
نادان را بهتر از خاموشی نیست و اگر این بدانستی نادان نبودی
و یا
زبان در دهان، ای خردمند چیست؟ / کلید درِ گنجِ صاحب هنر
چو در بسته باشد چه داند کسی / که جوهر فروش است یا پیله ور
و این هم آخریش…که انگار سعدی، این ابیات رو بر قامت صنعتی دوخته!
تا مرد سخن نگفته باشد / عیب و هنرش نهفته باشد
هر بیشه گمان مبر که خالی است / باشد که پلنگ خفته باشد
بله جناب صنعتی. گمون کردی بیشه روانکاوی خالیه، پریدی وسط معرکه، ولی دیدی یه شیرزن بیداردل ازش حراست میکنه و به زور پرتت کرد بیرون، حالا پاشدی پاتو کردی تو کفش نورولوژی؟!
لابد پیش خودت فکر کردی اون بیشه هم خالیه!
ببینیم آخرش چی سرت میاد به خاطر سرک کشیدن توی این بیشه و اون بیشه…
*
https://freudianassociation.org/?p=21328
سه شنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۵
مهمان:
سرکار خانم دکتر شبنم نوحه سرا!
دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان کجاست؟؟؟
سه شنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۵
مهمان:
سرکار خانم گهر همایونپور!
دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان کجاست؟؟؟؟
سه شنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۵
مهمان:
جناب دکتر علی صاحبی!
دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان کجاست؟؟؟؟
سه شنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۵
مهمان:
جناب حضرتی! سردبیر محترم روزنامه اعتماد!
دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان کجاست؟؟؟؟
سه شنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۵
مهمان:
روزنامه همشهری!
دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان کجاست؟؟؟؟
سه شنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۵
مهمان:
سازمان تامین اجتماعی کشور!
دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان کجاست؟؟؟؟
سه شنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۵
مهمان:
انجمن علمی روانپزشکان ایران!
دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان کجاست؟؟؟؟
سه شنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۵
مهمان:
دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی!
دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان کجاست؟؟؟؟
سه شنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۵
مهمان:
سازمان بهزیستی کشور!
دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان کجاست؟؟؟؟
سه شنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۵
مهمان:
قوه قضاییی جمهوری اسلامی ایران!
دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان کجاست؟؟؟؟
سه شنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۵
مهمان:
قوه مقننه جمهوری اسلامی ایران!
دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان کجاست؟؟؟؟
سه شنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۵
مهمان:
قوه مجریه جمهوری اسلامی ایران!
دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان کجاست؟؟؟؟
سه شنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۵
مهمان:
دادستان انتظامی نظام پزشکی تهران!
دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان کجاست؟؟؟؟
سه شنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۵
مهمان:
دانشگاه علوم پزشکی تهران!
دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان کجاست؟؟؟؟
جمعه ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۵
زهرا م:
آنجایی که صنعتی می گوید:«زبان فارسی مملو از تعارف و مبالغه و گزافهگویی است که صورت آبرومند دروغ هستند.» یا « که چرا ما در زبان و هنرهایمان این چنین از واقعیت میگریزیم و پناه میبریم به تخیل و عناصر غیرواقعی و یا غیرزمینی» و او معتقد است که «نیاکان ما آرزوی گفتار، پندار و کردار نیکی را داشتند که شاید در آن زمان کیمیا بود.»*
شریعتی می گوید: «در برابر سلطه فرهنگی غرب تکیه گاهم «تاریخ و فرهنگ خودم»» است و «در برابر استعمار سرخ و سیاه تکیه گاهم «ملیت» است»**
* https://freudianassociation.org/?p=20103
**از مجموعه کتابهای مفاخر ایران زمین-دکتر علی شریعتی/جلد چهارم، مرکز آموزش سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، ۱۳۸۵، ص ۵۴
جمعه ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۵
زهرا م:
از اثرات مخرب حمله مغول به ایران نابودی شهرها و آبادی ها، رکود کشاورزی، به اسارت بردن صنعتگران، تخریب قناتها و آبراههها، قتل عام انسانها، سوزاندن مراکز علمی و فرهنگی مانند کتابخانهها،… را می توان نا م برد که وقتی به تاریخ نظری می افکنیم از صدمات جبران ناپذیر آن قلبمان به درد می آید .
« به نظر میرسد که صدمات و لطمههای روحی و فرهنگی حمله مغول بیش از ویرانی فیزیکی و خسارتهای اقتصادی آن بودهاست. مغولها بر ایران مسلط شدند بدون آنکه ایدئولوژی جدیدی با خود آورده باشند. در این حمله مراکز علمی و فرهنگی از جمله کتابخانههای بسیاری سوزانده و ویران شد. شهرهای بزرگ بسیاری از بین رفت و به دنبال آن مراکز نشو و نمو فکری به حداقل رسید. پس از بین رفتن مراکز علمی و فرهنگی، پویایی جامعه رو به افول گذاشت و عرفان و گرایشهای غیرعقلانی گستردهتر از قبل شد و عملاً مردم را نسبت به سرنوشت خود بیاعتنا ساخت حمله مغول بر رونق تصوف افزود زیرا در دوران ویرانی و مصیبت تصوف به مهمترین پناهگاه روحی و فکری مردم تبدیل شد و بسیاری به آن گرویدند.»*
اگر تا دیروز چنگیز خان و هلاکو خان و.. منجر به خسارتهای فرهنگی و اقتصادی شدند امروز حملات مغول در کسوت روشنفکری و اسلام گرایی برای تخریب فرهنگ و تمدن ایران اسلامی ادامه دارد.
صنعتی پشتوانه فرهنگی ایران را به گزافهگویی، دروغ و بی تفکری متهم می کند. او در تایید سخنش گفته است: «مثال دیگر آن هم هنر مینیاتور است که هیچ پایبندی به واقعیت ندارد، آدمها بزرگتر از درخت و درخت، بزرگتر از کوه تصویر میشود. چه دروغ زیبایی. مثل همان تعارفهای ما میماند که رفتهرفته جنبهی زیباشناختی پیدا کرده است و همچون جواهر از کلام ایرانیان بیرون میریزد»**.
تنها یک جستجوی بسیارساده در اینترنت درباره هنر مینیاتوری برای ما خوانندگان اثبات می کند که این هنر کاملا با سخنان صنعتی در تضاد است: «مردم مینیاتور را نوعی نقاشی می دانند و به واسطه شهرت این هنر معروف در ایران، مردم در رویاروئی با نگاره هائی به سبک مینیاتور بلافاصله همان کلمه مینیاتور را بدون هیچ گونه موشکافی در اصالت هنر به خاطر می آورند .»***
« سیر تاریخی مینیاتور ایرانی به گذشته های دور پیش از ظهور اسلام می رسد اما می توان گفت زمانی که ایرانیان توانستند در قرن سوم هجری قمری به دربار عباسیان وارد شوند نقاشی ایران پس از یک دوره رکود جانی دوباره گرفت. مینیاتور ایرانی در واقع نقاشی ایران پیش از ظهور اسلام است که با عرفان و تفکرات اسلامی ادغام گردید وراهی شد برای ظهور جلوه های الهی. آثار مینیاتور نفیسی در دوره عباسیان خلق شد که متأسفانه بخش عظیمی از این آثار در طی حملات مغول در سده های هفتم و هشتم از بین رفت. در دوره ایلخانیان که اوضاع کشور به آرامش نسبی دست یافت گامهایی در راه پیشرفت هنر برداشته شد من جمله تاسیس ربع رشیدی در شهر تبریز پایتخت آن زمان که مکانی مناسب جهت بروز استعدادهای هنرمندان وخوشنویسان و دانشمندان گردید. کارگاههایی برای خلق نسخ خطی و مصور سازی آنها در ربع رشیدی وجود داشت.مکتب تبریز در این دوران به اوج شکوفایی خود رسید وآثار برگزیده ای همچون شاهنامه فردوسی و شاهنامه دموت در این دوران خلق گردید. با گذشت زمان مینیاتور ایران دستخوش تغییرات زیادی شد و مکاتب گوناگونی با خصوصیات خاص خود شکل گرفت.»****
بنابراین منافاتی در سخنان محمد صنعتی و حمله مغول دیده نمی شود. باید همیشه مراقب بود که حادثه تلخ حمله مغول دوباره تکرار نشود.
*
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AD%D9%85%D9%84%D9%87_%D9%85%D8%BA%D9%88%D9%84_%D8%A8%D9%87_%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86
**
https://freudianassociation.org/?p=20103
***
http://vista.ir/article/82216/%D9%85%DB%8C%D9%86%DB%8C%D8%A7%D8%AA%D9%88%D8%B1-%D8%8C-%D9%87%D9%86%D8%B1%DB%8C-%D8%B3%D9%86%D8%AA%DB%8C
****
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%DB%8C%D9%86%DB%8C%D8%A7%D8%AA%D9%88%D8%B1
یکشنبه ۰۲ خرداد ۱۳۹۵
م.ح:
«معصومه هاشمی:
صنعتی: «…چون فکر میکردم بدون شناخت بدن، شناخت انسان میسر نمیشود. انسان که فقط اندیشه نیست!»*
واقعا خانم هاشمی از کسی که تا ساعت ۴ صبح در مطبش مریض می بیند و با مریضهایش ازدواج میکند… آن هم دو بار! شنیدن جمله ای غیر از این انتظار دارید؟!!
* پاسخ به پرسشهای شما، سایت انجمن فرویدی.
** منظور اینها همان «روانکاوی» از نوع صنعتی است که با مریضهایش ازدواج میکند… آن هم دو بار!، سایت انجمن فرویدی.
یکشنبه ۰۲ خرداد ۱۳۹۵
سوده ر.:
مرد شیاد، صنعتی ” کلیپ رخ دوم تمدن ایران «اولین امپراتوری جهانی»”[۱] رو ببین. دقیقه ۶:۲۵ از قانونمندی ایران در زمان داریوش میگه.
دستت تا اونجا هم می رسه که بدگویی کنی؟
گاهی فکر می کنم اگه خیلی از ایرانی بودن دردت اومده بود می رفتی یه جای دیگه زندگی می کردی و اصلاً صداش رو هم در نمی آوردی که ایرانی هستی. ولی وقتی میایی ایران، جیب ایرانی ها رو به هر دو معنی مادی و معنوی سرقت می کنی و از پیشینه و فرهنگ تهیشون می کنی… همینجا باز یادم میاد که با “استاد اعظم گرند لژ روزبه طراح اصلی نقشه بستری اجباری دکتر کدیور”[۲] طرفیم، نه هیچ کس دیگه!
اون وظیفه ای داره و داره با چنگ و دندون ایفاش می کنه…
۱- https://freudianassociation.org/?p=19417
۲- https://freudianassociation.org/%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d8%af-%d8%a7%d8%b9%d8%b8%d9%85-%da%af%d8%b1%d9%86%d8%af-%d9%84%da%98-%d8%b1%d9%88%d8%b2%d8%a8%d9%87-%d8%b7%d8%b1%d8%a7%d8%ad-%d8%a7%d8%b5%d9%84%db%8c-%d9%86%d9%82%d8%b4-2/
یکشنبه ۰۲ خرداد ۱۳۹۵
مرجان م.:
«مظاهر خشونت و تندروی در فرهنگ ایرانی اسلامی جایی ندارد»
https://freudianassociation.org/?p=21524
«وزیر امور خارجه تاکید کرد مظاهر خشونت، تندروی و افراط هیچ جایی در فرهنگ ایرانی و اسلامی نداشته و ندارد.»
قابل توجه صنعتی و رسانه های «در خدمت» که مدام در مورد فرهنگ خشونت در ایران و ایرانی تبلیغ می کنند.
دوشنبه ۰۳ خرداد ۱۳۹۵
مهمان:
بیمارستان اعصاب و روان روزبه تهران!
دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان کجاست؟؟؟
دوشنبه ۰۳ خرداد ۱۳۹۵
مهمان:
جناب دکتر آرش میراب زاده!
دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان کجاست؟؟؟؟
دوشنبه ۰۳ خرداد ۱۳۹۵
مهمان:
سرکار خانم دکتر زرین آزادی!
دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان کجاست؟؟؟؟
دوشنبه ۰۳ خرداد ۱۳۹۵
مهمان:
جناب دکتر میرفرهاد قلعه بندی!
دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان کجاست؟؟؟؟
دوشنبه ۰۳ خرداد ۱۳۹۵
مهمان:
جناب دکتر سیامک موحدی!
دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان کجاست؟؟؟؟
دوشنبه ۰۳ خرداد ۱۳۹۵
مهمان:
سرکار خانم فریده عیسی وند!
دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان کجاست؟؟؟؟
دوشنبه ۰۳ خرداد ۱۳۹۵
مهمان:
سرکار خانم دکتر مزینانی!
دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان کجاست؟؟؟؟
دوشنبه ۰۳ خرداد ۱۳۹۵
مهمان:
جناب دکتر تورج مرادی!!
دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان کجاست؟؟؟؟
دوشنبه ۰۳ خرداد ۱۳۹۵
مهمان:
انستیتو روانپزشکی و روانشناسی ایران!
دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان کجاست؟؟؟؟
دوشنبه ۰۳ خرداد ۱۳۹۵
مهمان:
انستیتو روانپزشکی و روانشناسی تهران!
دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان کجاست؟؟؟؟
دوشنبه ۰۳ خرداد ۱۳۹۵
مهمان:
ساختمان پزشکان ساعی!*
دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان کجاست؟؟؟؟
* خ ولیعصر، بالاتر از پارک ساعی، کوچه بن بست چمن.
دوشنبه ۰۳ خرداد ۱۳۹۵
مهمان:
سازمان نظام پزشکی ایران!
دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان کجاست؟؟؟؟
دوشنبه ۰۳ خرداد ۱۳۹۵
مهمان:
بیمارستان مهرگان!
دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان کجاست؟؟؟؟
دوشنبه ۰۳ خرداد ۱۳۹۵
مهمان:
بیمارستان ایرانیان!!!
دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان کجاست؟؟؟؟
دوشنبه ۰۳ خرداد ۱۳۹۵
مهمان:
بیمارستان ایران مهر!
دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان کجاست؟؟؟؟
دوشنبه ۰۳ خرداد ۱۳۹۵
مهمان:
جناب دکتر تقی زاده!* شاگرد محترم جناب پروفسور!** صنعتی!!
دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان کجاست؟؟؟؟
* روانپزشک مقیم فرانسه
** اشاره به لقبی که ایشون همیشه برای دکتر صنعتی به کار می بردند!
دوشنبه ۰۳ خرداد ۱۳۹۵
مهمان:
جناب دکتر! ایازی!!
دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان کجاست؟؟؟؟
دوشنبه ۰۳ خرداد ۱۳۹۵
مهمان:
جناب دکتر کامران جعفری نژاد!!!
دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان کجاست؟؟؟؟
دوشنبه ۰۳ خرداد ۱۳۹۵
مهمان:
روزنامه شرق!
دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان کجاست؟؟؟؟
دوشنبه ۰۳ خرداد ۱۳۹۵
مهمان:
سرکار خانم دکتر منصوره کیانی دهکردی!
دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان کجاست؟؟؟؟
دوشنبه ۰۳ خرداد ۱۳۹۵
مهمان:
سرکار خانم مهدیه معین!!!!
دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان کجاست؟؟؟؟
دوشنبه ۰۳ خرداد ۱۳۹۵
مهمان:
کانون وکلای دادگستری مرکزی!
دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان کجاست؟؟؟؟
دوشنبه ۰۳ خرداد ۱۳۹۵
مهمان:
جناب دکتر مجتهدی!
دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان کجاست؟؟؟؟
دوشنبه ۰۳ خرداد ۱۳۹۵
مهمان:
منشی* محترم مطب جناب دکتر محمد صنعتی!!
منشی خان! یا منشی جان!!
دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان کجاست؟؟؟؟
*خانم منشی! چرا دروغ میگید و تلفنو قطع می کنید؟؟!
دوشنبه ۰۳ خرداد ۱۳۹۵
مهمان:
سازمان نظام مشاوره و روانشناسی!
دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان کجاست؟؟؟؟
دوشنبه ۰۳ خرداد ۱۳۹۵
مهمان:
انستیتو! روانکاوی!! تهران!!!
دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان کجاست؟؟؟؟
دوشنبه ۰۳ خرداد ۱۳۹۵
مهمان:
وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران!
دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان کجاست؟؟؟؟
دوشنبه ۰۳ خرداد ۱۳۹۵
مهمان:
سرکار خانم دکتر پروین کدیور!
دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان کجاست؟؟؟؟
دوشنبه ۰۳ خرداد ۱۳۹۵
مهمان:
مرکز صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران!
دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان کجاست؟؟؟؟
دوشنبه ۰۳ خرداد ۱۳۹۵
مهمان:
اعضای هیئت علمی بیمارستان روزبه!
دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان کجاست؟؟؟؟
دوشنبه ۰۳ خرداد ۱۳۹۵
مهمان:
دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی!
دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان کجاست؟؟؟؟
دوشنبه ۰۳ خرداد ۱۳۹۵
مهمان:
“دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان کجاست؟؟؟؟”
این سوال رو باید بر سر در تمام دانشگاه های کشور به خصوص دانشگاه های علوم پزشکی و مهم تر از همه دانشگاه علوم پزشکی تهران و همینطور تمامی بیمارستان ها و مراکز آموزشی کشور نصب کرد تا بلکه شاید جوابی براش پیدا بشه!!!
دو سال تمام هست که از این پرسش گذشته و همه فقط ازش فرار کردن…
دوشنبه ۰۳ خرداد ۱۳۹۵
سحر ر.:
“…در دبیرستان به ادبیات و عرفان و فلسفه علاقهمند شده بودم و دستبهقلم هم داشتم..” *
به خاطر همین بود که توی کنگره ی خواری همه ۴۵ دقیقه ای که حرف زدی رو از رو خوندی؟!
* http://pr.tums.ac.ir/?fkeyid=&siteid=1&pageid=345&newsview=59102
دوشنبه ۰۳ خرداد ۱۳۹۵
سمیه ر.:
بابا باسواد! خارجی! اولین تحصیل کرده ی دانشگاه “نیست در جهان”* آخرین تحصیل کرده در آنجا و تنها تحصیل کرده در همانجا، منظورت از “نوروپسیکاتری”** همون “نوروپسیکیتقی” بوده؟
با سواد! خدوم! از پس تلفظ یک کلوم “خارجی” هم بر نمیایی؟
* این را از کامنت یکی از خوانندگان سایت وام گرفتم که متاسفانه کامنتشان را نتوانستم پیدا کنم
**
http://pr.tums.ac.ir/?fkeyid=&siteid=1&pageid=345&newsview=59102
دوشنبه ۰۳ خرداد ۱۳۹۵
سوده ر.:
” رزیدنتها و دانشجویان هم با توجه به اینکه من تازه از خارج آمده بودم دورم جمع میشدند و خیلی علاقه نشان میدادند و باعث میشد دلگرمی و اشتیاق بیشتری به کار تدریس و طبابت پیدا کنم.” *
شما هنوزم داری نون “خارج” رو می خوری. اگه این ایران ستیزیت نبود، اگه “دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان” نبود، کی به حرفای جنابعالی حتی گوش می داد، چه برسه که دورت جمع بشن و باعث اشتیاقت بشن، جناب “استاد اعظم”!
**
http://pr.tums.ac.ir/?fkeyid=&siteid=1&pageid=345&newsview=59102
دوشنبه ۰۳ خرداد ۱۳۹۵
سحر ر.:
شما چجوری آدرس می دید؟
مثلا می گید خیابان ولیعصر- بالاتر از بهشتی.
حالا آدرس دادن به سبک صنعتی:
“…روانپزشکی پدیدار شناختی و دارویی را در بیمارستان روزبه و رواندرمانی و گروهدرمانی تحلیلی را زیر موشکباران تهران شروع میکند.”*
شایدم یه جایی هست به نام ” موشکباران تهران” که فقط صنعتی میرفته!
البته، البته وقتی فقط صنعتیه که می دونه “دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان” کجاست ولی با صبوری افشا نمی کنه، پس اینجا هم یه جاییه مخفی، که فقط خودش می دونه و خدای خودش…
*مژده! مژده!
فوجی از «دانشکدههای روانپزشکانهای دانشگاههای انگلستانها» کشف شد!
تازه نه قبلش آزمون میگیرند نه بعدش!!!
https://freudianassociation.org/%D9%85%DA%98%D8%AF%D9%87-%D9%85%DA%98%D8%AF%D9%87/
وشنبه ۰۳ خرداد ۱۳۹۵
سحر ر.:
” … ولی آموزش منظمی برای رواندرمانی تحلیلی و شناختی یا گروهدرمانی و خانواده درمانی و زوجدرمانی برای دستیاران وجود نداشت و البته مقاومتها و سوءبرداشتهایی هم از همه طرف، در برابر تغییرات و بهویژه در رابطه با رواندرمانیهای تحلیلی احساس میشد. در آن شرایط ناگزیر تعدادی از رزیدنتها هفتهای یک روز به منزل من میآمدند و در آنجا به آموزش رواندرمانی تحلیلی میپرداختیم و متون و نظریههای روانکاوی و گروهدرمانی تحلیلی، موردبحث قرار میگرفت. بهتدریج این کلاسها را از سال ۱۳۷۰ به مطب انتقال دادم…”*
با دانستن اینکه آقای صنعتی با دو تا از بیمارانش ازدواج کرده، به نظر شما پاسخ این سوالا چیه:
– آقای صنعتی، مگه توی حرفاتون چی بود که توی دانشگاه نمی شد گفت و “مجبور” بودید توی خونه بگید؟
– از سال ۱۳۶۴ تا سال ۱۳۷۰، توی خونه چی می گفتید که هنوز نمی شد توی دانشگاه گفت؟
– آقای صنعتی قبلاً گفته بودی که : “من یک سال بعد از بازگشتم از انگلستان توسط یکی دو تن از دانشجویانم که نفوذی هم داشتند مورد پرسش قرار گرفتم تا موضع خود را نسبت به فروید روشن کنم. پاسخ من این بود که فرویدی نیستم.”** هنوزم امیدواری خلوت ۶ ساله ات رو به نام فروید تموم کنی؟
یادآوری می کنم که سیامک موحدی، معلم همایونپور میگه، مهم اینه که تو شاد باشی حتی اگه این شادی بخواد با بودن با شوهر دوستت باشه. همایونپور، سر دیگر محور صنعتی- همایونپور.
* http://pr.tums.ac.ir/?fkeyid=&siteid=1&pageid=345&newsview=59102
** سال ۷۲: روانکاوی منهای فروید
سال ۸۲: «من فرویدی نیستم»
سال ۹۲: فروید بیار معرکه!
۳۰ سال کلاً هر چی «توده» بخواد
https://freudianassociation.org/?p=11022
دوشنبه ۰۳ خرداد ۱۳۹۵
سحر ر.:
صنعتی: “در آمریکا و کانادا، برای هر ۱۰ هزار نفر یک روانپزشک پیشنهاد میکردند که این نسبت به ۱ به ۸ هزار رسیده، ولی احتمالاً در ۴۵ درصد جوامع این نسبت هنوز کمتر از ۱ به ۱۰۰ هزار است! در آمریکا و انگلیس و کانادا ۱۲-۱۳ روانپزشک در ۱۰۰ هزار نفر است.”*
ببخشید توی کدوم یکی از این کشورا روانپزشکاشون ادعای “روانکاوی” می کنن؟
توی کدومشون فارغ التحصیلی شناور از “دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان” دارن؟
توی کدومشون دانشگاه حجابیه برای فعالیتهای “استاد اعظم”؟
*
http://pr.tums.ac.ir/?fkeyid=&siteid=1&pageid=345&newsview=59102
دوشنبه ۰۳ خرداد ۱۳۹۵
سمیه ر.:
صنعتی گفته: “در آمریکا و کانادا، برای هر ۱۰ هزار نفر یک روانپزشک پیشنهاد میکردند که این نسبت به ۱ به ۸ هزار رسیده، ولی احتمالاً در ۴۵ درصد جوامع این نسبت هنوز کمتر از ۱ به ۱۰۰ هزار است! در آمریکا و انگلیس و کانادا ۱۲-۱۳ روانپزشک در ۱۰۰ هزار نفر است.”*
صنعتی می دونی تاریخ کانادا و آمریکا جمعاً چند ساله و تاریخ ایران چند سال؟
می دونی هگل می گه “بنیان تحول بشری با تاریخ پرشیا”** شروع می شه و آمریکا و کانادا توش هیچ نقشی ندارن؟
می دونی چندتا مثل تو توی آمریکا هستن؟
می دونی چند تا مثل تو و بقایی توی ایران هستن؟
این دفعه خواستی مقایسه کنی یه دو دو تا چهار تا بکن بعد دهن وا کن!
* http://pr.tums.ac.ir/?fkeyid=&siteid=1&pageid=345&newsview=59102
** نقل به مضمون از هگل، مقاله « L’Inconscient Héréditaire» دکتر میترا کدیور
https://freudianassociation.org/?p=7332
دوشنبه ۰۳ خرداد ۱۳۹۵
سوده ر.:
“در آمریکا و کانادا، برای هر ۱۰ هزار نفر یک روانپزشک پیشنهاد میکردند که این نسبت به ۱ به ۸ هزار رسیده، ولی احتمالاً در ۴۵ درصد جوامع این نسبت هنوز کمتر از ۱ به ۱۰۰ هزار است! در آمریکا و انگلیس و کانادا ۱۲-۱۳ روانپزشک در ۱۰۰ هزار نفر است.”*
صنعتی جان! از کمبودها گفتی، کاش از دل سوخته خودت می گفتی: “دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان” رو بگید که اصلاً نیست! بودها ولی تا این انجمن فرویدیا متوجه اش شدن، نابود شد!
*
http://pr.tums.ac.ir/?fkeyid=&siteid=1&pageid=345&newsview=59102
دوشنبه ۰۳ خرداد ۱۳۹۵
سمیه ر.:
“در بعضی کشورها مثل فرانسه، یا برخی کشورهای پیشرفته دیگر، این مشکل را با تأسیس مؤسسات آموزشی عالی، برای تدریس مباحث نوآورانه و بحثبرانگیز حل کردهاند و در کنار دانشگاهها ضرورت حضورشان به رسمیت شناخته شده و فعالانه برای رشد و شکوفایی اندیشههای نوآور و پیشرو در حوزه علم تلاش میکنند.”*
گفتی فرانسه یه چندتا سوال یادم اومد:
اکول ECF به گوشِت خورده؟
AMP می دونی کجاست؟
می دونی آقای ژک الن میلر کین؟
می دونی دکتر میترا کدیور، روانکاو از فرانسه، در ایران و از دریای سیاه تا دریای چین، تنها روانکاو عضو AMP و ECF هستن؟
می دونی با صدتای دیگه از این مصاحبه های پولکی، نه ما یادمون میره که چه جنایتی می خواستی مرتکب بشی نه یادمون می ره که جنابعالی ۳۳ سال نون “دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان” رو خوردی. خب بالاخره باید پس بدی دیگه؟
گفتی فرانسه پیشرفته است، نه؟!
*
http://pr.tums.ac.ir/?fkeyid=&siteid=1&pageid=345&newsview=59102
دوشنبه ۰۳ خرداد ۱۳۹۵
زهرا م:
صنعتی نقل کرده که رئیس دانشگاه آقای دکتر باستان حق از وی خواسته رئیس بیمارستان و مدیر گروه شود. او هم به ایشان گفته: “که من تازه به ایران آمدهام. حدود ۱۱- ۱۲ سال از ایران دور بودهام- خیلی چیزها تغییر کرده. خیلی چیزها را نمیشناسم، نه با قوانین تازه، آشنایی کامل دارم و نه با آدمها و روابط و مراکز قدرت و نه میفهمیدم که چطور یک استادیار تازهوارد میتواند مدیر اساتید پیشکسوت شود بنابراین الآن آمادگی برای کار اجرایی ندارم و قبول نکردم و از ایشان خواستم اجازه دهند فعلاً آموزش بدهم و طبابت کنم.”
مگر برای رئیس بیمارستان و مدیر گروه شدن آشنا شدن با مراکز قدرت و روابط و آدمها لازم است؟ پدر جان آنچه در هر زمان لازم است تخصص، مهارت و تجربه است. الحق و والانصاف که « پدر خوانده» و «استاد اعظم گراند لژ روزبه» برزانده ات است. اما خودمانیم بعد از آشنا شدن با آدمها و روابط و مراکز قدرت خوب لابی پیدا کردی و توانستی از استادیاری به دانشیاری ارتقا پیدا کنی. حالا هم انقدر روابط و آدم داری و به مراکز قدرت وصلی که با وزیر سر یک سفره می نشینی، ۶۰ میلیون پول بیت المال را حیف و میل می کنی، از مدرک نداشته روانپزشکی در دانشگاه علوم پزشکی تهران ارتزاق می کنی، «برج نقلی دوازه اتاقه» می سازی و… و آب از آب تکان نمی خوره حتی یک ذره.
دوشنبه ۰۳ خرداد ۱۳۹۵
زهرا م:
صنعتی: “بعد، بار دیگر رئیس دانشگاه من را خواستند و تکلیف کردند که این وظیفه شرعی و انقلابی است و باید بپذیری و رئیس بیمارستان و مدیر گروه شوی. ظاهراً راه دیگری نداشتم؛ بالاخره پذیرفتم…”
ظاهراً راه دیگری نداشتم؛ یعنی اصلا دلت نمی خواست؟ دوست نداشتی؟ تنها به زور و اجبار چاقو، تهدید به ترور و زندان… توسط انقلابیون بالاخره پذیرفتی رئیس بیمارستان و مدیر گروه شوی.
آخه! دلم سوخت، بیچاره این «پدر خوانده»! چه زجری کشیده این سالها!
دوشنبه ۰۳ خرداد ۱۳۹۵
زهرا م:
صنعتی: “آقای دکتر نصیرپور استاد جراحی در بیمارستان سینا و سرپرست دانشجویان بودند و من رفته بودم نزد ایشان برای وام، ایشان شبیه سؤال شما را از من پرسید با این تفاوت که چرا به رشته پزشکی آمدهای؟ مگر نمیدانستی که این رشته خرج دارد؟ گفتم چرا میدانستم و در دنبالهاش آنچه را برای شما گفتم برای ایشان هم گفتم. ولی باور نکرد که یکی با این دلایل به رشته پزشکی آمده باشد.”*
دکتر نصیرپور در آن زمان این صنعتی را عجب خوب شناخته و حرفهای او را باور نکرده. خدابیامرز مادر بزرگ و پدر بزرگم همیشه می گفتند که قدیمها دکترها خیلی می فهمیدند و از چهره مرض را تشخیص می دادند.
*
https://freudianassociation.org/?p=20100
دوشنبه ۰۳ خرداد ۱۳۹۵
زهرا م:
صنعتی: “به هر حال این کار اجرایی را در زمان جنگ شروع کردم که کار بسیار دشواری بود. طی سالهای دوری از ایران، تغییرات سریع اقتصادی بعد از ۵۳ به علت گران شدن نفت و بعد، انقلاب اسلامی و یک جنگ تحمیلی – چهره کشور را بهکل عوض کرده بود. حتی نام خیابانها و میدانهای قدیمی تغییر کرده بود!”*
من پزشک نیستم به همین دلیل لطفا کسی مرا متوجه کند که شروع کار اجرایی صنعتی در سمت رئیس بیمارستان و مدیر گروه چه ربطی به تغییرات سریع اقتصادی بعد از ۵۳ به علت گران شدن نفت و بعد، انقلاب اسلامی و یک جنگ تحمیلی دارد؟ و مهمتر این که کار اجرایی صنعتی چه ربطی به تغییر نام خیابانها و میدانهای قدیمی دارد؟ البته این را می دانم نام خیابانها و میدانهای قدیمی می تواند به راننده های آمبولانس مرتبط شود.
*
https://freudianassociation.org/?p=20100
دوشنبه ۰۳ خرداد ۱۳۹۵
زهرا م:
صنعتی: “درست در شب دوم ورودم، در خواب بودم که موشکباران شروع شد…”*
صنعتی جان! یعنی صدام حسین از کجا فهمیده بود که اومدی ایران و درست از شب دوم ورود موشکباران را شروع کرده، آن هم وقتی که در خواب نازی بودی؟ یعنی صدام حسین فهمیده بود که عجب نابغه ای در ایران وجود داشته و با ورود این نخبه از «دانشکده روانپزشکی دانشگاه انگلستان» خواسته او را منهدم کند و به تهران حمله کرده است.
بابا! کمی هم انصاف! چرا مسئولان سهمی از جنگ و انقلاب را به این «پدر خوانده» معصوم و مظلوم نمی دهند.
*
https://freudianassociation.org/?p=20100
دوشنبه ۰۳ خرداد ۱۳۹۵
زهرا م:
ناگفته های صنعتی را در طلایه داران دانشگاه علوم پزشکی تهران بخوانید: “اینکه من، هم باید بیمارستان و گروه را اداره میکردم و سالی یکبار هم به جبهه میرفتم. “*
اکنون می توان به یکی از دلایل پیروزی هشت سال دفاع مقدس پی برد: پس به سبب صنعتی جان برکف بود که رزمندگان توانستند با این امداد غیبی خرمشهر را فتح کنند، حملات دشمنان را خنثی کنند، ….
در عجبم چرااین طلایه دار نگفته که در همان سالی یکبار، هر وقت به جبهه می رفت اسیر می شد، مفقود الاثر می شد و شهید می شد؟ شاید در تاریخچه های آتی به این مطلب اشاره کند.
https://freudianassociation.org/?p=20100
دوشنبه ۰۳ خرداد ۱۳۹۵
زهرا م:
صنعتی:”کار پرمشغله و پردردسری بود. زمان جنگ بود و کمبود اعضای هیئتعلمی و بودجه و امکانات؛ در نظر داشته باشید که در دانشگاه و وزارتخانه به بیمارستانهای روانی کمترین توجه را داشتند و البته به مسائل روانی جامعه بهطورکلی! به هر حال این کار اجرایی را در زمان جنگ شروع کردم که کار بسیار دشواری بود. طی سالهای دوری از ایران، تغییرات سریع اقتصادی بعد از ۵۳ به علت گران شدن نفت و بعد، انقلاب اسلامی و یک جنگ تحمیلی – چهره کشور را بهکل عوض کرده بود. حتی نام خیابانها و میدانهای قدیمی تغییر کرده بود!”*
صنعتی به گونه ای صحبت کرده که انگار نخست وزیر وقت بوده و فشار مملکت از امور اقتصادی گرفته تا خرید تسلیحات نظامی و… بر دوش ایشان بوده و سرانجام یک تنه پیروز میدان شده است.
ولی این حرف صنعتی قابل قبول است؛ کمبود اعضای هیئتعلمی. اگر کمبودی در این زمینه نبود که محمد صنعتی با پزشکی عمومی استادیار دانشگاه علوم پزشکی تهران نمی شد. حتی امروز که دیگر جنگی وجود ندارد کمبود اعضای هیئتعلمی احساس می شود زیرا محمد صنعتی هنوز بدون مدرک تخصص روانپزشکی عضو هیات علمی و دانشیار دانشگاه علوم پزشکی تهران است.
*
https://freudianassociation.org/?p=20100
سه شنبه ۰۴ خرداد ۱۳۹۵
زهرا م:
صنعتی: “و من اصلاً با صدای سلاحهای جنگ، بهجز در فیلمهای جنگی، آشنا نبودم و به این چیزها عادت نداشتم.”*
پس این آدم تو سربازی چی یاد گرفته بوده که حتی صدای سلاحهای جنگی را نمی شناخته و با آنها آشنا نبوده؟ ممکن است به دلیل تالیفات بیشماری که داشته به او استفاده از تفنگ، تانک و خمپاره را یاد نداده اند یا ممکن است صنعتی خدمت مقدس سربازی را نیز در همان «دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان گذرانده که چنین روحیه لطیف،مهربان، صلح طلب(در کنگره خواری گفت) دلسوزی دارد.
*
https://freudianassociation.org/?p=20100
جمعه ۰۷ خرداد ۱۳۹۵
مهمان:
نمی دانستم کار تا اینجاها کشیده. تیتر را خواندم. مثل اغلب موارد از آن سر در نیاوردم.
وارد مطلب شدم و دیدم…
“پدرخوانده و ناتاشا و… فراماسون!
نویسنده :ایران ایرانی ها
آموزش مافیا
آموزش بازی مافیا
مافیا یک بازی جدی و بسیار فکری،تلفیقی از روانشناسی و دقت تحلیل و موشکافی منطقی و در عین حال فوق العاده هیجان انگیز است. حتما آن را در جمع های دوستانه و تفریحی خود امتحان کنید… “[۱]
زمانی که چند سال پیش درباره این بازی شنیدم، شنیدم که کسی که به اشتباه اخراجش کرده بودند چقدر ناراحت بود. و کسانی هم که تعریف می کردند ناراحت بودند!
خودم یکی دوبار بازی کردم و دیگر بازی نکردم. نتوانستم. در عجب بودم که چطور آدمهایی که تا دو دقیقه پیش با هم گل می گویند و گل می شنوند در بازی، در نقش مافیای خود فرو می روند. به پلیس ساده و یا شهروند ساده نگاه می کنند. می دانند که دروغ می گویند ولی او را به مافیایی بودن متهم کرده و از شهر یا بازی بیرون می کنند تا فقط خودشان باقی بمانند. بعد بازی تمام می شود ولی حس ناخوشایندش برای پیروز و شکست خورده باقی می ماند و وسوسه تکرار بازی. غافل از اینکه بازنده باشی یا برنده مغمومی!
چیز عجیب دیگر در این متن برایم این بود که یک همچین بازی ای با میکروفن و تکست و تجهیزات و غیره برگزار می شود. یعنی به این گستردگی و با هزینه اجرا می شود؟
این بازی است؟ اینجا چه خبر است؟! آن وقت نام نویسنده این مطلب را می گذارند:”ایران ایرانی ها”!!! وقاحت تا چه اندازه؟!
زامبی شدن آدمها توسط صنعتی پدرخوانده، “استاد اعظم لژ روزبه”، تشویق به روابط بی محدوده و چارچوب، مثل ازدواج با ۲ تن از بیماران خودش، بیمار دیدن تا سه صبح و “لذت ۲۴ ساعته”[۲]، اینکه همه چیز” اتفاقاً همان وقت شب که نه تنها «…تمام ارگانهای نظارتی تعطیل هستند، بلکه بویژه کارکرد مغز در شب بسیار متفاوت در روز است»”[۳] انجام می شود و اینکه “گاد”ی وجود دارد که همه چیز را طبق میل خودش نه قانون، اجرا می کند، اشاره ام هم به “گاد” بازی است و هم حرف بیمار صنعتی :”او برای من خدایی بوده. تمام امیدم این بود و هست که در تحلیل های دکتر تغییر کنم.”[۴]… هر چه پیش آمدم دیدم همه همان بازی مافیاست تا اینکه با تعجب رسیم به: تلاش برای حذف فیزیکی تنها کسی که دست آنها را خوانده بود!! دکتر میترا کدیور! کسی که در بازی آنها حضور نداشت ولی بازی کثیفشان را بر هم می ریخت.
بعد از این همه دروغی و تهمت، این مطلب در کمال مسخرگی از قانون بازی می نویسد: “هرگونه بی احترامی به افراد شرکت کنند در بازی ممنوع می باشد، و منجر به حذف بازیکن میگردد”!!! یادم می آید که وقتی عضو انجمن فرویدی در کنگره گفت: “شما روانکاو نیستی!” چقدر از آن “شهروندان عادی”[۵] یا مافیایی هایی که ظاهر “شهروندان عادی” را داشتند می گفتند: خجالت بکش! او جای پدر توست! اِه! حالا قانوندار شد؟ وقتی داشتند تنها روانکاو نه فقط در ایران بلکه از دریای سیاه تا دریای چین را از بین می بردند شما و احترامتان کجا بودید؟!
این همان بازی مافیاست که مردم با ولع در هر جمعی با هر سن و شغل و جنسیتی برایش مشتاق بودند… چرا؟!
چرا به چنین بازی با این همه فاصله از انسانیت چنین اقبال و اشتیاقی از سوی “شهروندان عادی ” نشان داده می شود؟!
۱- https://freudianassociation.org/?p=21636
۲- بینزاکتها، مطب ۲۴ ساعته تفریح ۲۴ ساعته است!
https://freudianassociation.org/?p=20760
۳- https://freudianassociation.org/?p=17346
۴- تماس مریض دکتر صنعتی با همراه مدیر عامل انجمن فرویدی
https://freudianassociation.org/?p=7915
۵- اشاره به نقشی در بازی مافیا
چهارشنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۵
سمیه ر:
مطلب این است: “پدرخوانده و ناتاشا و… فراماسون!” [۱]
امشب مطلب “«ناتاشا» «دشمن شماره یک!» جمهوری اسلامی ایران از کمینگاه خارج میشود” [۲] را که دیدم، واقعاً احساس کردم که دکتر کدیور حرکت خزنده و زیرپوستی آنها را می بیند و با نام صحیحش هم آن را می بیند و نام می برد. ناگهان به فکرم رسید بروم و دسته هایی که مطلب اول در آن قرار گرفته را ببینم. دیدم:
“دسته ها:روانکاوی در انجمن فرویدی، سؤالات در مورد محل تحصیل گهر همایونپور، سؤالات در مورد مدرک تحصیلی دکتر محمد صنعتی”
دست مریزاد!
۱- https://freudianassociation.org/?p=21636
۲- https://freudianassociation.org/?p=21924
پنج شنبه ۱۳ خرداد ۱۳۹۵
سوده ر:
قسمتهایی از صحبتهای سیدعلی خمینی: “…امام راحل راه انبیای الهی را که همان مبارزه با فساد و حرکت به سوی صلاح بود را پیگیری میکردند؛ این هدف عالیترین هدف همه انبیای الهی بوده است.
… سیره اهل بیت(ع) نیز همین مساله را نشان می دهد که مبارزه با فساد از مهمترین ارکان دین مبین اسلام است که جایگاه خاصی در اندیشه امام خمینی(ره) داشته است.
مقابله با فساد، امروزه نیز باید به عنوان یک مطالبه عمومی بدل شود؛
باید از مسوولان دولتی سوال شود که چه اقدماتی برای بستن مسیرهای فساد انجام دادهاند.
هیچگاه نباید اجازه داد که حساسیت جامعه نسبت به فساد از بین برود؛”[۱]
اینا رو که می خونم هی فکر می کنم پس این “جمهوری” “اسلامی” ما داره سیره چه کسی رو پیگیری می کنه؟
ما هی می گیم راه امام، سیره اهل بیت ولی در عمل اصلاً چیز دیگه ایه! به همین سادگی که “حساسیت جامعه نسبت به فساد از بین” رفته و هرکی اشتباه می کنه و بهش تذکر می دی، میگه برو ببین “خودشون” چی کار می کنن و همیشه هم “خودشون”ـی در کار هست. یا اگه به مردم درباره یه اختلاس جدید بگی، خیلی خونسرد میگن ای بابا مگه با مقصر قبلیا چی کار کردن؟ مردم دیگه فقط به فکر اینن که خودشون زندگیشون رو سر بکنن و حتی به فکر آینده دو نسل بعدتر خودشون هم نیستن!
این برای تمدن ۱۰۰۰۰ هزار ساله ایران، یعنی واویلا! و اون کیه که از این “واویلا” نون می خوره، از این به گل نشانده شدن فرهنگ ایران، از زامبی شدن نواده بزرگترین امپراتوری تاریخ [۲]، از لمس و بی صدا شدن مردم، از غارت و چپاول و حتی تخریب میراث باستانی ایران، از “حذف فیزیکی تنها روانکاو ایران”…
یاد خیلی چیزها افتادم ولی همه اش شاید در همین تیتر هست:
“پدرخوانده و ناتاشا و… فراماسون!”[۳]
۱-سیدعلی خمینی: نباید نسبت به اختلاسها و دزدیهای هزاران میلیاردی در کشور بیتفاوت بود
https://freudianassociation.org/?p=21927
۲- آینده از آن ملتی ست که گذشته خود را بشناسد
(۱۰ امپراتوری بزرگ تاریخ)
https://freudianassociation.org/?p=19163
۳- https://freudianassociation.org/?p=21636
شنبه ۱۵ خرداد ۱۳۹۵
مرجان م:
«اول انتخابات برگزار کردیم، بعد عضویت شرکتکنندگان را کنترل کردیم و دست آخر هم سامانه عضوگیری را راه انداختیم!!!
اولاً من دیگ تو را پس دادم، ثانیاً دیگ تو سوراخ بود، ثالثاً تو اصلاً دیگی به من امانت ندادی!!!»
https://freudianassociation.org/?p=21948
خیلی دلم میخواد از این روانشناسان «اعاظم»! بپرسم کجای کتابهای شما «روانکاوی» آموزش می دهند که شما «گروه تخصصی روانکاوی» تشکیل داده اید؟!!! ظاهرا افتضاح بالا آمده در کنگره جعلی صنعتی برایتان درس عبرت نشده.
برادر من! صنعتی با اونهمه «اعوان و انصار» دیگه آبرو براش نمونده اونوقت شما با این لشگر شکست خورده میخواید پا جای پای پدرخوانده بذارید؟ «آش طلایه دار» رو نپخته دور ریختند حالا میخواید حلوای شور شما رو بخرند؟!!!
شنبه ۱۵ خرداد ۱۳۹۵
گرگلی سارسعدلوبچاقچی:
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام و ادب
موضوع مطلب IPAوطنی شماره۲،به شما اخطار داده بودیم،نباید گول مجتهدی را می خوردید!(تاریخ انتشار۱۴خرداد۱۳۹۵)
واما بعد
اعضای جدید باند مافیای روان محور صنعتی_همایونپور و شرکاء باتعدادی هالوی نو کیسه!(IPA ضد وطنی!):
۱)ص اسماعیلی (شیاد و دروغگو!)
۲)ر شهلا (شیاد و دروغگو!)
۳)دکترس ح مجتهدی(شیاد و دروغگو!)
۴)س م حسینی (درغگو وشیاد)
۵)دکتر ا ح ماحوزی(شیادودروغگو!)
از این تاریخ این اسامی به لیست سیاه و خیانتکاران ضد
وطنی باند مافیای روان اضافه شد!
بهرام که گور می گرفتی همه عمر
دیدی که چگونه گور بهرام گرفت!
پدرخوونده ی طلایه دار(رئیس باند مافیای روان)که عمری از ابزار تلقین و القاء و رسانه ها استفاده میکرد!حالا هم باور خودش شده که روانکاو است و هم باور این ۵تا هالوی شیاد و دروغگو!
وقتی نام انجمن «روانشناسی»باشد و اونوقت بیایند برآ «گروه تخصصی روانکاوی!»یارگیری کنند یعنی نه تنها نمی فهند که «روانکاوی»چیست ؟!بلکه «روانشناس»بودنشان هم زیر سوال است!شاید از «دانشکده های روانشناسان دانشگاههای انگلستان!»فارغ التحصیل شده اند!
ایرج میرزا:
به عفت نیست مربوط این طریقه
چه ربطی …دارد با شقیقه!
در نظر بگیرید انجمن دامپزشکان بیآیند برآ «گروه تخصصی جراحی مغز»یار گیری کنند!بعد هم بنویسند« نتایج به ترتیب آراء کسب شده میباشد!»و«شایان ذکر است که علت تاخیراعلام نتایج،ضرورت کنترل عضویت شرکت کنندگان و…»
یعنی کنترل کنیم ببینیم که شاگرد پدرخونده و عضو مکتب روزبه و فارغ التحصیل از دانشکده روانشناسان دانشگاه انگلستان، هستند!کنترل کنیم ببینیم که ضریب شیادی و ددرغگوئیشان بالاست!ببینیم که «ضد وطنی»هستند و شرافتشون رو ارزون می فروشند!
از همه مهمتر اینکه کنترل کنیم ببینیم«هالو»هستند!که بعد از راه افتادن «انجمن فرویدی»و روشن وشفاف شدن اینکه «روانکاو واقعی»کیست؟باز حاضر شوند که مدعی روانکاوی دروغین و روانکاوی وحشی شوند!!
اگر گروهی که قبل از راه افتادن «انجمن فرویدی»مدعی «روانکاو»بودن بودند را «گروه هالو!»بنامیم این گروه «متخصص روانکاوی»که از ته خبر شدند رو «گروه هالوترین!»باید نامید!
این شاگرد اگر عضو انجمن روانشناسی بودم بعد از خوندن این خبر حتما حتما کارت عضویت روانشناسی رو پاره میکردم و در چاه توالت می ریختمشان!
جائی که دروغ و شیادی هست!خبری از علم و خودشناسی وشرافت انسانی نیست!
با سپاس
گرگلی سارسعدلو بچاقچی
از کویر سیرجان(استان کرمان)
۱۵خرداد۱۳۹۵
دوشنبه ۱۷ خرداد ۱۳۹۵
گرگلی سارسعدلوبچاقچی:
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام و ادب
موضوع مطلب کللگ یا کلک!(تاریخ انتشار۱۶خرداد۱۳۹۵)
این شاگرد بعد از خوندن این مطلب متوجه شدم که چه شلم شوربائی وشیر تو شیریست!
در شهر از ما بهترون هر کس از راه میرسه خودشه «روانکاو» جا میزنه ومعرفی میکنه!
از پدرخونده و فیلسوفان مکتب روزبه بگیر تا ستاره ی سینمای عالی بود و «آقای کلک(یوگی) و دوستان!».
با خودم گفتم چرا «بچه های محله ی ما» روانکاونباشند؟!
جاتون خالی با ی لنگ به هوا پریدنو سوت زدنو و ترانه ی
«قفل درو ننداختی ننه!
با خوب و بدم ساختی ننه!…»
روانه ی محله ی پدری شدیم!
بچه های محلی ما ،اکثرهم دهه ی شصتی،مجرد و بیکار هستند البته بیکار بیکار هم که نه!بعضیا زندان با کار هستند!
خلاصه بچه های محله رو خونه ی پدری جمع کردیم و «انجمن تخصصی بچه های محله ی ما» رو تشکیل دادیم!
بازهم جاتون خالی بود تا نصف شب ورق بازی کردیم ،قلیون کشیدیم و جک تعریف کردیم!
آخرش هم برآ «گروه فوق تخصصی روانکاوی» راءی گیری و یارکشی کردیم!
به شرح زیر:
نتایج انتخابات گروهای فوق تخصصی انجمن تخصصی بچه های محله ی ما:
الف)نتایج به ترتیب آرای کسب شده ارایه می شود.
ب)علت تاخیر اعلام نتایج قطع برق بود که با همت رضا برقی برطرف شد.
نتایج:
۱)قلی قمه:
آنالیز توسط روانکاو«آقای کلک» مرکز سفیدوشان.
۱۵سال سابقه ی قمه کشی!
۲)عبدی عقرب:
حضور در کلاسها و سمینار خوانی «آقای کلک» مرکز سفیدوشان.
۱۵سال سابقه ی زندان با کار!
۳)مش قنبر:
آنالیز نشده ولی ۴۰ سال آزگار است که قهوخونه داره!
۴)بچه مثبت محله:
تا حالا زندان نرفته ولی بیکاره!
همچنین شعار «انجمن تخصصی بچه های محله ی ما»:
«غریبه رد نشو !شهید میشی!»
در پایان اگر خوانندگان عزیز اعتراضی دارند می توانند شخصا به «محله ی ما!» تشریف بیآورند و نتیجه اش رو ببینند!
تا نشست نوروزی سال بعد بای!
با سپاس
گرگلی سارسعدلو بچاقچی
از کویر سیرجان(استان کرمان)
۱۷خرداد۱۳۹۵
چهارشنبه ۰۲ تیر ۱۳۹۵
الهام.ف:
روز سه شنبه ۲۵ خرداد یک روز سیاه و ننگین برای وزارت بهداشت شد.
این باورنکردنی است که در قرن بیست و یکم وزارت بهداشت یک کشور دست به اعمالی بزند که فقط در قرون وسطا می توان شنید!!!
مگر حضور روانکاوی در ایران په خطری برای وزارت بهداشت و وزیر بهداشت دارد؟
وزارتخانه ای که هنوز مدرک صنعتی را که ۳۰ سال به نام روانپزشک در این وزارتخانه روانپزشکان آموزش داده بررسی نکرده، می خواهد جلوی روانکاوی در ایران را بگیرد!!!
آن هم با استفاده از روشهای قرون وسطا «بستری اجباری» و «زندان»
چهارشنبه ۰۲ تیر ۱۳۹۵
سوده ر.:
معنی واقعی “روی دست کسی ماندن” را در روز سه شنبه ۲۵ خرداد درک کردم.
ما روی دست کلانتری ای که با طناب زهرا عزیز محمدی در چاه رفت ماندیم،
ما روی دست دادسرا و بازپرس ماندیم،
ما روی دست تمام آن کسانی که ما را کتک زدند، در بازداشتگاه دادسرای جرائم پزشکی انداختند، به ما دستبند زدند و به وحشیانه ترین صورت در ماشین ون انتقال “مجرمین” انداختند ماندیم،
ما روی دست پلیس امنیت اخلاقی وزرا ماندیم،
ما روی دست مافیای روان ماندیم با همین یک سوال:
“آقای صنعتی! دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان کجاست؟”
و ما باری هستیم که آنها نخواهند توانست بر زمین بگذارند!
پنج شنبه ۰۳ تیر ۱۳۹۵
زهرا م:
وزارت بهداشت و درمان در یک نگاه:
از مدرک نداشته محمد صنعتی دفاع می کند، در این وزارتخانه کسی معنی NGO را نمی داند، در اینجا ارباب رجوع را به جای تکریم کتک می زنند، مهمانیهای شبانه دور از چشم همگان برگزار می کند، لباس شخصیهایی دارد که معلوم نیست از کدام درب وزارتخانه وارد می شوند تا احدی بر این وزارتخانه عریض و طویل اعتراض نداشته باشد، در این وزارتخانه لایحه ای نوشته می شود تا اگر «شیر زنی از دیار پارس» گفت «مافیای روان» رئیس این وزارتخانه او را به این جرم در بیمارستان روزبه یا ایران یا در هر سرای دیگر «پدر خوانده» «بستری اجباری» کند، «کیف برها و کف رو» هایی نیز دارد که با عنوان بازرس به مراکز سرک می کشند و دست به دزدی و سرقت می زنند.
پنج شنبه ۰۳ تیر ۱۳۹۵
م.م:
کارمندان و حراست و نیروی انتظامی دادسرای جرائم پزشکی (حالا ربط این سه کلمه با دکتر کدیور چیه خودش یک ماجراست)روز سه شنبه ۲۵ خرداد با کتک و تهدید با باتوم و شوکر الکتریکی به جان تنها روانکاو این سرزمین و اعضای انجمن فرویدی افتادند. صنعتی خیلی خوب شد اونجا نبودی نه که تو کتگره جعلیت گفتی از خشونت بیزاری، نه که در برابر «سوال داعشی» انجمن فرویدی اون طور به خود میلرزیدی، دیدن اون صحنه ها برات مناسب نبود اصلا.
پنج شنبه ۰۳ تیر ۱۳۹۵
سمیه ر.:
معاونت درمان وزارت بهداشت می گوید: “دکتر کدیور پزشکی است که بدون پروانه مطلب طبابت می کند.”
با در نظر گرفتن این فرض محال، آدم می گوید خب، ایشان را باید جریمه کنند دیگر. پزشک است و بی پروانه طبابت کرده. جریمه طبابت بدون پروانه مطب هم ۱۰۰ هزار تومان است. خب بگویند که پرداخت شود.
ولی آنها چنین نمی کنند. ۳ بار برای بازرسی می آیند!!
صنعتی که روانپزشک است ولی “آن کار دیگر میکند” آن هم به صورت ۲۴ ساعته*، چرا به چشمان تیزبین کامران منش معاونت درمان وزارت بهداشت نمی آید؟
*
بینزاکتها، مطب ۲۴ ساعته تفریح ۲۴ ساعته است!
https://freudianassociation.org/?p=20760
جمعه ۰۴ تیر ۱۳۹۵
م.ح:
جناب وزیر بهداشت!
شما وزیر دولت جمهوری اسلامی هستید یا وزیر دولت صنعتی؟؟!!!
شما برای منافع کشور جمهوری اسلامی و تحقق بند ۵-۵ سیاستهای کلی «علم و فناوری» رهبر معظم انقلاب تلاش می کنید یا تحقق آرزوهای صنعتی؟؟!!!
جمعه ۰۴ تیر ۱۳۹۵
م.ن:
از روز سه شنبه ۲۵ خرداد و با یادآوری مافیای روان و صنعتی، وزیر بهداشت، معاونت بهداشت و درمان و همه اتفاقات اخیر مدام این جمله در ذهنم تکرار می شود:
«… بکُشید ما را؛ ملت ما بیدارتر میشود. ما از مرگ نمیترسیم؛ و شما هم از مرگ ما صرفه ندارید. دلیل عجز شماست که در سیاهی شب، متفکران ما را میکشید. برای اینکه منطق ندارید. اگر منطق داشتید که صحبت میکردید؛ مباحثه میکردید. لکن منطق ندارید، منطق شما ترور است!…»*
جمعه ۰۴ تیر ۱۳۹۵
زهرا م:
وزیر بهداشت و درمان، محمد صنعتی و سایر «مافیای روان» آیا فکر کرده اید با پنج روز زندانی تنها روانکاو ایران و زندانی و بازداشت چند نفر از اعضای انجمن فرویدی می توانی صدای حقیقت را خاموش کنی و از هجوم حقیقت به خاک نیفتی؟
شنبه ۰۵ تیر ۱۳۹۵
مردم:
«قاضیزاده هاشمی با بیان اینکه در نظام جمهوری اسلامی هرچقدر برای افزایش رضایت مردم کار کنیم باز هم کم است، تصریح کرد: برخی افراد میگویند جمهوری اسلامی برای رفاه و معیشت مردم نیامده درحالیکه آسایش، سلامت و رفاه مردم اصلیترین دغدغه من و همکارانم است.» *
باباجان وزیر! آن آسایشی که تو و همکاران بهداری چی ات برای «مردم» می خواهید نباشد بهتر است! منظورت از آسایش این است که تمام بودجه مملکت را به حلق «پزشکان» بریزند، در وزارت بهداشت یک هنگ کوماندوی لباس شخصی و حراستی کار کنند که هر وقت لازم شد بر سر معترضان آب بریزند یا آنها را کتک بزنند (راستی اگر این باباجان وزیر، وزیر کشور بود و جلوی وزارتخانه اش اعتراض میشد چکار می کرد؟!!!)، سازمان نظام پزشکی اش از تنها روانکاو ایران شکایت «واهی» کند به طرفداری از انجمن روانپزشکان و صنعتی بی مدرک، و وقتی هیچ چیز کارساز نشد بازپرس دادسرای جرایم پزشکیش حکم بازرسی از محل دفتر انجمن فرویدی صادر کند و مامور کلانتری اش به دکتر کدیور دستبند بزند و بعد هم بازپرس قرار بازداشت برای تنها روانکاو کشور صادر کند چون «فکر کرده» مرکز روانکاوی تهران یک موسسه «پزشکی» غیر مجاز است! ما این «آسایش» را نمی خواهیم. تا بحال چنین افتضاحی در هیچیک از دوره های پیشین وزرای بهداشت اتفاق افتاده بود؟ اگر رییس جمهور می شدی باید به روح هیتلر صلوات می فرستادیم!!
در ضمن فکر نکن با این «دلسوزیها»ی ریاکارانه ات مردم فکر می کنند رییس جمهورشان «بیماری روانی» دارد و باید در «بیمارستان روانپزشکی ایران» بستری شود!
*
«مگر در قانون اساسی تصریح شده که اگر رئیس جمهور دچار عارضه «بستری اجباری» شود وزیر بهداشت جای او را می گیرد؟؟؟!!!»
https://freudianassociation.org/?p=22883
شنبه ۰۵ تیر ۱۳۹۵
زهرا نوعی:
دکتر اللهیاری: «تدوین لایحه «سلامت روان» دغدغه صنفی برخی روانپزشکان است»
http://www.migna.ir/vdcj8xet.uqeaxzsffu.html
بله، دکتر اللهیاری خیلی خوب متوجه شدید، تدوین این لایحه!!! که فقط در آن در مورد بستری اجباری صحبت شده است؛ فقط «دغدغه» مافیای روان است که با تصویب این لایحه بتوانند بدون هیچ مزاحمتی از شر کسانی که با فساد آنها مبارزه می کنند (در رأس این افراد، دکتر کدیور) راحت شوند!!!
شنبه ۰۵ تیر ۱۳۹۵
زهرا م:
در روانشناسی دزدی به علل و انگیزه های روانی – عاطفی(ناکامی، حسادت،..) و علل اجتماعی – اقتصادی (فقر مادی، فقر فرهنگی، معاشرت با دوستان ناباب و بیکاری واعتیاد …) اشاره می کنند. دزدی در کودکان دبستانی و نوجوانان امری شایع است، اما دزدی یک مقام دانشگاهی؛معاونت درمان دانشگاه علوم پزشکی شهیدبهشتی، کامران منش تعجب را برمی انگیزد. معاشرت با افرادی چون محمد صنعتی، فقر فرهنگی،… آدم را در چه لجنزاری فرو می برد. فقر فرهنگی باعث می شود تا معاونت درمان دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی یک مامور نیروی انتظامی رابه همراه دو نوچه اجیر کند و بخواهد یک NGO یی را پلمپ کند که در حوزه فرهنگ فعالیت می کند. با دزدی او دیگر بیکار نمی ماند و از فقر مادی نجات می یابد.
یکشنبه ۰۶ تیر ۱۳۹۵
الهام.ف:
دادسرای ویژه جرایم پزشکی و دارویی
«ناخوداگاه را درمان نمی کنند»* برایش دارو تجویز نمی کنند، بستری اجباریش نمی کنند، روانپزشک به بالینش نمی برند، جراحیش نمی کنند، شوک به آن نمی دهند، PRN تزریق نمی کنند، به تخت fix اش نمی کنند…
و تمام کارهایی که روانپزشکان می کنند را با «ناخواگاه» نمی کنند.
«ناخوداگاه را درمان نمی کنند»
«ناخوداگاه را درمان نمی کنند»
«ناخوداگاه را درمان نمی کنند»
شما بدون حکم در دفتر یک روانکاو چه می کنید؟!!!
شما بدون حکم در دفتر انجمن فرویدی یا انجمن «ناخوداگاه را درمان نمی کنند»** چه می کنید؟!!!
بدنبال اجرای فرمان باباجان وزیر هستید که می گوید روانکاوی کار روانپزشک است، بخصوص دو دختر روانپزشک من که دست پرورده صنعتی بدون مدرک هستند؟!!!
حالا بدون حکم آمده اید دیگر چرا دزدی می کنید؟!!!
* یکی از مشهورترین جملات لکان، عنوان فصلی از کتاب دکتر میترا کدیور، مکتب لکان، روانکاوی در قرن بیست و یکم، انتشارات اطلاعات، چاپ اول فصل «ناخودآگاه را درمان نمیکنند»، ص ۴۶
**سایت انجمن فرویدی، تاریخچه انجمن فرویدی بخش دوم، قسمتی از نامه هیأت مؤسس به وزارت کشور به تاریخ بهمن ماه ۱۳۸۵
دوشنبه ۰۷ تیر ۱۳۹۵
گرگلی سارسعدلوبچاقچی:
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام و ادب
موضوع:حمله ی وحشیانه ی تاتارها و مغولها و مزدورهای فرومایه به مرکز روانکاوی آفریقا در تاریخ۲۵خرداد۱۳۹۵
نیچه:
«هر گاه طرز تفکر پست و فرومایه باشد،یاد دادن حقیقت محال است!».
واما بعد
چوب خدا صدا نداره
اگه بزنه دوا نداره!
تمام کسانی(آمرین و عاملین) که باعث اذیت و آزار خواهرانم و برادرانم در مرکز روانکاوی آفریقا شده اند رو به «چوبِ خدا» واگذار کردم!
خیال کردید این عالم بی حساب و کتاب است که هر غلطی دلتون خواست بکنید و خودسرانه پایتون رو از گلیمتون دراز تر کنید!
خیال کردید در این عالم کسی هستید!که درلباس قانون ،بی قانونی کنید!
و خودسرانه توی سر بنده گان خدا بزنید!بعد راست راست بگردید!
از بیت المال حقوق می گیرید که خودسرانه حقوق شهروندان رو زیر پا بگذارید!
امید است به زودی زود نتیجه ی بی ادبی تان را ببینید!
چون از او گشتی همه چیز از تو گشت
چون از او گشتی همه چیز از تو گشت!
راستی یادم رفت بپرسم:
دانشکده پزشک_روانی دانشگاه انگلستان کجاست؟!
(مطمئنم که در دفاتر مراجعین مرکز روانکاوی آفریقا نیست!اونجا دنبالش نگردید!احمق ها!مردم را احمق فرض کردید!…)
حتی اگه بمیرم ،قبل از سوءال کردن نکیر و منکر،ازشون سوءال خواهم کرد که:
دانشکده پزشک_روانی دانشگاه انگلستان کجاست؟!
با سپاس
گرگلی سارسعدلو بچاقچی
از کویر سیرجان(استان کرمان)
۷تیر۱۳۹۵
دوشنبه ۰۷ تیر ۱۳۹۵
ا. روشن:
«برای حضور در جلسه، عضویت، نامزدی و شرکت در انتخابات هیأت مدیره و بازرس انجمن، ارایه اصل و تصویر کارت ملی و نیز مدرک معتبر تحصیلی، که در آن داشتن تخصص روانپزشکی یا دکتری روانشناسی بالینی یا دکتری روانشناسی سلامت ذکر شده باشد، ضروری است.»*
اونوقت محمد صنعتی دقیقا توی مدرکش چی نوشته؟ بعد صنعتی قراره مدرک اونای دیگرو چک کنه یا نوچه هاش؟
بابا جمع کنید این مسخره بازیارو برید یه کشوری زیر پونز نقشه، اونجا انجمن علمی! رواندرمانی تشکیل بدید… طشت شماها ۲ ساله که از بوم افتاده، صداشم تا انگلیس رفته…
یعنی به برکت انجمن فرویدی صداش تا انگلیس رسید، وگرنه شما خون آشاما داشتید همچنان خون ملت رو سرمی کشیدید.
* اگه نجل رحیم رو هم راه می دادین می تونستین ۱۸ نفری یک «دورهمی» دبش عصب پژوهی صادق هدایت راه بندازین!
https://freudianassociation.org/?p=22933
دوشنبه ۰۷ تیر ۱۳۹۵
سوده ر.:
باباجان وزیر
اگه صنعتی بهت فرصت داده باشه جیزی از فرهنگ شیرین پارسی خاطرت مونده باشه ضرب المثل “یه سوزن به خودت بزن و یه جوالدوز به دیگران” رو یادت می اومد.
“…تلاش کنیم چون علی بیندیشیم؛ چون علی سخن گوییم و چون علی سکوت کنیم.” [۱]
آخه آقا دوربینی! [۲]
شما می تونی یه لحظه زبون به دهن بگیری که حالا مردم رو به تقلید از مولای متقیان دعوت می کنی؟!؟!!؟ یا شایدم می خوای هر کارییییی دلت خواست بکنی ولی مردم سکوت کنن و با “نام حضرت علی” خفه کنی شون.
میدونی یاد چی می افتم؟ دادسرای جرائم پزشکی. از ورودیش تا بازداشتگاه موقتش…
۱-باباجان وزیر، «دجال» معرب واژه پارسی باستان «دگال» است که در فارسی امروز به واژه «دغل» تبدیل شده!
https://freudianassociation.org/?p=22997
۲- #وزیربهداشت ( #آقادوربینی ) نگفته آمادس موقع #محاکمه کروبیا ماینه کونه؟!؟!
https://freudianassociation.org/?p=21253
دوشنبه ۰۷ تیر ۱۳۹۵
شهرزاد:
همراه هشتگ های جدید انجمن فرویدی در توییتر بودم که توییتی در صفحه ای توجهم را به خود جلب کرد:
“تصویر دو #محیطبان که توسط #شکارچیان متخلف کشته شدند.”
و دوباره برای هزارمین بار با خود تکرار کردم:
“کشور جهان سومی کشور جهان سومی است”
شکارچیان متخلف آزادند و محیط بانان کشته می شوند!
“روانکاو” واقعی در زندان است و صنعتی شیاد و شبکه مافیایی اش به دنبال توطئه های روزافزون هستند!
دوشنبه ۰۷ تیر ۱۳۹۵
م. ع.:
این اطلاعیه های انجمن رواندرمانی ایران کلمه «کودتا» را در ذهنم زدنده کرد. باباجان وزیر واقعا دارد از همان «بهداری» اش یک کودتا راه می اندازد! باباجان در چند جبهه می جنگی؟ همان انجمن فرویدی برای خودت و هفت جد مافیای روان کافی است ها؟! آیا فقط داشتن دو دختر روانپزشک چنین کودتایی را توجیه می کند؟ یا در رابطه وزیر جان و صنعتی و مکتب روزبه و انجمن روانپزشکان و دادسرای جریام پزشکی و مافیای روان به قول سهراب سپهری «چیزهایی هم هست»؟!!! (ما که می دونیم هست)
دوشنبه ۰۷ تیر ۱۳۹۵
تصور کن، اگه حتی تصور کردنش سخته!:
شناسنامه ایران ایده آل بعضی دوستان هم قسم:
نام: حکومت خودگردان هم قسمان ایران
ریاست جمهور: قاضی زاده هاشمی
تنها وزارت خانه: وزارت بهداشت
وزیر بهداشت: دکتر حریر چی
قائم مقام تنهاوزیر:ایازی
تنها معاونت تنهاوزارت خانه: کامران منش
ریاست قوه قضاییه: ذبیح زاده
ریاست قوه مقننه: الیاس حضرتی و بر و بچ اعتماد
رئیس میراث فرهنگی: بقایی
رئیس بانک مرکزی: بابک زنجانی و مابقی…
روانکاو: محمد صنعتی
مداح: کلهم اجمعین مداحان کره شمالی
استراتژیست:کسینجر ایران؛ دکتر! حسن عباسی
نیروی انتظامی: زهرا عزیز محمدی و مابقی…
نتیجه:
“خاک بر سر ما ملت حیف نان”
سه شنبه ۰۸ تیر ۱۳۹۵
م.ن:
خانم سحر ر٭ لطفا از دادستان محترم ویژه جرایم پزشکی بپرسید ایشون که اینقدر در رسیدگی به تخلفات باسط الید هستند با شکایت انجمن فرویدی از صنعتی و روانپزشکان مربوطه چه کردند؟!!
اونا پزشک نیستن یا اصلا انجمن فرویدی از نظر ایشون حق شکایت نداره؟!
٭ https://freudianassociation.org/?p=22964
سه شنبه ۰۸ تیر ۱۳۹۵
م.ح:
بالاخره ما نفهمیدیم دادسرای ویژه تخلفات پزشکی و دارویی برای اینه که ما بریم اونجا از تخلفات پزشکان شکایت کنیم یا پزشکان برن اونجا از تخلفات بقیه شکایت کنن؟؟!!!
یعنی صنعتی رفته دادخواست طلاقشو دادسرای تخلفات پرشکی داده؟؟!!! جل الخالق!!!
پنج شنبه ۱۰ تیر ۱۳۹۵
م.م:
آقای دادستان دادسرای جرائم پزشکی که به خانواده های اعضای انجمن فرویدی گفتی دکتر کدیور اینا رو (یعنی اعضای انجمن فرویدی)مسخ کرده، اونی که مسخ کرده صنعتی بی مدرکه که ظاهرا کل اون دادسرای جرائم پزشکی رو هم مسخ کرده. وگرنه که کار اصلی شما رسیدگی به وضعیت این «استاد اعظم گرند لژ روزبه» بود نه زندان انداختن تنها روانکاو از دریای سیاه تا دریای چین.
پنج شنبه ۱۰ تیر ۱۳۹۵
مهمان:
تقدیم به وزیر محترم بهداشت جناب هاشمی و استاد اعظم جناب صنعتی و کاسبان و مافیای روان و تمام حامیان و طرفدارانشان:
واعظ بدبین:
شرح حالی باز از واعظ شنو
رهزنش دان وز قفای او مرو
واعظ بی دین چو بد دنیا پرست
عاقبت از مکر دنیا گشته مست
دین به دنیای دنی بفروختی
کیسه های سیم و زر اندوختی
برده بس اوقاف را مال و منال
خانه ها پر کرده مالامال مال
گندم و جو بس به هم انباشتی
سر به کیوان فلک افراشتی
رشوه گیری از خلایق پیشه اش
سورخواری در جهان اندیشه اش
شهوتش بگرفته هر شب تا سحر
دختران بکر مه سیما به بر
صولتش هر صبح تا هنگام شام
داشت بر پا خلق را همچون غلام
بس که بد هنگامه ساز شرع و عرف
گشته خود مسند طراز شرع و عرف
خویش را صدر و مصدر ساختی
حاکم شرع منور ساختی
هم امام شرع و هم قاضی شدی
مفتی مستقبل و ماضی شدی
در مساجد با هزاران گیر و بند
پایه های منبر وعظش بلند
بد تمام او را متاع دنیوی
هیچ در دنیا نبود او را کمی
این همه بودش ولی دینش نبود
غیر دنیا هیچ آئینش نبود
ظاهر ار چه عابد و دیندار بود
لیک باطن عاصی و غدار بود
بود ظاهر کسوت دین داریش
پرده ای بر چهره ی غداریش
آنچه از دین فاش می کرد او به خلق
دام مکری بودش اندر زیر دلق
تا ندانند احمقانش دزد دون
بود دین داریش نعل واژگون
گر چه دزدان بهر دنیا دشمنند
نعل وارون از برای آن زنند
لیک آن بی دین غدار عنود
از برای دین و دنیا هر دو بود
نفس و شیطان کرده بودندش مهار
می کشیدند از دو سو بی اختیار
این سوی شهوات نفسانی کشان
و آن سوی خطوات شیطانی کشان
آن ز شهوت ساخته شیرینش کام
این ز خطوت بافته بر دینش دام
آن کشانش راست در فرج و گلوی
این کشانش در کجی خلق و خوی
آن انیس خلوت جوع و معیش
و این جلیس سطوت ما و منیش
آن ز خوردن خاطر شادش دهد
این به بردن حیله ها یادش دهد
نفس چون در شهوتش انداختی
حیله شیطان برایش ساختی
الغرض خود را به آن دو باخته
نفس و شیطان را ز هم نشناخته
گه اسیر نفس و گه شیطان شده
تابع فرمان این و آن شده
هیچ با ایشان نورزیده جهاد
بیخبر از راه و رسم اجتهاد
مجتهد شد اجتهاد آغاز کرد
جهدها کرد و جهادی ساز کرد
بر دلش حب ریاست راه زد
در نهادش خیمه خرگاه زد
چون جهاد او غرض آلود بود
نه ز بهر حق برای سود بود
راه زد آن احمقان را ز اجتهاد
دین و دنیاشان همه بر باد داد
وز جهدش جز زیان سودی نیافت
غیر ظلمت بر دلش نوری نتافت
مژده داد اصحاب را ناز و نعیم
رفت با اصحاب یکسر در جحیم
ریخت خون بی گناهان را به خاک
ساخت جان خویش با خلقی هلاک
کامش از دنیای دون حاصل نشد
حاصل از دنیاش کام دل نشد
چون سر از جیب جهاد افراختی
واعظ و اصحاب را بشناختی
قابل توجه ویژه وزیر محترم بهداشت جناب آقای هاشمی و استاد اعظم دکتر محمد صنعتی:
مکافات عمل *:
باز بشنو زان حریفان دغل
شرح حالی در مکافات عمل
هین بپرهیز از جهاد احمقان
بین چها شد ز اجتهاد احمقان
چونکه وعظ بهر دنیای دنی
شد مجاهد با هزاران رهزنی
حیله ها انگیخت با احباب خویش
وعظ ها بنمود با اصحاب خویش
هر نفس نوعی دم آگاه زد
تا همه آن احمقان را راه زد
تیز کرد از قهر تیغ ظلم و کین
ریخت خون بی گناهان بر زمین
کشت ناحق ” جعفر ” و ” مشتاق ” را
زخم ها زد بس دل عشاق را
وجه حق را در جهان بی وفا
آینه بشکست با سنگ جفا
خواست تا حق را نماید مختفی
نور او سازد ز دل ها منطفی
نور حق را چون نباشد انطفا
بیشتر ظاهر شود از اختفا
بحر قهاری حق آمد به جوش
موج زد شد جمله طوفان و خروش
سیل غارت روی در کرمان نمود
خانه کرمانیان ویران نمود
چونکه ظل الله آمد پادشاه
پادشاهی یافته از او اله
قهر و لطف حق دارد از او دارد ظهور
گاه ظلمت می نماید گاه نور
پادشاه عهد را کرمانیان
باز پیچیدند از فرمان عنان
وز جهالت فتنه ها انگیختند
بی محابا طرح عصیان ریختند
پادشه گردید از ایشان خشمناک
جمله را فرمود در یک دم هلاک
کرد یکسر خانه ها زیر و زبر
ذره ای نگذاشت از کرمان اثر
اغنیا را گنج زر تاراج کرد
از دیار زندگی اخراج کرد
هیچ بر جا دختر بکری نماند
جز خیال مرگشان فکری نماند
از قیامت باز شد هر سو دری
تا فلک افراشت از شیون سری
سر ز خاک آورد بیرون زلزله
گنبد افلاک شد پر ولوله
وعظ رفت و واعظ از منبر فتاد
مجلس وعظش به محشر درفتاد
ماند از یک وعظ بیجا کردنش
طوق لعنت تا ابد بر گردنش
هیچ با نفسش نکرده اجتهاد
نفس ها بس داد بر باد از جهاد
منبع: مثنوی جنات الوصال، جنت دوم، باب های واعظ بدبین و مکافات عمل.
سروده: حضرت نورعلیشاه اصفهانی.
* اشاره به حمله آقامحمد خان به کرمان و حوادث پس از آن.
وزیر محترم بهداشت!
جناب آقای هاشمی!!
کاش به جای چشم پزشکی دو خط تاریخ میخوندی…
دو خط درس انسانیت میخوندی…
دو خط درس آزادگی، درس صداقت، درس شرافت میخوندی…
کاش حداقل یک کلمه می فهمیدی…
واقعا می فهمیدی!
فقط یک کلمه!!
در خانه اگر کس است
یک ” حرف ” بس است!
فقط یک حرف! و نه حتی یک کلمه!!!
پنج شنبه ۱۰ تیر ۱۳۹۵
م.ر:
«در پایان اضافه می نمایم که اینجانب به عنوان عضو انجمن جهانی روانکاوی، که دارای کرسی مقام مشورتی ویژه در سازمان ملل متحد است، دارای اجازه و امکان فعالیت در پهنه کره زمین هستم، ولی با اینهمه بازگشت به وطن را انتخاب کرده و تصمیم به وقف کردن عمر ناقابل برای خدمت به این کشور و این ملت می گیرم. چرا؟ زیرا که نمی خواهم عده ای سودجو و کلاهبردار اینجا را یک کشور جهان سومی فرض کرده و اقدام به سرکیسه کردن هموطنان دردمند من با استفاده از نام گرانقدر روانکاوی کنند، و برای تحقق این هدف شرافتمندانه از هیچ کوششی فروگذاری نخواهم کرد.»
بعد از خواندن این جملات بی اختیار زمزمه میکردم
ما برای آنکه ایران
گوهری تابان شود
خون دلها خورده ایم
خون دلها خورده ایم
ما برای آنکه ایران
خانه خوبان شود
رنج دوران برده ایم
رنج دوران برده ایم
ما برای خواندن این قصه عشق به خاک
خون دلها خورده ایم
خون دلها خورده ایم
ما برای جاودانه ماندن این عشق پاک
رنج دوران برده ایم
رنج دوران برده ایم
دکتر کدیور یکی است از همین «ما».
آقای صنعتی، آقای وزیر بهداشت، آقای ایازی، آقای کیانی، آقای ذبیح زاده، آقای علی صفایی، خانم زهرا عزیزمحمدی، خانم اللهیاری باید از خودمان بپرسیم ما، من و شما چه میکنیم؟
پنج شنبه ۱۰ تیر ۱۳۹۵
مهمان:
دادسرای جرایم پزشکی!
دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان کجاست؟؟؟؟
پنج شنبه ۱۰ تیر ۱۳۹۵
مهمان:
جناب دکتر کامران منش طرار!
دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان کجاست؟؟؟؟
پنج شنبه ۱۰ تیر ۱۳۹۵
مهمان:
سروان زهرا عزیزمحمدی!
دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان کجاست؟؟؟؟
شنبه ۱۲ تیر ۱۳۹۵
ا.ک.د:
خاطرم هست در سال ۱۳۹۰ یکی از بستگان نزدیکم به دلیل اختلالات روانی مجبور به بستری شدن در بیمارستان روزبه گردید. ۶۳ روز در آن بیمارستان بستری بود و روزی که می خواست ترخیص گردد از بیمارستان خواست که کپی خلاصه پرونده پزشکی اش را به او بدهند که پرسنل بیمارستان مخالفت نموده و گفتند که این برخلاف قوانین بیمارستان است و خلاصه پرونده فقط با درخواست رسمی یک پزشک متخصص از بیمارستان دیگر و با تایید رئیس بیمارستان امکان پذیر است! این درحالی است که وی پیش تر از آن نیز بابت همین موضوع در بیمارستانی در اصفهان بستری شده بود و بیمارستان خلاصه پرونده اش را به او داده بود و همان خلاصه پرونده در همان هفته اول با درخواست پزشک بیمارستان جهت اطلاع از سوابق پزشکی او به بیمارستان روزبه تحویل گردید. این موضوع آنقدر باعث تعجب من و خانواده ام بود که کار به گلایه از بیمارستان و پرسنل آن گردید و عاقبت یکی از کارمندان وقتی ما را در این کار مصر دید، خارج از ضوابط و به صورت مخفیانه کپی خلاصه پرونده را به ما داد و مانیز بیمار خود را ترخیص نمودیم.
در بیمارستان روزبه نه تنها اجباری بستری می کنند(؟!) بلکه نمی خواهند بیمار بداند که با او چه کرده اند!! در آنجا بیمار و یا خانواده او با مسائل مربوط به بیمار خود نامحرم اند! یا شاید نمی خواهند کسی سر از کار آنها در بیاورد؟! پزشکی که پرونده را مهر کرده بود ما یک بار هم در این دو ماه ندیده بودیم!
یکشنبه ۱۳ تیر ۱۳۹۵
گرگلی سارسعدلوبچاقچی:
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام و ادب
موضوع:شب اوّل قبر گرگلی
نکیر ومنکر:عمرت رو در چه راهی صرف کردی؟
گرگلی:عمری بدنبال«دانشکده پزشک_روانی دانشگاه انگلستان» گشتم!
نکیر و منکر:آخرش؟
گرگلی:گشتم نبود!نگرد نیست!
نکیر ومنکر:ما هم گشتیم نبود!خب گرگلی!راست گفتی!برو به بهشت!
پایان
قصه ی ما به سر رسید
کلاغه به «دانشکده ی انگلستان» نرسید!
بالا رفیتیم ماست بود پائین اومدیم دوغ بود
پدرخونده دروغ بود،ف پدرخونده دروغ بود!
با سپاس
گرگلی سارسعدلو بچاقچی
از کویرسیرجان(استان کرمان)
۱۲تیر۱۳۹۵
یکشنبه ۱۳ تیر ۱۳۹۵
محدثه. م:
روزهای پایانی ماه رمضان است؛ تمام شد… به پایان رسید…
اما هیچ گاه آن روزی را که شنیدم دکتر کدیور و اعضای انجمنش را برده اند، آن هم غیر قانونی فراموش نخواهم کرد!! آن روز، روز خوبی نبود؛ جنگ بود اما نه جنگ برابر!! جنگی نابرابر!!
جنگی که یک طرف «عضوانجمن جهانی روانکاوی» و اعضای انجمنش بودند و طرف دیگر زورمداران، صنعتی صفتان گرگ صفت، کامران منشی های طرارصفت، عزیزمحمدی های بی صفت و در کل گروه کثیری که در لباس قانون خود را برای جنگ با حق آماده کرده بودند!!
انگار تا بوده همین بوده و تا هست همین هست… انگار ظلم پایان ندارد!! انگار تاریخ همیشه یزید زمان می خواهد!! و یزید زمان حسین(ع) میطلبد!! انگار برای گرفتن حق همیشه باید جنگید!! انگار اگر حق بگویی می خواهند با «لایحه بستری اجباری» تا همیشه مهر سکوت را بر دهانت بزنند!!
چه بسیارند انگارها… و چه بسیار تأسف برای این جماعت قانون مدار بی قانون!!!
دوشنبه ۱۴ تیر ۱۳۹۵
مهدیه مرادپور:
دادستان از رابطه “مرید و مرادبازی” صحبت می کرد! چه کسی به اندازه صنعتی در این باره تاکنون حرف زده است؟! کسی که هر جا میدانی ببیند یک مصاحبه ای به راه می اندازد و از لکان و طرفدارانش! انتقاد سخت می کند و آنان را داعشی می خواند و در آخر هم با انگ “مرید و مرادبازی” از کثافت کاری هایی که خودش به راه انداخته با این شانتاژ کردن ها برائت می جوید!
در دادسرا همه صحبت هایی که بازپرس و دادستان داشتند مانند دم خروس بود. اصلا یک دم خروس بازاری بود که نگویید و نپرسید!
سه شنبه ۱۵ تیر ۱۳۹۵
زهرا م:
حتما ماجرای «حذف فیزیکی دکتر کدیور» در سال ۲۰۱۳ و «بستری اجباری » ایشان و اصطلاح «روانپریش» هنوز در ذهنها وجود دارد، اما نکته جالب آن است که در دادسرای جرائم پزشکی سروان! عزیز محمدی، همان مامور نیروی انتظای حلقه به گوش کامران منش، در راهرو در برابر اعضای انجمن فرویدی قدم می زد و می گفت «روانپریش». «روانپریش» همان سرنخی است که اگر آن را از راهروی دادسرای جرائم پزشکی دنبال کنیم، ردپای «مافیای روان» را خواهیم دید.
سه شنبه ۱۵ تیر ۱۳۹۵
ش.ش:
یادمه بچه که بودم تلویزیون داشت یه فیلم نشون میداد که یه مردی تا کمر تو گل فرو رفته بود و هرچی دست و پا میزد بیشتر فرو میرفت. از بابام پرسیدم خب چرا نمی اد بیرون بابام گفت به این میگن باتلاق. ادم وقتی بیفته توش هر چی بیشتر دست و پا بزنه بیشتر توش فرو میره. حتما یه ربطی به مافیای روان داره که با خوندن مطالب سایت این خاطره یادم اومد.
سه شنبه ۱۵ تیر ۱۳۹۵
گرگلی سارسعدلوبچاقچی:
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام و ادب
موضوع مطلب«ذبیح زاده:اینها(اعضای انجمن فرویدی)منحرف شدن،گرفتار یک فرقه انحرافی شدن، اینها مسخ شدن، اینا دیگه خودشون نمی تونن فکر کنن.شماها باید مراقبشون باشید.(تاریخ انتشار۱۴تیر۱۳۹۵).
جالبه!
(معذرت میخوام که دارم میخندم!)
توضیح این جمله رو لازم دیدم ،و آنرا به چند قسمت تقسیم کردم:
۱)«اینها (اعضای انجمن فرویدی) منحرف شدن،گرفتار یک فرقه انحرافی شدن!».
در نظر بگیرید:
استادی که به عدّه ائی «فیزیک» آموزش میدهد(گرفتار یک فرقه انحرافی شدن!).
استادی که به عدّه ائی «شیمی» آموزش میدهد(گرفتار یک فرقه انحرافی شدن!).
استادی که به عدّه ائی«ریاضی» آموزش میدهد(گرفتار یک فرقه انحرافی شدن!).
استادی که به عدّه ائی«روانکاوی»آموزش میدهد(گرفتار یک فرقه انحرافی شدن!).
خب بهتره بجای «دانشکده» بنویسیم «فرقه های انحرافی» دانشگاه تهران!
(بجای «تعریف»یک چیزی میآئیم آنرا«تحریف» میکنیم!).
شاید هم منظور از« منحرف شدن» این بوده که خط کش گذاشتن روی لیست اسامی مراجعین به روانکاوی آفریقا(دفاتر دزدیده شده) و متوجه شده اند که لیست توی ی خط مستقیم نیست ،بلکه از خط منحرف شده!
شاید هم منظور اون ماشین ونی بوده که راننده اش به مسیر خلاف منحرف شده در نتیجه اعضای انجمن فرویدی هم که داخل ماشین زندانی بودن خواه ناخواه منحرف شدن!
شاید هم…
۲)«اینها مسخ شدن»:
نظر ودرک این شاگرد این است که «خروج از حدود الهی و لقمه ی حرام» است که باعث «مسخ شدن» افراد می شود نه فرا گیری «علم و دانش».
چنانکه امام حسین ع در روز عاشور به لشکریان یزید فرمودند :علت اینکه حرفهای مرا نمی فهمید و نمی پذیرید، لقمه ی حرام و سفره ی یزید است.
از طرفی پیامبر اکرم ص و دوازده امام ما سفارش به فراگیری علم کرده اند. سوال اینست که آیا ما را به «مسخ شدن»دعوت کرده اند؟! منکه اینطور فکر نمیکنم!
حاج شیخ عبدالعظیم باستانی پاریزی ، در توضیح و مخمس مثنوی معنوی دفتر اول، می گوید که در مسیر سلوک الی الّله، سالک نباید در بین راه(هرکجا باشد)بایستد بلکه همواره باید جلو برود و همچنین ادامه میدهد:«مسخ ونسخ وفسخ ورسخ زنده نیست» ودر پاورقی می نویسند:
مسخ:عبارت هست از تبدیل صورت انسانی بصورت حیوانی
نسخ:تبدیل صورت انسان بانسان دیگر
فسخ:تبدیل آن به نبات
رسخ:تبدیل بجماد است
و همچنین مولوی می گوید:
فقر لقمه دارد او نی فقر حّق
پیش نقش مرده ای کم نه طبق!
۳)«اینا دیگه خودشون نمی تونن فکر کنند»:
اینو قبول میکنم!
چون زمانیکه اعضای انجمن فرویدی بطور ناگهانی مورد حمله و ضرب وشتم ولگدو…قرار گرفتند؛خب خیلی شوکه شده بودن!نمی تونستد فکر کنند چه خبرشده؟!چی شده؟!برآ چی؟ به چه جرمی؟به جرم آموزش وفراگیری «علم و دانش»!به جرم اطاعت امر پیامبر اکرم ص!…
یکی از خاصیتهای «شوکر» همینه که فرد دیگه نمی تونه فکر کنه چه اتفاقی افتاده!
۴)«شما باید مراقبشون باشید»:
اینو قبول میکنم!
چون مامورهایتان تا صبح مراقب اعضای انجمن فرویدی بودند البته با دستبند و لگد زدن و حتی آب ندادن برا قرصی خوردن!و…
خب حق داشتند!چون همه ی اعضای امجمن فرویدی، بورس لی و راکی و بقول دکترصنعتی«داعشی» بودن!خطرناک!خطرناک!…
تازه یکی از همین راکی های خانم، که دستبند هم دستش بوده،روزه هم بوده ،یکی از ماموران ظریف(۲۵کیلوئی!) و خوش اندام رو سیاه کرده!به قصد کشت زده!(تازه بعدا معلوم شده ماموره ۹۰کیلو بوده!)…
بابا!خیلی خطرناکند! مراقبشون باشید! ازشون پذیرائی کنید!…
با سپاس
گرگلی سارسعدلو بچاقچی
ازکویرسیرجان(استان کرمان)
۱۵تیر۱۳۹۵
سه شنبه ۱۵ تیر ۱۳۹۵
مهمان:
ریاست محترم هیئت بدوی انتظامی سازمان نظام پزشکی جمهوری اسلامی ایران!
دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان کجاست؟؟؟؟!
سه شنبه ۱۵ تیر ۱۳۹۵
مرجان م.:
شب ۲۵ خرداد که ما وارد زندان قرچک ورامین شدیم، افسر نگهبان از قبل در مورد ما می دانست، گفت اینها در یک «کنگره» اعتراض کرده اند!!!
حالا فهمیدید «جرم» واقعی ما چه بود؟ کنگره ی خواری صنعتی را یادتان می آید؟ حالا دستان اختاپوس پدرخوانده را از داخل دادسرای جرایم پزشکی ببینید که می نویسد: «اتهام: اخلال در نظم عمومی و توهین به مامور انتظامی حین خدمت»!
سه شنبه ۱۵ تیر ۱۳۹۵
احمد کریمی:
می گویند یارو اسمش درنمی آمد و سر زبانها نمی افتاد تا اینکه رفت و خرابکاری کرد تو چشمه از آن به بعد معروف شد به «چشمه ر ی ن». حالا نقل «مافیای روان» است!!
سه شنبه ۱۵ تیر ۱۳۹۵
مهمان:
دادیار محترم سازمان نظام پزشکی!
دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان کجاست؟؟؟؟
سه شنبه ۱۵ تیر ۱۳۹۵
مهمان:
دادستان محترم سازمان نظام پزشکی!
دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان کجاست؟؟؟؟
سه شنبه ۱۵ تیر ۱۳۹۵
سوده رخشا:
دادستان توی جلسه خانواده ها درباره تنها روانکاو مملکتمون گفته: “ایشان اصلا پزشک نیست، دارد در کار پزشکی دخالت می کند.”
چرا تکلیف خودتون رو معلوم نمی کنید؟ خود دکتر کدیور هم که گفتند کار پزشکی نمی کنند، کار درمان نمی کنند، پس چرا مثل کاشف اتم برای خونواده ها جلسه می ذارید که بگید “ایشان اصلا پزشک نیست”!!!
چرا توی ۲ تا جمله دو تا دروغ می گید.
ایشون پزشکن. از دانشگاه مشهد هم فارغ التحصیل شدن*، یک دانشگاه قابل ردیابی. نه از “دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان”
در عین حال به کار پزشکی مشغول نیستن در نتیجه این کذب محضه که میگید خانم دکتر “دارد در کار پزشکی دخالت می کند”!
در عجبم که چرا دادستان دادسرای جرائم پزشکی باید علیه “تنها روانکاو مملکت” چنین صحنه سازی ای رو بکنه ولی در خصوص محمد صنعتی که اتفاقاً به حیطه کاری ایشون مربوط می شه، یعنی یک آدم مدعی روانپزشکی، داره بدون مدرک توی بیمارستان و مطب و … کار می کنه، از گل نازکتر نمیگن!
* نامه سرگشاده دکتر میترا کدیور رییس انجمن فرویدی به محضر گرانقدر ریاست محترم قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران/ بخش یکم
https://freudianassociation.org/?p=23382
سه شنبه ۱۵ تیر ۱۳۹۵
راحله ع.:
«کشمکش بر سر «روانانسانها»/ رقابت ۲ وزیر بر سر یک رشته»
این عنوان خبر «کشمکش بر سر «روان انسان ها»» مرا یاد مافیای روان انداخت و تجارتی که آنها بر سر «روان انسان ها» راه انداخته اند!
سه شنبه ۱۵ تیر ۱۳۹۵
گرگلی سارسعدلوبچاقچی:
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام و ادب
موضوع مطلب این هم که کارگرنیفتاد!جناب ذبیح زاده!(تاریخ انتشار۱۴تیر۱۳۹۵).
«آقای دادستان بار بعد میخواهید دست به دامان آبا و اجدادمان بشوید؟»
و اما بعد
…به ارواح اجدادتون قسم تون میدم که دنبال علم و دانش و خودشناسی و اصلاح خودتون نروید!
سری قبل گفتم جون مادراتون !جون عمه هاتون ولی اثری نداشت!
بابا!چرا دنبال دکتر کدیور راه افتادید!
در صورتی که ما پدرخونده رو داریم!فیلسوفان مکتب روزبه رو داریم!گوش پزشک و دماغ پزشک داریم!آمپول زن داریم!و…
در کوتاهترین مدّت بهتون مجوز «همه چی درمانی» میدن!
مرض دارید یا خر ته سرتون رو دندون گرفته که اینقدر زحمت میکشید و کلاس و دوره ها رو میگذرونید و دود چراغ می خورید! ی عمر هم که باید تن به آنالیز بدهید!
مگه آدم چند بار به دنیا میاد؟
ما باید خوب بخوریم ! خوب بخوابیم و خوب بچّه تولید کنیم!
آیا فلسفه و هدف «سلامت روان» غیر از این است؟!
نگران نباشید!به والدینتون گفتم که مراقبتون باشند که یک وقت دکتر کدیور«مسخ تون» نکنه!که ی وقت خدائی نکرده دنبال علم و دانش وتلاش شبانه روزی بروید!ی وقت خدائی نکرده جامعه ئی سالم داشته باشیم!
خداوندا!این فرقه ی منحرف را به راه« مکتب روزبه» هدایت فرما!!
پایان
ببینیم حضرت حافظ چه می فرماید:
پدرم روضهء رضوان به دو گندم بفروخت
ناخلف باشم اگر من به جوی نفروشم!
ایضا
عاشق شو ارنه روزی کارِجهان سرآید
ناخوانده نقشِ مقصود از کارگاه هستی
با سپاس
گرگلی سارسعدلو بچاقچی
ازکویرسیرجان(استان کرمان)
۱۵تیر۱۳۹۵
چهارشنبه ۱۶ تیر ۱۳۹۵
گرگلی سارسعدلوبچاقچی:
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام و ادب
بعد از شکست پروژه ی حمله ی وحشیانه به مرکزعلمی_فرهنگی سرزمین پارس(مرکز روانکاوی آفریقا در تاریخ۲۵خرداد۱۳۹۵) و همچنین فرار پدرخونده(رئیس باند مافیای روان) به «حومه ی لندن»؛
مافیای روان سه روز عزای عمومی اعلام کرد!
و اعضای باند مافیای روان در یک تجمع اعتراض آمیز در فرودگاه شعار«ای پدر خونده! ما را یتیم نکنید» سر دادند!
منبع:«عزای عمومی سازمان نظام پزشکی وIPA وطنی» تالیف خانم راحله ع(تاریخ انتشار۳۱فروردین۱۳۹۵).
با سپاس
گرگلی سارسعدلو بچاقچی
از کویرسیرجان(استان کرمان)
۱۶تیر۱۳۹۵
چهارشنبه ۱۶ تیر ۱۳۹۵
میهمان:
انگ فرقه بودن رو به انجمن فرویدی زدن توسط دادستان، یکی از خنده دار ترین کاراییه که می تونست بکنه. کاش اول سایت رو می خوند و درسنامه “روانکاوی در انتانسیون و روانکاوی در اکستانسیون” رو می دید. دکتر کدیور توی این درسنامه توضیح می دن که “… روانکاوی در گسترش علاوه بر این اهدافی که تا به حال برایتان توضیح دادم، یکی دیگر از اهدافی که دنبال می کند، از بین بردن این خطر است که روانکاوی تبدیل به یک Sect بشود، تبدیل به یک فرقه بشود.”
خب این مافیای روان نمیخواد این انجمن به کارش برسه که در نتیجه همین فرقه بازیها و البته معاشرتهای شبانه روزی مافیای روان باید جمع شه بره توی پستو…
https://freudianassociation.org/?p=3438
چهارشنبه ۱۶ تیر ۱۳۹۵
سیما ر.:
دادستان به خانواده ها: “دین و ایمانشان دکتر کدیور است. ”
دین و ایمانه ما حرف حقه جناب دادستان!
اگه شما هم حق می گفتی الان با هم توی یک جبهه علیه مافیای روان می جنگیدیم.
چهارشنبه ۱۶ تیر ۱۳۹۵
میهمان:
آخ آخ!
این صحنه از یادم نمیره. بازپرس با عصبانیت هی سوال می پرسید و می پرسید و انگار سوال آخریش این بود “شما چرا عضو این انجمنید”؟!
آخه این بازپرس دردش از چیه؟
یه انجمن با پروانه فعالیت،
کاملاً قانونی و در چارچوب اساسنامه داره کارش رو می کنه،
بعد دوستداران مافیای روان میان تحت لوای “قانون”
میگن این انجمن واسه چی هست!
ای بابا! درد صنعتی هم همینه بازپرس جان!
پنج شنبه ۱۷ تیر ۱۳۹۵
سمیه ر.:
با خوندن ” «فرمانده اینها زدن ندارن دادستان گفته همگیشون روانی ان و ترتیب کارشون از بالا داده شده»!!!!!!!!!!” یادم اومد حدود ساعت ۵ بعدازظهر وقتی که دکتر کدیور رو از دادسرای جرائم پزشکی آوردن وزرا و ایشون گفتن آب می خوان که قرصشون رو بخورن، میلاد ظفری داشت یه جوری برخورد می کرد که انگار دکتر کدیور به زمان هوشیار نیستن و میپرسید “میخوای روزه ات رو شروع کنی؟! ”
یه زنی هم از راه رسید و گفت ما اصلا باید بدونیم این چه قرصیه که شما می خوری!
و دست آخر هم زهرا عزیز محمدی کینه اش رو با مچاله کردن لیوان آبی که توی دست دکتر کدیور بود خالی کرد و همه آب ریخت زمین!!!!!
اگه اینا رو توی فیلم آمریکایی ها ببینیم یا فیلمایی که از جنایات اسرائیله که یک عده پلیس و دادستان و بازپرس با دستورات یکی که ما نمیبینیمش، چند تن دیگه رو بدون هیچ دلیل متقن گرفتن و بدون اینکه “جمهوری” بدونه به چند جا منتقل کردن تا بالاخره یک جایی بتونن نگهشون دارن، حرص می خوریم ولی بالاخره می گیم اینا نه دین و ایمون دارن، نه ادعای جمهوری بودنشون میشه و هزار تا دلیل دیگه.
ولی وقتی اینا رو توی همین “جمهوری” “اسلامی” میبینیم، چی باید بگیم؟ چطور باور کنیم که دستای مافیای روان خیلی پرده ها رو توی این “جمهوری” دریده و کسی هم دیگه براش سوال هم نمیشه موضوع چیه؛ عده ای کثیر از زامبی ها!
و باز یادم اومد که عزیز محمدی به اون نیرو انتظامی هایی که چهارشنبه توی دادسرا بودن می گفت اینا [اعضای انجمن] روان پریش هستن! واقعاً این کلمه روان پریش رو ایشون از کجا “یادگرفته”؟!
* https://freudianassociation.org/?p=23719
جمعه ۱۸ تیر ۱۳۹۵
سپیده م:
در پاسخ به خانم سوده رخشا که گفتند”: در عجبم که چرا دادستان دادسرای جرائم پزشکی باید علیه “تنها روانکاو مملکت” چنین صحنه سازی ای رو بکنه ولی در خصوص محمد صنعتی که اتفاقاً به حیطه کاری ایشون مربوط می شه، یعنی یک آدم مدعی روانپزشکی، داره بدون مدرک توی بیمارستان و مطب و … کار می کنه، از گل نازکتر نمیگن!”
می خواستم بگم خوب صنعتی حق سیبیل آقایون رو می ده خوب. …خانم دکتر کدیور هم پول خرج این ها کنند درست میشه. این آقایون شیتیل بگیرند می شینن سرجاشون ندیدی تن خواه مرکز و برداشتن؟
شنبه ۱۹ تیر ۱۳۹۵
مهمان:
نمی دانم چرا دزدی کامران منش و حوادث پیش آمده حقیر را یاد دزدی های قورخانه چی و جعفری نژاد و سرقت های ادبی سامان توکلی و گهر همایون پور و فریده عیسی وند و غیره می اندازد! *
گو اینکه تمام کسانی که با “مافیای روان” همکاری میکنند دست عجیبی در دزدی کردن دارند!!
و صد البته پشتکار عجیبی و ید طولایی در “تحریف کردن” و ” حذف کردن” نیز دارند!!!
عجب حکایت عجیبی است!
دکتر کدیور چقدر بجا و درست گفته اند:
” ژوئی سانس مشترک خیلی بیشتر از اهداف مشترک آدمها را به هم پیوند می دهد. ” **
* بنگرید در همین سایت: به ویژه صفحه مافیای روان
** اشاره به مقاله تکان دهنده ای با همین عنوان در همین سایت، بخش سور مقصور کاسبان روان، نوشته: خانم مرجان م.
شنبه ۱۹ تیر ۱۳۹۵
مهمان:
با پوزش.
بخشی از عنوان مقاله و منبع مقاله در کامنت قبلی رو اشتباه فرستادم! چون مثل همیشه از حافظه نوشتم!! و ” عجب موجود فریبکاری است این حافظه…” *
در تعجبم از این حافظه!
کامنت رو دوباره با اصلاح فرستادم.
* نقل از حافظه! و اشاره به مقاله ” آنچه از درسهای دکتر کدیور به یاد دارم” در همین سایت، بخش مقاله های آموزشی اعضای انجمن فرویدی، نوشته: خانم زهرا محمودی.
با نهایت احترام باید عرض کنم حتی خود خانم محمودی هم در این مقاله دچار خطا شده اند! و به جای کلمه “دفتر” از کلمه “مطب” برای دفتر روانکاوی دکتر کدیور استفاده کردند و تا جایی که حقیر در حافظه !! ام به یاد دارم دکتر کدیور در کتاب مکتب لکان بر کلمه “دفتر” تاکید کرده اند. البته اگر باز هم حقیر طبق معمول دچار اشتباه نشده باشم!!
الله اعلم!
شنبه ۱۹ تیر ۱۳۹۵
میهمان:
یعنی مغزم سوت کشید اینو خوندم:
“افسر نگهبان از قبل در مورد ما می دانست، گفت اینها در یک «کنگره» اعتراض کرده اند!!!!!!!!”*
باورم نمیشه!!
حالا داره کنار هم چیدنهای مافیای روان اندکی برام شکل میگیره.
۱- سخنرانی دکتر کدیور در بیمارستان روزبه،”از همین سخنرانی بود که احساس ناامنی[۱] صنعتی آغاز شد/ راستی رفعتیان از کی استخدام شد؟”**: اردیبهشت ۷۸
اقدام مافیای روان:
بستری اجباری دکتر کدیور: سال ۹۱
۲- اعتراض در کنگره خواری: سال ۹۳
اقدام مافیای روان:
آخرین اقدام برای پلمپ مرکز روانکاوی آفریقا و زندانی کردن دکتر کدیور: سال ۹۵
جالب نیست؟! اولش چندین سال با حوصله کمین میکردن، ولی حالا که دیدن رئیس این انجمن و انجمنش شوخی ندارن، سرعتشون برای “امحا کردن” بالا رفته!
* https://freudianassociation.org/?p=23899
** https://freudianassociation.org/?p=10354
شنبه ۱۹ تیر ۱۳۹۵
مهمان:
قابل توجه “مافیای روان” و تمام همکاران و همیاران و حامیان و طرفداران آنها:
” پنج شنبه ۲۸ اسفند ۱۳۹۳
دیدگاه خانم مرجان م. درباره «مافیای روان»
مقاله «رمانهای خانوادگی» (فروید، ۱۹۰۹):
«کودک کوچکتر بصورتی بسیار ویژه تمایل دارد برای خلع آنهایی که قبل از او بدنیا آمده اند از حقوقشان از این داستانهای تخیلی استفاده کند ـ به روشی که آدم را بیاد توطئه چینی های تاریخی می اندازد!… رمانهای خانوادگی از این پس می تواند ظاهر شود که در آن قهرمان و مولف خودش به مشروعیت می رسد در حالیکه خواهران و برادرانش سرانجام حرامزاده از آب در می آیند.»
پی نوشت دکتر کدیور به تاریخ ۸۷/۹/۲۳ بر صورتجلسه چهارمین جلسه هیات مدیره انجمن فرویدی به تاریخ ۸۷/۹/۲ :
«خوب گوشهایتان را باز کنید. آرزوهای کودکی تحقق ناپذیرند. شما نمی توانید از همه «خواهرها و برادرها» جلو بزنید. نمی توانید آنها را از صحنه حذف کنید. بیهوده تلاش نکنید. البته منحل شدن کمپلکس های کودکی فقط در آنالیز شخصی هر فرد امکان پذیر است ولی حواستان را جمع کنید که حداقل هر روز این کمپلکس ها را از نو زندگی نکنید!»
سخنرانی ۲۱ از سخنرانی های آشنایی با روانکاوی «رشد لیبیدو و ارگانیزاسیون های جنسی» (فروید، ۱۷-۱۹۱۶)
«با اینحال از آنجایی که هر کس و نه فقط نوروتیک ها، این رویاهای perverse، محرم آمیزانه و قاتل وار را تجربه می کند، می توانیم نتیجه بگیریم که مردمانی که امروزه نرمال هستند از مسیر رشدی گذشته اند که از میان perversion ها و object-cathexis های کمپلکس اودیپ عبور کرده که این مسیر رشد نرمال است و اینکه نوروتیک ها تنها به شکل بزرگنمایی و زمخت نمایی شده ای آن چیزی را برای ما آشکار می کنند که آنالیز رویاها به ما در افراد سالم نیز آشکار می سازد.»
سخنرانی ۱۳ از سخنرانی های آشنایی با روانکاوی «صور باستانی و کودک ماندگی رویاها» (فروید، ۱۹۱۵):
«هر زمانی در مسیر زندگی یک فرد که کسی سر راه او قرار می گیرد ـ و چقدر زیاد این اتفاق با توجه به پیچیدگی روابط یک فرد در زندگی می تواند رخ دهد!ـ رویا بی درنگ آماده است تا آن شخص را بکُشد حتی اگر او پدر یا مادر، خواهر یا برادر، زن یا شوهر باشد.»
سخنرانی ۹ از سخنرانی های آشنایی با روانکاوی «سانسور در رویاها» (فروید، ۱۹۱۵):
«من بحثی ندارم که شما برای خودتان چگونه به نظر می آیید؛ اما آیا خیرخواهی را در میان فرادستان و رقبای خود، جوانمردی را در بین دشمنان خود چنان فراوان و رشک را در اجتماع دور و برتان چنان اندک یافته اید که حس می کنید وظیفه دارید در برابر اینکه شرارت ایگوئیستیک سهمی در طبیعت انسانی داشته باشد به مقابله برخیزید؟ آیا نمی دانید که یک آدم معمولی در مورد هر آنچه مرتبط با زندگی جنسی باشد چقدر غیر قابل کنترل و غیر قابل اعتماد است؟ یا آیا نمی دانید که تمام انواع تخلفات و افراطی گری هایی که ما در شب خواب می بینیم، آدم های بیدار روزانه در زندگی واقعی مرتکب می شوند؟ … و حالا لحظه ای چشم خود را از افراد بردارید و جنگ جهانی را در نظر بگیرید که هنوز هم دارد اروپا را به ویرانی می کشد. به وحشیگری، بی رحمی و دروغ های عظیمی فکر کنید که می توانند جهان متمدن را فرا بگیرند. آیا واقعا بر این باورید که یک مشت مردم جاه طلب و فریبکار بی وجدان می توانستند از تمام این ارواح شریر بند بگشایند اگر میلیون ها دنباله رو، شریک گناه آنها نبودند؟»
و در آخر…
پی نوشت دکتر کدیور به تاریخ ۸۷/۷/۹ بر صورتجلسه سی و هشتمین جلسه هیات مدیره انجمن ارتباط با جامعه جهانی روانکاوی به تاریخ ۸۷/۲/۱۴:
««ژویی سانس مشترک خیلی بیشتر از اهداف مشترک آدم ها را به هم پیوند می دهد.» ” *
*
ژوئی سانس مشترک خیلی بیشتر از اهداف مشترک آدم ها را به هم پیوند می دهد
شنبه ۱۹ تیر ۱۳۹۵
مهمان:
یک نقشه جدید تکراری از قبل طراحی شده برای حذف دوباره دکتر کدیور…
اول تکذیب می کنند
بعد تحریف می کنند
بعد دزدی می کنند
بعد حذف می کنند به انواع مختلف!
حذف از تاریخ روانکاوی در ایران
حذف فیزیکی
و… *
« باید بعرض برسانیم که این بار هم دفترچه راهنمای «اکول فرویدی پاریس» (که یکی از هفت اکول زیر مجموعه انجمن جهانی روانکاوی است) را به بازرسان معاونت درمان و مامور همراه نشان دادیم و توضیح داده شد که دکتر کدیور تنها روانکاو ایران هستند و ایشان جزء هیات علمی اکول فرویدی پاریس بوده و یکی از معدود کسانی هستند که خارج از فرانسه اجازه تربیت روانکاو را دارند و می توانند آنالیز didactic (آموزشی) انجام دهند (در واقع ایشان از این بابت در کل قاره آسیا بی همتا است)، و توضیح داده شد که ایشان مشغول انجام همین کار در چارچوب انجمن فرویدی می باشند (کپی این دفترچه ضمیمه است). بازرسان اساسنامه انجمن را ملاحظه نمودند که بر اساس بند ۵ ماده ۹ آن «تلاش برای فراهم کردن شرایط تربیت روانکاو در داخل کشور بر اساس استانداردهای بین المللی» از اهداف انجمن است و دکتر کدیور دقیقاً همین عمل را انجام می دهند که این جریان هم هیچ ارتباطی به وزارت بهداشت ندارد. دکتر کدیور از دو مرجع معتبر در دنیا یعنی انجمن جهانی روانکاوی و وزارت کشور جمهوری اسلامی ایران مجوز برای انجام این عمل را دارا می باشند. که با مشخص شدن این موضوع حتی مامور انتظامی که در معیت دو نفر بازرس مذکور در انجمن حاضر بود با تعجب پرسید یعنی خانم دکتر تنها روانکاو ایران هستند؟! و همینطور بازرسان هم با توضیحات ما تعجب کردند و گفتند پس چرا رییس ما، ما را فرستاده اینجا؟! این کار از نادانی بوده یا از چیز دیگر؟! » **
* بنگرید در همین سایت: «مافیای روان»
** اشاره به بخشی از « نامه سرگشاده دکتر میترا کدیور رییس انجمن فرویدی به محضر گرانقدر ریاست محترم قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران/ بخش دوم »
https://freudianassociation.org/%d9%86%d8%a7%d9%85%d9%87-%d8%b3%d8%b1%da%af%d8%b4%d8%a7%d8%af%d9%87-%db%b2/
شنبه ۱۹ تیر ۱۳۹۵
مهمان:
کلمه «تزریق»!
«هاشمی با پرداختن به مبحث ارتقای نشاط اجتماعی در کشور عنوان کرد: اینکه به فردی پیشنهاد کردیم برای نشاط اجتماعی به یک کنسرت برویم و از آن طرف با اظهارنظرهای سیاسی درباره اصل برگزاری کنسرت این موارد را به هم ارتباط دهیم صحیح نیست به هر حال باید بپذیریم که ۱۲ درصد جامعه ما دچار افسردگی هستند آنها به درمان نیاز دارند. بنابراین باید با ارتقاء نشاط اجتماعی به کشور امید تزریق کرد.» *
*راهکار خودش و «اساتیدش» صنعتی-نوربالا: چرا مردم را بعد از نماز جمعهها راه میاندازند برای وام ازدواج؟ چرا پرستار یا معلم و یا کارگر را تحریک میکنند؟
https://freudianassociation.org/%d8%b1%d8%a7%d9%87%da%a9%d8%a7%d8%b1-%d8%a7%d8%b3%d8%a7%d8%aa%db%8c%d8%af%d8%b4-%d8%b5%d9%86%d8%b9%d8%aa%db%8c-%d9%86%d9%88%d8%b1%d8%a8%d8%a7%d9%84%d8%a7/
«بستری اجباری روانپزشکی»!!
*
چرا وزیر بهداشت درست بعد از تجمع ۲۴ ساعته انجمن فرویدیها در وزارتخانهاش و افشاگریهای متعاقب آن توسط آنها یادش میافتد که «لایحه»! «بستری اجباری روانپزشکی»اش را برای معاون اول رئیس جمهور بفرستد؟؟؟!!!
https://freudianassociation.org/wp-content/uploads/2016/06/11.jpg
چرا وزیر بهداشت فردای ارائه «لایحه»! «بستری اجباری روانپزشکی»اش به معاون اول رئیس جمهور سراسیمه از محل بیمارستان «بستری اجباری» دکتر کدیور «بازدید» میکند و از همانجا برای او «پاسخ غیر مستقیم» میفرستد؟؟؟!!!
نتیجه:
«تزریق امید»(بهتر بگم: دارو) به عنوان پیش زمینه ای برای «بستری اجباری روانپزشکی» و در نتیجه «شوک الکتریکی» و اقدام به «حذف فیزیکی»!!! تحت عنوان «قصور پزشکی» در زیر چتر «قانون»!!!!
نتیجه بعدی:
قتل عمدی قانونی!!!!!
این لینک ها فقط نمونه ای از این موارد هستند…
آیا همه صرفا تصادفی هستند؟؟!
«ژوئی سانس مشترک»! *
دسیسه های مختلف…
«ردپای مافیای روان» ! **
*
ژوئی سانس مشترک خیلی بیشتر از اهداف مشترک آدم ها را به هم پیوند می دهد
https://freudianassociation.org/%da%98%d9%88%d8%a6%db%8c-%d8%b3%d8%a7%d9%86%d8%b3-%d9%85%d8%b4%d8%aa%d8%b1%da%a9-%d8%ae%db%8c%d9%84%db%8c-%d8%a8%db%8c%d8%b4%d8%aa%d8%b1-%d8%a7%d8%b2-%d8%a7%d9%87%d8%af%d8%a7%d9%81-%d9%85%d8%b4%d8%aa/
**
«روانپریش» همان سرنخی است که اگر آن را از راهروی دادسرای جرائم پزشکی دنبال کنیم، ردپای «مافیای روان» را خواهیم دید
یکشنبه ۲۰ تیر ۱۳۹۵
مهمان:
“داد”سرای جرایم پزشکی!
اینجا که “داد”سرا نیست!! بلکه “جرم”سرا هست!!!
بهتره از این به بعد بگیم:
“جرم”سرای جرایم پزشکی!
والا حقیر که اونجا نبودم ولی از کامنت های اعضای انجمن فرویدی فقط میشه نتیجه گرفت که اونجا انواع “جرم” و ظلم در حق انجمن فرویدی روا شده…
اونجا خبر از همه چیز هست الا “داد”!!
“جرم”سرای جرایم پزشکی!
“دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان کجاست؟؟؟؟”
؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
یکشنبه ۲۰ تیر ۱۳۹۵
مهمان:
“جرم”سرای جرایم پزشکی!
دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان کجاست؟؟؟؟
چهارشنبه ۲۳ تیر ۱۳۹۵
پ.ز.ک.:
داشتم به بازپرس کیانی توصیح می دادم که سازمان جهانی روانکاوی تعیین کننده استانداردهای بین المللی روانکاوی است. ناگهان او به وسط جمله ام پرید و گفت: کی گفته؟! فقط مکثی کردم و نگاهم بر او خیره ماند.
جالب است که این بازپرس «دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان» را به رسمیت می شناسد.
چهارشنبه ۲۳ تیر ۱۳۹۵
گرگلی سارسعدلوبچاقچی:
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام و ادب
موضوع مطلب م.م:«با با تو اون کارتون بچگیهای ما که از تلویزیون همین کشور پخش میشد میتی کومان هم حکمش رو نشون میداد!»(تاریخ انتشار۲۲ تیر۱۳۹۵).
و اما بعد:
خب اینجا(در بین اعضای باند مافیای روان) همه چیز نامرئی ست!
مدرکش نامرئی!
دانشکده پزشک_روانی دانشگاه انگلستانش نامرئی!
تألیفاتش نامرئی!
خب معلومه که:
حکمش نامرئی ست!
شاید هم« حکم» رو «شریح قاضی» و«سنان بن انس» صادر کردند بودند! ولی تا از کوفه به شهر ری(شهر از ما بهترون) برسه خب زمان میبره!چرا اینقدرحکم حکم حکم میزنید!…
از طرفی تو اون کارتون بچگیها،«میتی کومان» بود ولی اینجا هر «مدرک» خواست، فرمان: او را «بکوبان» است!
پایان
خاموشی و مرگ آئینهء یک سرودند:
نشنیدی این راز را از لب مرغ مرده،
که در قفس جان سپرد:
«بودن
یعنی همیشه سرودن.
بودن:سرودن،سرودن:
رنگ سکون را زدودن.»
(شفیعی کدکنی)
با سپاس
گرگلی سارسعدلو بچاقچی
از کویر سیرجان(استان کرمان)
۲۳تیر۱۳۹۵
پنج شنبه ۲۴ تیر ۱۳۹۵
م. ز. گ.:
به محض ورود به کلانتری ۱۰۳ گاندی وقتی که اعضای انجمن موبایلها را تحویل می دادند مردی را دیدم که (گویا رئیس کلانتری بود) فریاد می زد و به سرباز مقابلش می گفت زنگ بزنید یک ماشین ون بیاورند و همه را بریزد و به زندان بیرید. اگر این سخن را در کنار این مطلب قرار دهیم:« آقایی از داخل کلانتری بیرون آمد و به مشهدی اشاره کرد که نزد او برود و گفت من بالا داشتم بازجویی می شدم شنیدم که داشتند با دوستان شما صحبت می کردند. از من نشنیده بگیرید ولی اینها می خواهند اتهام تجمع غیرقانونی را به شما بزنند. زیر بارش نروید. اینها هیچ چیز ندارند. اینها خودشان خلاف کرده اند، فقط یک حکم داشته اند. کار خودشان خلاف بوده. و باز تکرار کرد اینها را از من نشنیده بگیرید. شماها هم که این پایین هستید در کلانتری نمانید بیایید بیرون بایستید. یکی دیگر از اعضا (دکتر اردشیرزاده) وقتی خواست وارد کلانتری شود، سربازی که مسئول ثبت ورود و خروج بود، به وی گفت: « برای چی می خواهی بروی داخل؟ برای اینها صورتجلسه کرده اند و حکم بازداشت شان آمده. می خواهند بازداشت شان کنند و بفرستند دادسرا. به نفع ات است که داخل نروی، من به خاطر خودتان می گویم»» متوجه خواهیم شد که دقیقا همان اتفاق افتاد.یعنی همان حرف اول کلانتری ۱۰۳ گاندی توسط دادسرای جرائم پزشکی در نهایت پیاده شد. طراحی و اجرای نقشه ای از پیش تعیین شده که در آن زنجیره گسترده ای از دستان اختاپوس فساد خود را به نمایش گذاشت که «مافیای روان» را حمایت می کند. تمام تلاش آنها چه در کلانتری، چه در دادسرا این بود که دکتر کدیور را از اعضای انجمن جدا کنند و ایشان را به تنهایی…
آری! «حذف قیزیکی دکتر کدیور» در سال ۲۰۱۳ در حال تکرار بود.
پنج شنبه ۲۴ تیر ۱۳۹۵
م. ز. گ.:
با عرض پوزش منبع کامنت قبلی را فراموش کردم:
*«آقایی از داخل کلانتری بیرون آمد و به مشهدی اشاره کرد که نزد او برود و گفت من بالا داشتم بازجویی می شدم شنیدم که داشتند با دوستان شما صحبت می کردند. از من نشنیده بگیرید ولی اینها می خواهند اتهام تجمع غیرقانونی را به شما بزنند. زیر بارش نروید. اینها هیچ چیز ندارند. اینها خودشان خلاف کرده اند، فقط یک حکم داشته اند. کار خودشان خلاف بوده. و باز تکرار کرد اینها را از من نشنیده بگیرید. شماها هم که این پایین هستید در کلانتری نمانید بیایید بیرون بایستید. یکی دیگر از اعضا (دکتر اردشیرزاده) وقتی خواست وارد کلانتری شود، سربازی که مسئول ثبت ورود و خروج بود، به وی گفت: « برای چی می خواهی بروی داخل؟ برای اینها صورتجلسه کرده اند و حکم بازداشت شان آمده. می خواهند بازداشت شان کنند و بفرستند دادسرا. به نفع ات است که داخل نروی، من به خاطر خودتان می گویم.»»
https://freudianassociation.org/?p=24308
جمعه ۲۵ تیر ۱۳۹۵
گرگلی سارسعدلوبچاقچی:
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام و ادب
موضوع مطلب مهمان:«تلاش برای فراهم کردن شرایط تربیت روانکاو در داخل کشور بر اساس استانداردهای بین المللی »(تاریخ۲۴تیر۹۵).
واما بعد:
سوالها و پیشنهادهای گرگلی به خانم دکتر کدیور:
۱)چرا اینقدر خودتان را به زحمت می اندازید که شرایطی در داخل کشور فراهم کنید که بر اساس استانداردها ی بین المللی، روانکاو تربیت شود؟!چرا از عقب افتادگی علم و دانش روانکاوی این سرزمین نسبت به استاندارهای بین المللی می ترسی؟
زخشکسالی چه ترسی؟-که سد بسی بستند:
نه در برابر آب،
که در برابر نور
و در برابر آواز و در برابر شور…
(شفیعی کدکنی)
۲)چرا با اعضای باند مافیای روان درافتادید؟ و دستشان را برا مردم بیچاره رو کردید؟چرا نمی گذارید مردم را بچاپند؟چرا جان خودتان را به خطر می اندازید؟چرا نمی گذارید اعضای باند مافیای روان شادی و پایکوبی کنند و کنگره ی جعلی برگذار نمایند؟
«پاسخ»
هیچ می دانی چرا،چون موج،
در گریز از خویشتن ،پیوسته می کاهم؟
-زانکه بر این پردهء تاریک،
این خاموشیِ نزدیک،
آنچه می خواهم نمی بینم،
وآنچه می بینم نمی خواهم.
(شفیعی کدکنی)
۳)چرا بعد از۵۲ روز بستری اجباری و بعدش هم ۵ روز زندانی شدن و…تسلیم اعضای باند مافیای روان نمی شوید؟چرا میدان مبارزه رو خالی نمیکنید؟
همیشه دریا دریاست.
همیشه دریا توفان دارد.
(شفیعی کدکنی)
پیشنهادهای گرگلی:
آیا بهتر نیست به جای این همه دلسوزی و از راحتی خود گذشتن و فداکاری و در جهت جامعه ئی سالم تلاش کردن و «تربیت روانکاو» بر اساس استانداردهای بین المللی و…به مشاغل تو بورسِ زیر رو بیاورید(اونوقت اعضای باند مافیای روان کاری به کارتون ندارند!):
۱)فروش مواد مخدر از قبیل شیشه و کراک و انواع افیونها و…
۲)فروش مشروبات الکلی و…
۳)صادر کردن ناموس مملکت به کشورها عربی و….
۴)اختلاسهای میلیاردی…
پایان.
آنچه در تو بود،
گر شهامت واگر جنون،
با صفیر آن سپیده
خوشترین چکامه های قرن را سسرود.
(شفیعی کدکنی)
با سپاس
گرگلی سارسعدلو بچاقچی
از کویر سیرجان(استان کرمان)
۲۵تیر۹۵
یکشنبه ۲۷ تیر ۱۳۹۵
منصوره اردشیرزاده:
«استفاده غیرمجاز از عناوین علمی (دکتری) بدون مجوز و اخذ مدرک مربوطه »!!!!*
جناب بازپرس کیانی؛
بابا اون که محمد صنعتی است که سی سال آزگاره همه رو سرکار گذاشته!!!
بابا خوب شما که مچ بی مدرک ها و مدرک تقلبی ها را خوب می گیری!!چی می شد یه اصلاحیه کوچولو هم می زدی رو مجوزی که بابا جان وزیر به صنعتی داد تا فلوشیپ رواندرمانی راه بندازه!!!
* https://freudianassociation.org/?p=24585
یکشنبه ۲۷ تیر ۱۳۹۵
مرجان مشهدی:
«بازپرس کیانی در سریال «اصلاحیه کوچولو»: «از دید من» برای اخلال در نظم عمومی همراه داشتن مدرک دکتری الزامی ست!»
https://freudianassociation.org/?p=24585
«استفاده غیرمجاز از عناوین علمی (دکتری) بدون مجوز و اخذ مدرک مربوطه»!!!
هیچی… فقط خواستم به جناب بازپرس یادآوری کنم من محمد صنعتی نیستم ها؟!!! از دیروز نمی تونم جلوی خنده مو بگیرم. فکر کنید واقعا!!!
یکشنبه ۲۷ تیر ۱۳۹۵
مهین:
جناب آقای دادستان محترم دادسرای جرایم پزشکی!
جناب آقای بازپرس؛
اگر منظور شما از «اخلال در نظم عمومی» سوال کردن از مدرک نداشته صنعتی است!
اگر منظور شما از «اخلال در نظم عمومی»اعتراض کردن به احکام بازرسی غیرقانونی است!
اگر منظور شما از «اخلال در نظم عمومی» تبعیت از احضار به دادسرا بدون دریافت ابلاغ احضاریه قانونی است!
اگر منظور شما از «اخلال در نظم عمومی» تاکید ما بر اجرای حقوق شهروندی است!
اگر منظور شما از «اخلال در نظم عمومی» اعتراض کردن به صدور احضاریه با اتهامات مرتکب نشده، برای افرادی است که به خواسته های غیرقانونی شما تن نمی دهند!
اگر منظور شما از از «اخلال در نظم عمومی» سکوت نکردن در مقابل ضرب و شتم با باتوم و شوکر و بازداشت غیرقانونی است!
و اگر منظور شما از «اخلال در نظم عمومی» تبعیت نکردن از دستورات غیرقانونی افرادی است که از «حقوق» ارتزاق می کنند و «حق» را زیر پا می گذارند!
بله! من با صدای بلند اعلام می کنم که یک مختل کننده «نظم عمومی» دادسرای تحت اختیار شما هستم!
اما! ظاهرا فراموش کرده اید که در واقع این شمایید که «اخلال در نظم عمومی» یک «جمهوری» با شعارهای «اسلامی» کرده اید!
هیهات من الذله! هیهات من الذله!
یکشنبه ۲۷ تیر ۱۳۹۵
روابط عمومی انجمن فرویدی:
طی سه روز یکشنبه ۱۳ تیر، دوشنبه ۱۴ تیر و سه شنبه ۱۵ تیرماه ۱۳۹۵ لینک مطلب «نامه سرگشاده دکتر میترا کدیور رییس انجمن فرویدی به محضر گرانقدر ریاست محترم قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران/ بخش یکم» برای افراد و نهادهای زیر ارسال شد:
۱۴۰ تن از روسا و حوزه های ریاستی قوه قضاییه؛ ریاست محترم قوه قضاییه، وزیر محترم دادگستری، ریاست محترم دیوان عالی کشور، ریاست محترم بازرسی کل کشور، دادستانی کل کشور، دیوان عدالت اداری، معاونت های قوه قضاییه، دادسراها، کانون وکلای دادگستری و سایر حوزه های ریاستی،
۱۷۸ مورد سایر نهادهای قوه قضاییه،
۱۳ معاونت وزارت بهداشت،
۳۹ تن از روسای محترم دانشگاههای علوم پزشکی کشور،
۳۵ تن از اعضای محترم هیئت علمی روانپزشکی و روانشناسی دانشگاهها،
۵۸۴ تن از روانپزشکان محترم.
این ایمیل برای وزیر بهداشت، محمد صنعتی، سید احمد جلیلی، سید وحید شریعت، شبنم نوحه سرا، امیرعباس کشاورز، افشین اعتضادی، مهدی صابری و معاونت درمان دانشگاه شهید بهشتی سی سی شده است.
ضمنا ایمیلها توسط اعضای انجمن برای ۱۱۲ نفر از خبرنگاران نیز فوروارد شده است.
یکشنبه ۲۷ تیر ۱۳۹۵
روابط عمومی انجمن فرویدی:
طی سه روز شنبه ۱۹ تیر، یکشنبه ۲۰ تیر و دوشنبه ۲۱ تیرماه ۱۳۹۵ لینک «بخش کامران منش طرار» برای افراد و نهادهای زیر ارسال شد:
۱۳ معاونت محترم وزارت بهداشت،
۴۴ معاونت محترم درمان دانشگاههای علوم پزشکی کشور،
۴۲ تن از روسای محترم دانشگاههای علوم پزشکی کشور،
۳۵ تن از اعضای محترم هیئت علمی روانپزشکی و روانشناسی دانشگاهها،
۵۸۴ تن از روانپزشکان محترم.
این ایمیل برای وزیر بهداشت، محمد صنعتی، سید احمد جلیلی، سید وحید شریعت، شبنم نوحه سرا، امیرعباس کشاورز، افشین اعتضادی، مهدی صابری و معاونت درمان دانشگاه شهید بهشتی سی سی شده است.
ضمنا ایمیلها توسط اعضای انجمن با همان سی سی، برای ۱۱۲ نفر از خبرنگاران نیز فوروارد شده است.
دوشنبه ۲۸ تیر ۱۳۹۵
ناصر:
بازپرس کیانی، “دادستان جرار”*!
شماها هم که در پرونده سازی به همان اندازه دادسرای جرایم پزشکی گاف می دهید و ناشیانه رفتار می کنید! بابا اگر این “مافیای روان” آمد سراغ شماها برای این بود که فکر می کرد شماها باهوش تر از آن پزشکانی هستید که مشغول “خاله بازی” قضاوت کردن در دادسرای نظام پزشکی هستند. پس این “مافیای روان” مادرمرده باید به کی رو بیندازد؟! یعنی واقعاً “خاک بر سر این ملت حیف نان” که اینطور توطئه های “مافیای روان”اش با ناشیگری های شما “مردان قانون”(!!!) عقیم می ماند! عقیم که چه عرض کنم، به رسوائی سیاه می کشد!
*بالاخره آن شاکی خصوصی که کامران منش طرار و دادستان «جرار» به دنبالش بودند یافت شد!
https://freudianassociation.org/?p=24294
سه شنبه ۲۹ تیر ۱۳۹۵
زهرا نوعی:
«بازپرس کیانی در سریال «اصلاحیه کوچولو»: «از دید من» برای اخلال در نظم عمومی همراه داشتن مدرک دکتری الزامی ست!»
https://freudianassociation.org/%D8%A8%D8%A7%D8%B2%D9%BE%D8%B1%D8%B3-%DA%A9%DB%8C%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%B3%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%84-%D8%A7%D8%B5%D9%84%D8%A7%D8%AD%DB%8C%D9%87-%DA%A9%D9%88%DA%86%D9%88%D9%84%D9%88/
بازپرس کیانی [خطاب به دکتر پشت مشهدی]: شهر هرت که نیست! هر وقت مدرکتان را از «دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان» گرفتید؛ می توانید از عنوان دکتر استفاده کنید!
سه شنبه ۲۹ تیر ۱۳۹۵
روابط عمومی انجمن فرویدی:
طی چهار روز شنبه ۲۶، یکشنبه ۲۷، دوشنبه ۲۸ و سه شنبه ۲۹ تیرماه ۱۳۹۵ لینک « نامه سرگشاده دکتر میترا کدیور رییس انجمن فرویدی به محضر گرانقدر ریاست محترم قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران/ بخش دوم» برای افراد و نهادهای زیر ارسال شد:
۱۳۶ تن از روسا و حوزه های ریاستی قوه قضاییه؛ ریاست محترم قوه قضاییه، وزیر محترم دادگستری، ریاست محترم دیوان عالی کشور، ریاست محترم بازرسی کل کشور، دادستانی کل کشور، دیوان عدالت اداری، معاونت های قوه قضاییه، دادسراها، کانون وکلای دادگستری و سایر حوزه های ریاستی،
۱۲۳ مورد سایر نهادهای قوه قضاییه،
۱۳ معاونت محترم وزارت بهداشت،
۴۵ تن از روسای محترم دانشگاههای علوم پزشکی کشور،
۳۵ تن از اعضای محترم هیئت علمی روانپزشکی و روانشناسی دانشگاهها،
۵۸۴ تن از روانپزشکان محترم.
این ایمیل برای وزیر بهداشت، محمد صنعتی، سید احمد جلیلی، سید وحید شریعت، شبنم نوحه سرا، امیرعباس کشاورز، افشین اعتضادی، مهدی صابری و معاونت درمان دانشگاه شهید بهشتی سی سی شده است.
ضمنا ایمیلها توسط اعضای انجمن با همان سی سی، برای ۱۱۲ نفر از خبرنگاران نیز فوروارد شده است.
سه شنبه ۲۹ تیر ۱۳۹۵
گرگلی سارسعدلوبچاقچی:
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام وادب
موضوع مطلب خانم الهام.ف:«بازپرس جان،جناب کیانی،ناخودآگاه را کورتاژ نمی کنند!!!»(تاریخ انتشار۲۱تیر۹۵).
«بازپرس شعبه۲دادسرای جرائم پزشکی حتی درباره تخت معروف روانکاوی یا همانcoachمعروف هیچ چیز نشنیده وآنوقت می خواهد پایش را در کفش روانکاوی کند!!!»
واما بعد:
پس از حمله ی مزدوران و جان نثاران باند مافیای روان به«کوی باشرفتان»(انجمن فرویدی)و تجسس زیادِ نیروهای زحمتکش و مزاحم!بالاخره یک دستگاه «تخت کورتاژ» کشف شد!(عجب کشفی!!!)
بعد از این کشف مهّم! پدرخونده (رئیس باند مافیای روان) طی «حکمی نامرئی» از اعضای باندش خواست که کلیه ی« تختهای کورتاژ»را از مکانهای زیر جمع آوری شوند:
۱)از تمامی مطب های دندانپزشکی ها!
۲)از تمامی اتاقهای جراحی مخصوصا جراحی دماغ!
۳)از تمامی مبل فروشیها!مخصوصا کاناپه ها!
۴)از تمامی بوفه های اتوبوس ها!
۵)از زیر پای تمامی کارتون خوابها،البته اگه کارتونش به شکل تخت کورتاژ باشه!
۶)جمع آوری تمامی دستشوئی فرنگی ها، چون احتمال استفاده به جای تخت کورتاژ هست!(تهاجم کورتاژی!)
.
.
.
پایان.
خیام:
گاوی ست در آسمان و نامش پروین
یک گاوِ دگر نهفته در زیر زمین
چشم خردت بازکن از روی یقین
زیر و زبر دو گاو، مشتی خر بین!
با سپاس
گرگلی سارسعدلو بچاقچی
ازکویرسیرجان(استان کرمان)
۲۹تیر۱۳۹۵
پنج شنبه ۳۱ تیر ۱۳۹۵
مرجان مشهدی:
با این روال جناب بازپرس کیانی فکر کنم همه باید همت کنیم «حقایق» زندگی صنعتی را بعنوان اتهاماتمان بپذیریم مثلا من اتهام بی مدرکی دریافت کنم، یکی دیگر اتهام حق ویزیت ۳۲۰ هزار تومانی، آن یکی اتهام ازدواج با بیمار و به همین ترتیب. ظاهرا در دادسرای جرایم پزشکی نشسته اند آن اتهاماتی را که دادستان انتظامی سازمان نظام پزشکی به دفاع از صنعتی متوجه دکتر کدیور کرده بود، هی می خوانند و آن را بین ما تقسیم می کنند. فقط نمی دانم بازپرس برای این کار شیر یا خط می اندازد که چی را به کی بچسبانند یا از جدول اعداد تصادفی استفاده می کنند!
پنج شنبه ۳۱ تیر ۱۳۹۵
مرجان م.:
در عجبم از این پدرخوانده که هر چه دادسرا در این مملکت است برو بچس صنعتی در آن «موجود هست»؛ آن از دادسرای نظام پزشکی، این هم دادسرای جرایم پزشکی. کلا هر چه پزشکی است در خدمت پدرخوانده است. وزیر بهداشت هم که نگو، سری از هم سوایند. فقط این را که دادستان ذبیح زاده و بازپرس کیانی گفته اند روانکاوی کار روانپزشکان است، نمی توانم فراموش کنم یعنی این شد «قانون» فقط «تنها نهاد رسمی روانکاوی در ایران» خبر ندارد، «وزارت کشور» خبر ندارد، «مجلس» خبر ندارد، … با این حساب چه بیخبرانیم ما!!!
پنج شنبه ۳۱ تیر ۱۳۹۵
سوده ر.:
یادم می آید که روی دستبندهایی که به دستان ما زدند حک شده بود:
“Made in England”
نمی توانم وجدی که از دیدن این عبارت سراپای وجودم را گرفت توصیف کنم. فقط این جمله آمد: “با دستبند انگلیسی بر دست ما دستبند زدند.” و “دستبند انگلیسی” برایم معنایی جز “دستبند “صنعتی” ساز” نداشت.
صنعتی و مافیای روان برای رئیس انجمن فرویدی و اعضای انجمن تار تنیدند ولی خود در آن اسیر شدند و حالا محتاج “اصلاحیه ها”ی مضحک خودشان هستند…
امام صادق (ع) می فرماید: خدا را شکر که دشمنان ما را از احمق ها آفرید (متاسفانه نتوانستم منبع آن را پیدا کنم). این حدیث این روزگار ماست.
جمعه ۰۸ مرداد ۱۳۹۵
روابط عمومی انجمن فرویدی:
طی روزهای جمعه، شنبه و یکشنبه ۱، ۲ و ۳ امرداد و پنجشنبه ۷ امرداد ۱۳۹۵ ایمیل با محتوای لینک «نامه سرگشاده اعضای هیئت مدیره انجمن فرویدی» برای افراد و نهادهای زیر ارسال شد:
۱۳۶ نفر از روسا و حوزه های ریاستی قوه قضاییه؛ ریاست محترم قوه قضاییه، وزیر محترم دادگستری، ریاست محترم دیوان عالی کشور، ریاست محترم بازرسی کل کشور، دادستانی کل کشور، دیوان عدالت اداری، معاونت های قوه قضاییه، دادسراها، کانون وکلای دادگستری و سایر حوزه های ریاستی،
۱۲۳ مورد سایر نهادهای قوه قضاییه،
۴۶ نفر از روسای محترم دانشگاههای علوم پزشکی،
۴۴ نفر از معاونت های محترم درمان علوم پزشکی،
۱۳ مورد معاونت های وزارت بهداشت،
۳۵ نفر از اعضای محترم هیئت علمی گروههای روانپزشکی و روانشناسی،
۵۸۴ نفر از روانپزشکان محترم،
۲۰ مورد از خبرگزاری ها،
۱۱۳ مورد صدا و سیما،
۱۲۱ نفر از نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی.
این ایمیل برای وزیر بهداشت، محمد صنعتی، سید احمد جلیلی، سید وحید شریعت، شبنم نوحه سرا، امیرعباس کشاورز، افشین اعتضادی، مهدی صابری و معاونت درمان دانشگاه شهید بهشتی، محمدرضا کامران منش سی سی شده است.
ضمنا ایمیلها توسط اعضای انجمن با همان سی سی، برای ۱۱۳ نفر از خبرنگاران نیز فوروارد شده است.
چهارشنبه ۰۳ شهریور ۱۳۹۵
ا. روشن:
سایت تنها نهاد رسمی روانکاوی را می بندید؟!! شوخیتان گرفته است؟! آن جناب قاضی که دستور بستن این سایت را داده، ایا واقعا در مسند عدالت نشسته؟!!! چطور ممکن است سایت کسانی را که بیش از ۲ سال وجود پدر مافیای روان را فریاد می زند را بست ولی به سراغ او که ۳۱ سال، بدون مدرک مشغول به «درمان» ملت است و در دانشگاه های بزرگ این مملکت مشغول به «تدریس» است را ندید؟؟!! آیا این چنین قاضی ای در «مسند عدالت» است؟ پس «عدالت» کجاست؟
چهارشنبه ۰۳ شهریور ۱۳۹۵
سحر ر.:
مدیرکل دفتر سلامت روان وزارت بهداشت: “وی در پاسخ به اینکه امسال این قانون مصوب میشود یا خیر گفت: بستگی به چکشکاری در سیستم دارد متاسفانه برخی همکاران ما در مورد این قانون که در حوزه روانپزشکی و روانشناسی هستند متوجه این قانون نبودهاند که ببینند این قانون چه میخواهد و مطالعهای از قانون سلامت روان سایر کشورها هم ندارند.”*
واقعاًها!
چقدر مزاحم شما میشه این دولت!
هیچ کی مثل رئیس شما، هاشمی وزیر پزشکان نمیتونه ملغمه ای از روانکاوی و روانشناسی به کام روانپزشکی ارائه کنه. خب رفاقت با رئیس مافیای روان یه جا به درد آدم می خوره دیگه.
*چکشکاری طولانی بر سر قانون سلامت روان ادامه دارد/ پس هیات دولت متوجه اهداف استالینیستی این «قانون!» شده!
https://freudianassociation.org/?p=24947
جمعه ۱۲ شهریور ۱۳۹۵
م. ن.:
«آری قلدران، در روانکاوی همین ترس های کودکی «درمان» می شوند!!!»*
نمی دانم چرا بی اختیار یاد دستها و صدای لرزان صنعتی در کنگره جعلی کذایی او افتادم!
* https://freudianassociation.org/?p=25484
شنبه ۱۳ شهریور ۱۳۹۵
زهره ی.:
هر دفعه که با مادر بزرگ خدابیامرزم می رفتیم به دامن طبیعت ،کلی سبزی کوهی میچیدیم ، یادمه مادربزرگم همیشه می گفت سبزی ها رو از ریشه نچینید تا دفعه بعد که اومدیم بازم جوونه زده باشن و بتونیم سبزی بچینیم.
جمله” از ریشه نچینید” ، که تو ذهنم مرور می شد یاد مافیای روان افتادم که چه ظریف اونها هم به ریشه ها فکر کردن ، یعنی پیش خودشون فکر کردن برای از بین بردن فرهنگ و تمدن ایرانی و آسیب به روح و روان مردم ایران چه بهتر که به ریشه ها بپردازن !!! چون ریشه که از بین رفت امیدی به بهبود مجدد نخواهد بود ، و بهترین شیوه برای از بین بردن هویت این کهن مرز و بوم رو در حمله به ریشه های باستانی ، فرهنگی و مذهبی و تاریخی کشور یافتن!!
مافیای روان برای از بین بردن ریشه های روانکاوی واقعی که هدفش پاسداری از فرهنگ و تمدن کشور است از تنها روانکاو عضو انجمن جهانی روانکاوی وتنها نهاد رسمی روانکاوی در کشور شروع کردن و در این راه کم هم نمی گذارند …
با یاوه گویی های بی اساس خود و زیر سوال بردن تاریخ ، فرهنگ ، تمدن ، مذهب و آداب و رسوم ایران
برگزاری کنگره جعلی روانکاوی
تاسیس انجمن روانکاوی وطنی
بستری اجباری دکترمیترا کدیور تنها روانکاو عضو انجمن جهانی روانکاوی در ایران .
تلاش برای پلمپ نمودن مرکز روانکاوی آفریقا
بازداشت و زندانی نمودن دکتر میترا کدیور
بازداشت و زندانی نمودن اعضای انجمن فرویدی
فیلتر و مسدود کردن سایت انجمن فرویدی و …
ظاهرا دست بردار هم نیستند …
اونها عمیقا به ریشه ها فکر می کنن …
شنبه ۱۳ شهریور ۱۳۹۵
زهرا م.:
شعبه دو بازپرسی رسانه تهران عجب جای باصفائی هست:
«سایت افشاکننده تخلفات شهرداری فیلتر شد»* و با شکایت قالباف و چمران پرونده آن به شعبه دوم دادسرای کارکنان دولت ارجاع داده شده است.
سایت انجمن فرویدی به خاطر رسوایی و افشای «مافیای روان» فیلتر و مسدود شد و با شکایت ذبیح زاده(معاون دادسرای پرایم پزشکی) و عوامل پشت پرده همچون «باابا جان وزیر» و «پدرخوانده» و … این پرونده برای رسیدگی به همان شعبه ارسال شده است.
درست است که «کشور جهان سومی کشور جهان سومی است» اما فرایند و نحوه دادرسی این شکایات نشان خواهد داد که عدالت یک «کشور جمهوری اسلامی» چگونه اجرا می شود.
* https://freudianassociation.org/?p=25418
چهارشنبه ۳۱ شهریور ۱۳۹۵
مرجان م.:
«بستری اجباری روانپزشکی
«موارد بستری اجباری از دیگر قوانین جدید این پیش نویس است»»
https://freudianassociation.org/?p=22099
منکه فکر می کنم بستری اجباری «گل» این پیش نویسه مگر نه اینکه به قول سایت انجمن «آن زمان که «لایحه قانون سلامت روان» و «موارد بستری اجباری» وجود نداشت تنها روانکاو این کشور را به زور بستری اجباری کردند، حالا با پشتوانه وزارت بهداشت دست مافیای روان باز میشود تا همه مخالفان خود را قلع و قمع نماید.»؟!!!
ما که می دونیم باباجان وزیر و صابری- صابران و افشین اعتضادی و پدر خوانده طلایه دار و «ناتاشا» در حال «تقلا» برای چه چیزی هستند!
آخه وزیر جان با ما چرا؟!
پنج شنبه ۰۱ مهر ۱۳۹۵
راحله ع.:
یادتان هست که باباجان وزیر رفته بود با روانپزشکها برای خودش جلسه اضطراری برای خودکشی گذاشته بود و یادتان هست که راهکار خودش و «اساتیدش» صنعتی-نوربالا چه بود: «چرا مردم را بعد از نماز جمعهها راه میاندازند برای وام ازدواج؟ چرا پرستار یا معلم و یا کارگر را تحریک میکنند؟»*
حالا هم جناب جلیلی اوج نبوغ و علم IPA وطنی شماره ۱ را در این خصوص به نمایش گذاشتند:
«نامهی انجمن علمی روانپزشکان ایران به شهردار تهران برای ایمنسازی پلهای شهری در تهران
جناب آقای محمدباقر قالیباف،
شهردار محترم تهران
با سلام و احترام،
استحضار دارید که در سه هفتهی گذشته مواردی مشابه از خودکشی با پریدن از پلهای تهران گزارش شده است.
انجمن علمی روانپزشکان ایران از شروع این رویداد تأسفبار، با نهادهای مربوط کشوری در ارتباط بوده و با تشکیل «کمیتهی پیشگیری از خودکشی» و اظهارنظرهای کارشناسانه سعی در کنترل این امر داشته است.
تکرار این پدیدهی تأسفبار میتواند ناشی از عدم رعایت ضوابط خبررسانی در رسانهها و فضای مجازی باشد که تحت عنوان «خودکشیهای تقلیدی» مورد توجه روانپزشکان و جامعهشناسان بوده است. متوقف کردن و مقابله با آن از حساسیت خاصی برخوردار است که در دو منظر باید پیگیری شود:
۱. اقدامات سریع و فوری
۲. برنامهریزی برای اقدامات میانمدت و درازمدت
یکی از اقدامات سریع و فوری، ایمنسازی پلهای تهران است که میتواند با عنایت جنابعالی عملی شود.
ضمن اعلام آمادگی انجمن، جهت هر نوع همکاری و همفکری برای پیشگیری از خودکشی و ارتقای سلامت روانی اهالی تهران با شهرداری، استدعا دارد دستور فرمایید در جهت تحقق این نظر کارشناسی انجمن علمی روانپزشکان ایران، اقدام لازم به عمل آید.
دکتر احمد جلیلی
رییس انجمن علمی روانپزشکان ایران»**
**
http://irpsychiatry.ir/fa/news/20176/suicide
یکشنبه ۱۱ مهر ۱۳۹۵
فاطمه س.:
واقعاً خسته نباشید IPA وطنی شماره۲
همه سازمانها دنبال پیشرفت هستند و شما با وصل کردن خودتون با کللگ که مثل «دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان» نیست در جهانه؛ موجبات سقوط خودتون رو فراهم کردید!
«خلایق هرچه لایق!»*
یکشنبه ۱۱ مهر ۱۳۹۵
زهرا نوعی:
«مالابو، با صراحت و روشنی در کتاب «زخمی های جدید» (۲۰۰۷) می گوید دلیل گرایش فروید از نورولوژی به روان کاوی، عدم امکان دسترسی آن زمان او به کارکردهای پیچیده مغز برای فرموله کردن نظریه ای جامع درباره کارکرد پویای ذهن بوده است…»
http://www.magiran.com/npview.asp?ID=3370236
اینها افاضات نجل رحیم «داداشی صنعتی*» است؛ جاش تو کنگره ی خواری خالی بود؛ می تونست با کمک آرش جوانبخت به ما بگه که بالاخره نورولوژی تونست جای ناخودآگاه رو تو مغز پیدا کنه و با یه لوبوتومی از شرش خلاص بشه!!!
*
صادق هدایت عصبپژوهی میشود!!!!!
دنبال سیناپس «نوشتن» میگردید یا سیناپس «خودکشی»؟؟؟؟؟
راستی از وقتی نجل رحیم مطمئن شده صنعتی «روانکاو» نیست باهاش داداشی شده!
سه شنبه ۲۰ مهر ۱۳۹۵
سحر:
وقتی علی اکبر برای آخرین بار از نزد امام خود به سوی کارزار برمی گشت، می گفت: “جنگ است که گوهر مردان را آشکار می کند.”*
انجمن فرویدی
دکتر میترا کدیور
جنگ با مافیای روان
محمد صنعتی…
عاشورای حسینی بر عاشوراییان تسلیت باد.
*نقل به مضمون از فایل صوتی “هفتاد و سومین نفر”، به کوشش حامد بهداد ، شهاب حسینی و بهروز رضوی
پنج شنبه ۲۹ مهر ۱۳۹۵
آ. ف.:
«بستری اجباری روانپزشکی
«موارد بستری اجباری ازدیگر قوانین جدید این پیش نویس است»»
این عنوان عینا هم در آیکون مافیای روان و هم در آیکون وزارت بهداشت روی سایت انجمن آمده که برای من خیلی معنی دارد. آیا هر دوی اینها مشغول انجام یک کار نیستند؟ و آیا «ارتباط نزدیک» این دو نشان از یک هدف و یک راه ندارد؟ بستری اجباری دکتر کدیور و وقایع وزارت بهداشت نشان داد که این دو از یک جنس اند، فقط با سرهایی برآمده از دو جای ظاهرا مختلف!
جمعه ۳۰ مهر ۱۳۹۵
سحر ر.:
آخه این روانپزشکا به خودشون چی فکر کردن؟!
فکر کردن دارن واسه کی صحبت می کنن؟
فکر کردن مردم همگی آلزایمر گرفتن و هیچی یادشون نیست؟!
“حاجبی در ادامه، هدف از تصویب این قانون را حفظ حقوق بیمار، خانواده او و همچنین جامعه دانست و بیان کرد: تا امروزدر کشور ما این اقدام استاندارد مشخصی نداشته و براساس برخی مسائل که از گذشته متعارف بوده، انجام میشده است. نداشتن یک فرآیند مشخص گاهی میتواند در این زمینه مشکلساز شود.”*
“حفظ حقوق بیمار
خانواده
همچنین جامعه ”
یعنی یه آدمی که شما صلاح می دونید سلامت نیست، به خاطر خودش و خونواده اش میندازیدش بیمارستان روانی!!!!!!!! حالا خوبه که این همه بیمارستانای روانی ما برای مردم خوش نام هستن و ما نمی دونیم و نشنیدیم و ندیدیم (!!!!) که چقدر از کسانی که توی بیمارستانای روانی با عنوان “بیمار روانی” بستری شده اند، به زور همون خانواده اونجا اسیر شده اند.
و خوبه که ما هنوز خوب یادمونه که “مافیای روان” داشت تنها روانکاو ایران رو بصورت فیزیکی حذف می کرد. حذف از همین “جامعه”! و ایشون به کمک آقای میلر -رئیس انجمن جهانی روانکاوی- و چند تن از شاگرداشون از چنگال مافیای روان که از قضا خیلیاشون روانپزشک بودن ، نجات پیدا کردن.
*خاک به گور این «کشورهای پیشرفته» که به اندازه باباجان وزیر و حاجبی شعور ندارند!
https://freudianassociation.org/?p=26611
شنبه ۰۱ آبان ۱۳۹۵
سمیه ر.:
مطلب “جلیلی: ما که نتوانستیم «دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان»* را بسازیم حداقل بگذارید با این مصالح باد کرده پل های تهران را ایمن کنیم!” رو که خوندم فکر کردم جوکی چیزیه!
بعد دیدم نه! واقعاً اینا دیدن خودشون که از پس روان آدما بر نمیان، پس بهتره برن از شهردار کمک بگیرن و به شهردار کمک کنن تا بلکه پل های مقصر شناسایی بشن!
البته همیشه رابطه این روانپزشکا و وزارت بهداشت با شهردار تهران برام غریبه
* https://freudianassociation.org/?p=26579
یکشنبه ۰۲ آبان ۱۳۹۵
سوده ر.:
تلاش برای رفع ابهامات در اجرای قانون را بیش و پیش از آن که آب ریختن به آسیاب دشمن تلقی کنیم، بستن دستهای کثیف دشمن در توطئه ایرانهراسی میخوانیم. ما با تلاش صادقانه برای تذکر نقاط ضعف احتمالی به مردم و مسئولان، حرکت انقلاب اسلامی را بهسوی سلامت و امنیت حداکثری تضمین میکنیم.
“توطئه ایرانهراسی”
صنعتی می فهمی!
این همه خبرنگار هستند که دلشون نمیخواد اون غولی دشمنای ایران از ایران ساختن پابرجا بمونه.
همه لنگه اونایی نیستن که تو بهشون پول میدی تا حرفاتو چاپ کنن!
نامه سرگشاده ۷۰۰ روزنامه نگار و خبرنگار به رییس قوه قضاییه برای آزادی یاشار سلطانی
https://freudianassociation.org/?p=26678
دوشنبه ۰۳ آبان ۱۳۹۵
سوری:
«گرانترین مدیر دولتی کیست؟/ رکوردداری معاون وزیر بهداشت با دریافتی ۷۰ میلیونی»
*
https://freudianassociation.org/?p=26720
«قشر یک درصدی پزکان»، «عدم توانایی بیمه ها برای پرداخت هزینه های درمان»، رقم های نجومی دریافتی بعضی از پزشکان» و در نهایت ورشکستگی بخش درمان!!
این هم نتیجه وزیر شدن کسی با درآمد میلیاردی است!!!
جناب بابا جان وزیر اینهمه رفتی جلو دوربین، فکر کردی مردم کور و کرند و لالند و نمی فهمند؟ این تفکر «توده پندار» ات رو از استادت محمد صنعتی یاد گرفتی؟
ولی نتونستی روانکاوی را هلفتی بندازی تو گلوی محمد صنعتی و دارودسته مافیای روان! ۴ سال وزارتت هم که داره تموم میشه و طرح تحول سلامت ات هنوز پادر هواست و قراره «تحقیق و تفحص از طرح تحول سلامت» هم تو مجلس به عمل بیاد!!!
هیچ رییس جمهوری هم اعتبار خودش را با جنابعالی به خطر نخواهد انداخت!!
اینهم هزینه داشتن یک وزیر «Camera Lust» که باز هم مردم پرداختند!!!
آقای دکتر فدایی، دانشکده روانپزشکان دانشگاه انگلستان (!) کجاست؟ (۶)
پیوند کوتاه به این مطلب: