ریاست محترم قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران
به نام خداوند جان و خرد
و با سلام و عرض ادب
احتراماً، غرض از تصدیع وقت گرانبهای جنابعالی و ارسال عریضه مستقیماً به حضور سرکار، آزار و اذیت بیش از حدی است که از نهادهایی که می بایست خود تجلی عدالت باشند مکرر و مکرر بر من و انجمنی که با خون دل تاسیس کرده ام روا می شود. از آنجائی که پرداختن به جزییات این هجوم هماهنگ از طرف این نهادهای منتسب به کلمه مقدس “عدالت” مستلزم گرفتن وقت گرانبهای جنابعالی است آنها را در چند بخش به حضور تقدیم می دارد تا موجب ملال هم نگردد.
اولین نهاد منتسب به “عدالت” که آغازگر آزار و اذیت اینجانب بود “داد“سرای انتظامی نظام پزشکی بود که بر اساس شکایت واهی دکتر محمد صنعتی – یک پزشک عمومی که سی سال است خود را به عنوان روانپزشک و روانکاو و رواندرمانگر معرفی می کند و بر همین اساس هم تا درجه دانشیاری دانشگاه علوم پزشکی تهران پیش رفته! – و شکایت دکتر احمد جلیلی از طرف انجمن علمی روانپزشکان ایران – که روحشان هم از طرح چنین شکایتی خبر نداشته – شکل گرفت. اگر موضوع فقط این دو شکایت واهی بود جائی برای شکوه اینجانب از این نهاد منتسب به “عدالت” یعنی دادسرای انتظامی نظام پزشکی به محضر جنابعالی نبود. اما همان طور که از متن دفاعیه اینجانب بر می آید علاوه بر دادیار محترم پرونده اشخاص دیگری هم دست اندرکار “سرهم کردن” این “پرونده” برای کشاندن من به دادسرا بوده اند. برای روشن شدن مطلب در این بخش از نامه سرگشاده خود متن دفاعیه خویش در دادسرای انتظامی نظام پزشکی که در تاریخ ۲۵ آذر ۹۴ تقدیم دفتر ریاست محترم هیئت بدوی شد را به حضور تقدیم می دارم. لازم به ذکر است که تا امروز ۱۰ تیر ۹۵ هنوز هیچ حکمی در پاسخ به این دفاعیه صادر نشده.
ریاست محترم هیات بدوی انتظامی سازمان نظام پزشکی جمهوری اسلامی ایران
موضوع پرونده کلاسه ۱۷۴۵۱۴۶۳۰۲
با سلام و تحیات
اینجانب دکتر میترا کدیور فارغ التحصیل دانشکده پزشکی دانشگاه مشهد ایران عزیز می باشم و به این عزت اجتماعی مفتخرم ولی بعد از این جریان جهت تکامل آگاهی و دانش علمی خود راهی مراجع علمی جهانی گردیده و بعد از سالها تلاش و تعلم در کشور فرانسه موفق به دریافت بالاترین مرتبه در روانکاوی که همانا تنها ایرانی عضو جامعه جهانی روانکاوی است گردیده و با توجه به موازین کلی جهات علمی مطرح در جهان یک فرد مطرح در این کشور و جهان امروز هستم، چرا که دارای مدارک و تاییدات خاص بین المللی می باشم. (رزومه اینجانب که در سایت انجمن فرویدی موجود است در انتهای مطلب آمده است). اضافه می نمایم که انجمن جهانی روانکاوی دارای کرسی مقام مشورتی ویژه در سازمان ملل متحد است.
با احترام کامل به جامعه پزشکی کل کشور که آنان را بسیار ارجمند و بزرگوار و صاحب ارزش می دانم، از آنان نیز انتظار دارم که حقوق علمی و اجتماعی اینجانب را محفوظ داشته و تعرضی نسبت به محدوده علمی و آگاهی اینجانب ننمایند. زیرا که عده ای بدون اینکه در این رشته تحصیلاتی فراخور ذات دانش مورد بحث داشته و مدتی را به مداقه و فراگیری خاص از طریق اساتید صاحب اندیشه در این مورد را بعمل آورده باشند به خیال آگاهی داشتن به این دانش یعنی روانکاوی، خود را صاحب نظر مطلق العنان معرفی نموده و تمامی حقوق این بنده را نادیده انگاشته و به لطائف الحیل با دسائس از پیش طراحی شده با همیاری افرادی فاقد صلاحیت ظاهر ساز در این رشته اقدام به برگزاری کنگره های روانکاوی نموده که همگی فاقد محتوا و اساس و بی ارتباط با این رشته می باشد.
حال با توجه به این مواضع اگر اینجانب اعتراضی متقن و صحیح بر اعمال ناشایست آنان نمایم باید بعنوان نشر اکاذیب و افترا و تهمت تحت پیگرد قرار گیرم؟
حرف بنده این است که روانکاوی اصیل، خارج از عهده یک روانپزشک بوده و بدون طی دوره های شایسته و مراتب معلوم آن نمی توان وارد روانکاوی شد و فقط به صرف روانپزشک بودن نمی توان اقدام به روانکاوی نمود. چون یک روانپزشک صرف اصالت و ماهیت روانکاوی را نمی داند، بکه باید زمانی متمادی را جهت انجام آن بگذراند، آنهم در خدمت اساتید و بزرگان روانکاوی و لاغیر، (هیچکس از پیش خود چیزی نشد).
اگر اینجانب از حق و حقوق خود دفاع نموده و افرادی فاقد صلاحیت را در انجام روانکاوی به جهت عدم اطلاع و آگاهی از روند و اصالت و ماهیت آن در برهه زمانی امروز جهان منع می نمایم باید مورد پیگرد و عتاب و خطاب قرار گیرم، چرا؟!
با این اوصاف اگر بنده یک جمله سوال کنم که جناب استاد دکتر صنعتی واقعاً شما روانپزشک هستید و مدعی روانکاوی هم شده اید، مدارک علمی و مستندات دانشی خود را از چه مراجعی دریافت فرموده اید مجرم هستم؟!!!
شما بزرگواران علم پزشکی که امروز تکیه بر این مسند عریض و طویل دارید، مگر نمی دانید که روانکاوی با روانپزشکی و روانشناسی به هر شکلش فرق دارد، تفاوت بسیار عمیق و کلی است و می دانم که صاحبنظران صدیق نظرم را تایید می کنند.
اصولاً هدف از تأسیس انجمن فرویدی هم دقیقاً شناساندن همین مطلب است کما این که در اساسنامه انجمن – که در سایت انجمن فرویدی موجود است – به صراحت ذکر شده “هدف کلی: شناساندن روانکاوی به جامعه ایرانی و احقاق جایگاه واقعی، درخور و شایسته آن در ایران”. و در بند ۴ ماده ۹ این اساسنامه آمده” … برسمیت شناساندن روانکاوی بعنوان موضوعی مستقل از روانشناسی، روانپزشکی، مشاوره و رواندرمانی و ضابطه مند کردن استفاده از نام روانکاوی در ایران و هماهنگ کردن آن با ضوابط بین المللی”. به این ترتیب حضور اعضای انجمن فرویدی در کنگره جعلی آقای دکتر محمد صنعتی در راستای اجرای اهداف اساسنامه ای این انجمن است که مجوز آن قبلاً توسط وزارت محترم کشور جمهوری اسلامی صادر شده و مشخص نیست سازمان محترم نظام پزشکی در کجای این کار قرار می گیرد!!! (شکایت آقای دکتر صنعتی خطاب به آقای دکتر زالی).
حالا چرا از عاملان و برگزارکنندگان کنگره روانکاوی سوال نمی فرمایید که چرا شما اقدام به چنین اعمالی می نمایید. چرا که این جماعت با لطائف الحیل خودشان را زیر چتر یکدیگر قایم می کنند و انجمن روانپزشکان خود را داعیه دار دفاع از آقای دکتر صنعتی می داند و برای ایشان سینه چاک می کند، و آقای دکتر صنعتی هم برای فرار از تخلفات، پای دانشگاه علوم پزشکی و بیمارستان روزبه و حتی بصورت مذبوحانه مقام وزارت بهداشت و درمان را به معرکه می کشاند، آقایان باید خودشان را اصلاح کرده و در حد دانایی و علمشان مشغول انجام خدمت به جامعه باشند.
این عمل صحیح نیست که برای سرپوش گذاشتن به چندین سال اعمال خلاف قانون و عدم صلاحیت و فاقد مدارک قانونی در علم ادعایی روانپزشکی و همچنین جعل عنوان و زد و بندهای درون خانواده در جهت مقام بخشی دانشگاهی بدون بررسی اساسی مدارک دانشی اخذ شده از مراجعه ذیصلاح علمی و دانشگاهی – با توهم و خیال و هوی و هوس که نمی شود مدعی مدارج علمی شد – خود را عامل و آگاه بر موازین معرفی کرد، و در عین حال معترضان خود را مجرم و مهاجم و داعشی نامید، !!! ( که مدارک موجود و قابل ارائه می باشد)
آن کسانی که مدعی نشر اکاذیب و افترا و … بر علیه خود می باشند باید بدانند که این موارد از جرائم عمومی محسوب و باید برای اثبات تک تک آنها دلائل متقن و قانونی ارائه شود و با استفاده از روابط دوستانه نمی توان این مسائل را به فردی منتسب کرد.
لذا برای روشن شدن اذهان مجریان امور رسیدگی به تخلفات، جهات عدیده قانونی مربوطه را ابراز و مرقوم میدارم تا مشخص شود متهم و مجرم واقعی کیست و چرا.
خداوند کریم در قرآن مجید در آیات وافی الهدایه می فرماید: والذین اذا اصابهم البغی هم ینتصرون: و آنان که چون ظلمی بر آنها هجوم کند برخیزند و از مومنان به خداوند یاری طلب کنند.
و همچنین ( و من النتصر بعد ظلمه فاولئک ما علیهم من سبیل) و هر کس پس از ظلمی که به او رفته است برای انتقام برخیزد و یاری طلب کند، در مقام انتقام هیچ مأخذه ای بر او نیست. (آیات ۳۹ و ۴۱ سوره مبارکه شوری).
موقعی که حقوق حقه و اجتماعی و صنفی و انسانی ما تضییع می شود و در واقع موجودیت انسانی و اجتماعی و علمی ما زیر سوال می رود، و بعنوان یک گروه کوچک آشوبگر قلمداد می شویم باید به کجا پناه ببریم. شما بگویید.
می رویم وزیر بهداشت را زیارت کنیم و دردهای عارضی و صنفی و اجتماعی و علمی و تخصصی خودمان و دیگران را که بوسیله عده ای قبضه شده و کسی را حق نمی دهند که یک کلمه در آن مورد صحبت کند را بعرضشان برسانیم، با هتک حرمت و تعرض و تهدید و ضرب و شتم و انتساب نسبت های ناروا روبرو می شویم، پس چه مرجع و دستگاهی باید به کار ما رسیدگی کند؟ (البته از آنجائی که این کشور عزیز یک جمهوری است هم اکنون شکایت اعضای انجمن فرویدی از آمران و عاملان این هتک حرمت در دادسرای عمومی در حال بررسی است و علاوه بر آن ریاست وقت حراست وزارت بهداشت هم از سمت خود برکنار شده است).
در سایت اختصاصی خودمان هم اقدام به بروز دردهایمان می کنیم که مورد اهانت و شکایت و غیره واقع می شویم در این موقعیت از زمان حرکت اجتماعی چه کسی باید از ما حمایت کند، تا به حقوقمان دست یابیم. و مورد هجمه ابراستادان فاقد مدرک تخصصی و علمی قرار نگیریم. سوال کردن از یک پزشک، که جناب استاد بزرگوار شما تخصص خود را از چه دانشگاهی گرفته ای و در کجای این جهان روانکاوی را آموخته ای، جرم است؟!! و اسمش نشر اکاذیب است؟!!
حال برای آگاهی عاملان رسیدگی به تخلفات نظام پزشکی ایران اعلام میدارم،
این بنده به هیچ وجهی کار پزشکی انجام نمی دهم و شاغل در امور پزشکی نیستم و نخواهم بود و اتهامات مطرح شده در کیفرخواست دادسرای انتظامی هم جرم عمومی محسوب می شود و از حیطه رسیدگی شما خارج است.
متاسفم که بگویم که دادیار محترم مستقر در دادسرای انتظامی، اشرافی بر موازین قانونی نداشته و بجای تفهیم اتهام سوالهای خارج از پرونده و بیرون از حیطه رسیدگی خود می نمودند، گویا ایشان بنده را احضار کرده بودند که طبق فرمایش خودشان “از نزدیک با من آشنا شوند”!!! تا اینکه مسایلی دستگیرشان بشود و بعد برای اینجانب پرونده سازی کنند، که چنین هم شد! در حالیکه این جزو قوانین نظام پزشکی است که هیچکس را نمی توان بدون دلیل احضار کرد، و این کار خودش جرم است. ایشان باید حداقل حرمت انسانی را در مورد افرادی که در آن دستگاه حاضر می شوند نگهدارند، و افراد را با الفاظ رکیک نفهم و غیره مورد عتاب و خطاب قرار ندهند.
در واقع نکات بسیار جالب توجهی در این پرونده وجود دارد که به چند مورد از آنها مختصراً اشاره می کنم:
۱- نامه آقای دکتر محمد صنعتی خطاب به آقای دکتر زالی – که سند شماره ۱ پرونده است – فاقد تاریخ و شماره ثبت در دفتر است. ولی از آنجائی که سند شماره ۲ تاریخ ۵/ ۱۱ / ۱۳۹۳ را دارد می توان نتیجه گرفت که تاریخ نامه فوق الذکر دیرتر از ۹۳/۱۱/۵ نیست. نکته جالب در این نامه اینست که ایشان ادعا می کند که انجمن فرویدی از طریق سایت خود به وزیر محترم بهداشت توهین و… کرده اند، و این در حالیست که تا قبل از ۱۶ مهر ۹۴ حتی کلمه ای راجع به وزیر محترم بهداشت در این سایت نوشته نشده بود! قدرت پیشگوئی این جناب حیرت انگیز است مگر این که بی تاریخ و بی شماره ثبت بودن این نامه دلیل خاصی داشته باشد!!!
۲- در سند شماره ۲ یعنی نامه آقای دکتر جلیلی خطاب به آقای دکتر زالی به تاریخ ۵/ ۱۱/ ۱۳۹۳ و به شماره ثبت ۵۹۲۴۰ اشاره به ملاقات قبلی در مورد فعالیت های انجمن فرویدی شده! تا جائی که من می دانم سازمان محترم نظام پزشکی فقط مسئولیت رسیدگی به “فعالیت های شاغلین به حرف پزشکی” را دارد و نه سازمان های مردم نهادی را که دارای پروانه فعالیت از وزارت کشور جمهوری اسلامی ایران هستند!!! خوب است که عنوان آقای دکتر زالی “رئیس کل محترم سازمان نظام پزشکی” در این نامه قید شده وگرنه این شبهه ایجاد می شد که ایشان در آن تاریخ وزیر کشور جمهوری اسلامی ایران بوده اند!
۳- در سند شماره ۳ که نامه ای با امضای آقای دکتر فتاحی دادستان انتظامی محترم نظام پزشکی تهران بزرگ خطاب به آقای دکتر جلیلی نوشته شده و به تاریخ ۱۳۹۳/۱۱/۱۵ و به شماره ۱۷۴۵۱۴۶۱۴۶۲ می باشد سمت ایشان به عنوان “رئیس محترم انجمن روان پزشکان ایران” ذکر می شود ولی وقتی همین مقام محترم دادستان به تاریخ ۱۳۹۴/۰۲/۱۴ نامه ای خطاب به اینجانب به شماره ۱۷۴۵۱۴۶۳۰۲ مرقوم می نمایند از ذکر عنوان اینجانب “رئیس هیات مدیره انجمن فرویدی” خودداری می فرمایند! مگر نه اینست که شکایت آقای دکتر جلیلی “در خصوص اقدامات انجمن فرویدی” است؟!!! (سند شماره ۴ نامه آقای دکتر جلیلی خطاب به آقای دکتر فتاحی به تاریخ ۹۴/۱/۲۰ و به شماره ۷۷۳۱۲۷۵). آیا فقط آقای دکتر جلیلی دارای شخصیت حقوقی هستند و نه دکتر میترا کدیور؟ یا این که اگر شخصیت حقوقی اینجانب ذکر می شد خود بخود آن دادستانی محترم صلاحیت رسیدگی به شکایت را از دست می داد؟ این دقیقاً سوالی بود که اینجانب از دادیار محترم پرسیدم ولی ایشان در گزارش خود از جلسه دادرسی (سند شماره ۶) آورده اند که من در مورد انجمن فرویدی حاضر به پاسخ نشده ام!
۴- اما واقعاً چرا تاریخ سند شماره چهار ۹۴/۱/۲۰ است و تاریخ سند شماره پنج ۱۳۹۴/۰۲/۱۴؟!!! آیا این بدان معنا نیست که هنگام دعوت از اینجانب “جهت پاره ای مذاکرات پیرامون پرونده مطروحه از سوی انجمن روان پزشکان ایران” هنوز هیچ “مستنداتی” از سوی این انجمن به آن دادستانی محترم نرسیده بوده؟!!! آیا این امر خلاف ماده ۲۶ دادسرای انتظامی نیست که تصریح دارد “دادسرا نباید کسی را بدون دلیل احضار کند”؟! مطلبی را که اینجانب به دادیار محترم خاطرنشان کردم وقتی که ایشان در مقابل اصرار من بر لزوم تفهیم اتهام قبل از پرداختن به سوالات حاشیه ای کماکان هیچ اتهامی را مطرح نکردند! اما در گزارششان “برخورد” من را “بسیار بی ادبانه و از روی بی میلی و بی اعتنائی” ذکر می کنند.
۵- نکته شگفت انگیز این پرونده اینست که “مستندات” خیالی انجمن روانپزشکان و بهتر است بگویم شخص آقای دکتر جلیلی که از سایت انجمن فرویدی استخراج شده اند و در فرم کیفرخواست تحت عنوان “یک جلد پرونده بالینی” ضبط شده اند دارای تاریخ شنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۴ هستند!!! و این در حالیست که من در روز چهارشنبه ۲۳ اردیبهشت به حضور دادیار محترم رسیدم!!!!! و این یعنی که دادیار محترم در موقع “بازجوئی” از من اصولاً هنوز “اتهامی” بدستشان نرسیده بود که بخواهند آن را “تفهیم” کنند و امیدوار بودند که بتوانند از خود من “گزک”! بگیرند. آیا این کار آقای دادیار نام دیگری جز پرونده سازی دارد؟ آیا اگر واقعاً اتهام من یک خطای پزشکی و یا قصور می بود ایشان می توانستند اول مرا به دادسرا احضار کرده و سپس “یک جلد پرونده بالینی” را تدارک ببینند؟
۶- در بند ۳ کیفر خواست آمده که “اینجانب” انجمن روانپزشکان را مافیای روان نامیده ام! البته در سایت انجمن فرویدی بخشی تحت عنوان “مافیای روان” وجود دارد که به هیچ وجه منظور آنها انجمن روانپزشکان نیست بلکه معدود افرادی هستند که احتمالاً تعدادی از آنها هم دارای عضویت در انجمن روانپزشکان هستند. مدارک و مستندات وجود چنین مافیائی هم موجود است که البته رسیدگی به چنین جرمی هم در حیطه مقامات امنیتی و دادگاه های عمومی و انقلاب است نه دادسرای انتظامی نظام پزشکی! اما خوشبختانه اکثریت روانپزشکان این کشور انسان هائی شریف و خدمتگزار هستند که حتی تا همین امروز هم از طرح شکایت به نام آنها بر علیه اینجانب بی اطلاعند!!!
و اما در مورد اهانت به مقام شامخ دادستان محترم انتطامی نظام پزشکی باید بعرض برسانم که بنده نه دادستان محترم را دیده ام و نه ایشان را می شناسم و هیچگونه صحبتی یا خدای ناکرده اهانتی به ایشان ننموده و باید بگویم که قید این مساله در کیفرخواست کذب محض است، و بهچ وجهی چنین مطلبی صحیح نیست و نمی دانم چرا دادیار محترم اقدام به قید چنین مطلبی در کیفرخواست نموده است، و از این عمل متعجبم، از خداوند می خواهم که بندگان خود را به درستی و راستی هدایت فرماید، انشاء الله
و همچنین است مساله قید شده در بند چهارم کیفرخواست تنظیمی دادیار محترم که جای سوال دارد، به این صورت که با اعلام چنین مطلب بغرنجی معلوم نیست که دیدگاه چه کسانی در فضای مجازی مطرح است. و به چه کسانی توهین شده و کجا؟ لذا با توجه به آگاهی اینجانب چنین مساله ای وجود ندارد و اگر چنانچه به فرض محال کوچکترین توهینی به فردی شده باشد، اظهار کننده باید مورد مأخذه قرار گیرد نه اینجانب که اطلاعی از موضوع ندارم.
با توجه به کلیه مواضع معروضه باید اعلام نمایم که مسایل مطروحه و مدارک استنادی در پرونده مربوط به انجمن فرویدی است و همانطوریکه اطلاع دارید این انجمن یک شخصیت حقوقی است که دارای اعضای متفاوتی می باشد، فلهذا آنچه که در سایت مربوط به انجمن انتشار می یابد مدیر مسئولی دارد که باید جوابگوی مراتب گردیده و افرادی را که اقدام به نشر مقاله می نمایند رهنمون به سوی طریق صواب و رعایت مراتب قانونی و اجتماعی نماید که همینطور بوده است، و با مطالعه کلیه انتشارات موجود در پرونده بعنوان مدارک ملاحظه خواهید فرمود که هیچگونه کذب و یا توهین و یا افترا در آنها موجود نیست، و آنچه که گفته شده تماماً با رعایت موازین قانونی و از روی دقت و اصالت بوده است. در غیر این صورت اگر چنانچه مطلبی که مورد خدشه باشد اعلام گردد تا در اثبات آن اقدام شود. در قرآن کریم آمده است: لا یحب الله الجهر بالسوء من القول الا من ظلم و کان الله سمیعاً علیماً ـ خداوند دوست ندارد کسی به گفتار زشت به عیب خلق صدا بلند کند مگر آنکه ظلمی بدو رسیده باشد که خداوند شنونده دعای مظلومان و دانای به احوال خلق است.
درپایان اضافه می نمایم که اینجانب به عنوان عضو انجمن جهانی روانکاوی، که دارای کرسی مقام مشورتی ویژه در سازمان ملل متحد است، دارای اجازه و امکان فعالیت در پهنه کره زمین هستم، ولی با اینهمه بازگشت به وطن را انتخاب کرده و تصمیم به وقف کردن عمر ناقابل برای خدمت به این کشور و این ملت می گیرم. چرا؟ زیرا که نمی خواهم عده ای سودجو و کلاهبردار اینجا را یک کشور جهان سومی فرض کرده و اقدام به سرکیسه کردن هموطنان دردمند من با استفاده از نام گرانقدر روانکاوی کنند، و برای تحقق این هدف شرافتمندانه از هیچ کوششی فروگذاری نخواهم کرد.
با پوزش از اطاله و تضییع اوقات شریف هیأت بدوی انتظامی با تقدیم این لایحه دفاعیه استدعای مداقه و بررسی داهیانه و کارشناسانه در موضوع نموده و خواهشمندم نسبت به احقاق حقوق بذل عنایت تام قانونی فرمایند که مزید بر تشکر و امتنان خواهد بود. قبلاً از مراحم عالیه سپاس فراوان ابراز می دارم.
با تقدیم احترامات
دکتر میترا کدیور
دکتر میترا کدیور پزشک و یک روانکاو فرویدی ـ لکانی است. او پس از اتمام دانشکده پزشکی در سال ۱۳۵۸ برای ادامه تحصیل رهسپار دیار غرب شده و در شهریور ۱۳۷۲ پس از سالها اقامت در پاریس و نیویورک به وطن بازگشت. در پاریس او توسط یک روانکاو ارشد عضو اکول فرویدی فرانسه (École de la cause freudienne (ECF و عضو انجمن جهانی روانکاوی (World Association of Psychoanalysis (WAP به مدت ۱۰ سال و به صورت ۴ جلسه در هفته ـ مطابق ضوابط شناخته شده جهانی ـ روانکاوی شد. آنالیست دکتر کدیور خود توسط شخص ژک لکان روانکاوی شده بود. روانکاوی شخصی دکتر کدیور توسط بلندپایهترین کمیسیونهای داوری اکول فرویدی فرانسه (ECF) و انجمن جهانی روانکاوی (WAP) مورد بررسی و سپس مورد تأیید قرار گرفته و پس از آن خود ایشان به عضویت این دو نهاد گرانسنگ پذیرفته شد. پس از تأسیس فدراسیون اروپایی روانکاوی (Eurofederation of Psychoanalysis (EFP دکتر کدیور افتخار عضویت در این نهاد بین المللی را نیز بدست آورد. دکتر میترا کدیور تنها عضو انجمن جهانی روانکاوی در ایران است.
انجمن جهانی روانکاوی (WAP) دارای مقام «مشاور ویژه» Special consultant در سازمان ملل متحد است و اکول فرویدی فرانسه (ECF) عالیترین مرجع روانکاوی لکانی در جهان بوده و توسط شخص ژک لکان بنیانگذاری شده است.
در نوامبر ۲۰۰۹ در پاریس ژک الن میلر در سخنرانی افتتاحیه دانشگاه مردمی ژک لکان (Universite populaire Jacques Lacan (UPJL از تلاشهای ۱۶ ساله دکتر کدیور برای ارتقا جایگاه روانکاوی در ایران تجلیل کرد و در ژوئیه ۲۰۱۳ در کنگره بین المللی فدراسیون اروپایی روانکاوی (PIPOL 6) در بروکسل به منظور بزرگداشت او یک بخش از کنگره به نام «میترا» نامگذاری شد.
دکتر میترا کدیور بارها میهمان افتخاری و سخنران ویژه کنگرههای بین المللی بوده است که از آن جمله میتوان کنگره بین المللی انجمن جهانی روانکاوی (WAP) در آوریل ۲۰۱۰ در پاریس و کنگره بین قارهای اکول لکانی بین المللی (NLS) در ژوئن ۲۰۱۳ در ژنو را نام برد. او هم اکنون در تهران به کار روانکاوی اشتغال داشته و ریاست انجمن فرویدی را نیز عهده دار است.
با امتنان از مراحم عالیه و با تقدیم احترام حضور شما ریاست محترم قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران
میترا کدیور
پیوند کوتاه به این مطلب: