دوشنبه ۱۱ تیر ۱۴۰۳

بخش ها

آرشیو ماهیانه


دسته ها:تاریخچه، دکتر میترا کدیور، روانکاوی در انجمن فرویدی، روانکاوی در رسانه‌ها و در جامعه، قابل تامل، مقاله های آموزشی اعضای انجمن فرویدی

به مناسبت روز بزرگداشت حکیم بزرگ توس فردوسی

نویسنده: میترا کدیور

 

به نظرم سه یا چهار سال پیش بود که در ارتباط با روز بزرگداشت فردوسی در بیستم اردیبهشت شایعه ای پخش شد که گویا یکی از آیات محترم عظام اظهار داشته اند که «صحبت از فردوسی توهین به روحانیت شیعه است» یا به این شکل که «صحبت از فردوسی کم قدر کردن روحانیت شیعه است».

 

البته خود من هرگز چنین صحبتی را از دهان این بزرگ نشنیده ام و کاملاً هم مطمئن هستم که چنین موضوعی نمی تواند صحت داشته باشد، ولی از آنجائی که «تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیز ها» و از آنجائی که «سر چشمه شاید گرفتن به بیل، چو پر شد نشاید گذشتن به پیل» (سعدی)، بر خود لازم دانستم که طبق روال مرسوم خویش از زبان خود فردوسی از هر گونه سوء تفاهمی جلوگیری و بلکه پیشگیری نمایم. بویژه این که ما اعضای انجمن فرویدی از سال ها پیش کمر همت به زدودن سوء تفاهمات موجود درباره فروید بسته ایم و در این کار استخوان خرد کرده ایم.

 

علاوه بر آن اردیبهشت، ماه انجمن فرویدی نیز هست، ماهی که در آن مجمع عمومی سالانه انجمن ما برگزار می شود. این انتخاب از آن جهت بود که این ماه فرخنده سه واقعه بزرگ را در خود جای می دهد: روز بزرگداشت فردوسی – روز بزرگداشت سعدی – روز تولد فروید.

 

بنابراین سخن کوتاه کرده و ادامه مطلب را به خدایگان سخن پارسی حکیم فردوسی توسی می سپارم.

 

 ایا شاه محمود کشورگشای  زکس گر نترسی بترس از خدای
 که پیش از تو شاهان فراوان بدند  همه تاجداران کیهان بدند
 فزون از تو بودند یکسر به جاه  به گنج و کلاه و به تخت و سپاه
 نکردند جز خوبی و راستی  نگشتند گرد کم و کاستی
 همه داد کردند بر زیر دست  نبودند جز پاک یزدان پرست
 نجستند از دهر جز نام نیک  وزان نام جستن سرانجام نیک
 هر آن شه که در بند دینار بود  به نزدیک اهل خرد خوار بود
 گر ایدون که شاهی به گیتی تراست  نگوئی که این خیره گفتن چراست
 ندیدی تو این خاطر تیز من  نیندیشی از تیغ خونریز من
که بد دین و بدکیش خوانی مرا منم شیر نر میش خوانی مرا
 مرا غمز کردند کان بد سخن  به مهر علی و نبی شد کهن
هر آن کس که در دلش کین علیست از او خوارتر در جهان گو که کیست
 منم بندۀ هر دو تا رستخیز اگر شه کند پیکرم ریزریز
 من از مهر این هر دو شه نگذرم  اگر تیغ شه بگذرد بر سرم
 نباشد جز از بی پدر دشمنش  که یزدان به سر زد به آتش تنش
 منم بندۀ اهل بیت نبی  ستاینده خاک پای وصی
 مرا سهم دادی که در پای پیل  تنت را بسایم چو دریای نیل
 نترسم که دارم ز روشندلی  به دل مهر جان نبی و علی
 چه گفت آن خداوند تنزیل و وحی  خداوند امر و خداوند نهی
 که من شهر علمم علیم درست  درست این سخن گفت پیغمبر است
 گواهی دهم کاین سخن را ز اوست  تو گوئی دو گوشم پر آواز اوست
 چو باشد ترا عقل و تدبیر و رای  به نزد نبی و علی گیر جای
 گرت زین بد آید گناه منست  چنین است این رسم و راه منست
 به این زاده ام هم به این بگذرم  چنان دان که خاک پی حیدرم
 ابا دیگران مر مرا کار نیست  بر این در مرا جای گفتار نیست
 اگر شاه محمود ازین بگذرد  مر او را به یک جو نسنجد خرد
 چو بر تخت شاهی نشاند خدای  نبی و علی را به دیگر سرای
 گر از مهرشان من حکایت کنم  چو محمود را صد حمایت کنم
 جهان تا بود شهریاران بود  پیامم بر تاجداران بود
 که فردوسی توسی پاک جفت  نه این نامه بر نام محمود گفت
 به نام نبی و علی گفته ام  گهر های معنی بسی سفته ام

.

.

.

.

روز بزرگداشت فردوسی بر تو ای ایرانی خجسته باد

 

 

میترا کدیور

عضو انجمن فرویدی

۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۴


پیوند کوتاه به این مطلب:

https://freudianassociation.org/?p=10536

  تاریخ انتشار: ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت: 15:45