«انجمن فرویدی افتخار ایران است.» [۱](ژک الن میلر)
وزارت بهداشت در پاسخ به نامه انجمن فرویدی به این وزارتخانه و «شکایت از برگزاری دو کنگره غیر قانونی توسط افراد بدون صلاحیت برای سوء استفاده از نام روانکاوی» «پاسخ مفتضحانه»ای داده است که نیازمند بررسی و تأمل است. در این نامه نکات مهمی وجود دارد:
۱. در ابتدای نامه در معرفی انجمن فرویدی بعنوان یک سازمان مردم نهاد که مجوز فعالیت از وزارت کشور دارد آمده:
«سازمانهای مردم نهاد مصوب وزارت محترم کشور تشکل های غیر دولتی، غیر سیاسی و داوطلبانه هستند که اصولاً در امور حمایتی، خیریه، حفظ و ارتقاء محیط زیست، آگاهی و اطلاع رسانی به بیماران و مردم عادی فعالیت می نمایند.»
در حالیکه در اساسنامه انجمن فرویدی آمده است: «ماده ۲: کلیه فعالیتهای انجمن غیر سیاسی و غیر انتفاعی غیر دولتی بوده و در موضوع فرهنگی با رعایت کامل قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران و این اساسنامه فعالیت خواهد نمود» ماده ۹ «هدف کلی شناساندن روانکاوی به جامعه ایرانی و احقاق جایگاه واقعی در خور و شایسته آن در ایران.»
در ذیل ماده ۹ در بخش «ب: روش اجرای اهداف» بند ۴ آمده « تعامل با دستگاههای ذیربط و ارائه راهکار و پیشنهاد برای به رسمیت شناختن روانکاوی بعنوان موضوعی مستقل از علوم روانشناسی، روانپزشکی، مشاوره و رواندرمانی و ضابطه مند کردن استفاده از نام روانکاوی در ایران و هماهنگ کردن آن با ضوابط بین المللی»
و از ظواهر امر چنین بر میآید که آقایان حتی اساسنامه انجمن فرویدی را نخواندهاند. در ضمن همین بخش از اساسنامه نشان میدهد که اهداف انجمن فرویدی بسیار فراتر و وسیعتر از انجمن روانپزشکان است و اینکه این انجمن تنها نهادی است که در جهت ارتقای روانکاوی در کشور تا حد «ضوابط بین المللی» تلاش میکند. ظاهراً موضوع «فرهنگی» و «روانکاوی» در کنار هم برای آقایان وزارتخانهای آنقدرها تأملبرانگیز نبوده که متوجه شوند به این ترتیب روانکاوی خارج از حوزه «درمان» قرار میگیرد و قاعدتاً یک انجمن منتسب به وزارت بهداشت «با اهداف محدود» نمیتواند در مورد آن ادعایی داشته باشد و به طریق اولی نمیتواند در این زمینه برگزارکننده کنگره باشد. البته وزارت بهداشت از همان سال های ۸۵-۱۳۸۴ با این مسأله روبرو بود که روانکاوی درمان نیست و اصلاً در حیطه مسئولیت و صلاحیت وزارت بهداشت نمی گنجد و این حقیقت که انجمن فرویدی از وزارت کشور مجوز فعالیت گرفته و نه وزارت بهداشت خود به روشنی گویای این است که وزارت بهداشت و نهادهای تابعه نمیتوانند مرجع رسیدگی به موضوعات و فعالیتهای مرتبط با روانکاوی باشند و فراموش نکنیم که رییس و مؤسس انجمن فرویدی یک عضو برجسته انجمن جهانی روانکاوی است.
۲. در «پاسخ وزارت بهداشت» هیچ اشارهای به «مستندات» انجمن فرویدی نشده است در حالیکه همراه این نامه حدود ۷۰ صفحه مستندات به دفتر وزیر بهداشت ارائه شده و آنطور که از متن نامه دکتر استقامتی و دکتر ایازی برمیآید هیچگونه بررسی در این مورد انجام نشده و حتی مشخص نشده انجمن روانپزشکان چه جوابی به وزارت بهداشت در خصوص این شکایت داده است. البته آنطور که دکتر احمدی ـ معاون حوزه وزارتی این وزارتخانه ـ در تاریخ ۳۱ شهریورماه ۱۳۹۴ به ما گفت در نامه انجمن روانپزشکان آمده که «روانپزشکان حق روانکاوی دارند و جزو آموزشهایشان است»!!! البته معلوم نیست انجمن روانپزشکان برای این «ادعا»ی خود چه مستنداتی به وزارت بهداشت ارائه کرده است!
۳. در نامه جناب استقامتی آمده: «انجمن علمی روانپزشکان ایران انجمن علمی، با سابقه و تحت پوشش وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی بوده و و بر طبق اساسنامه در امور علمی، پژوهشی، فنی و تخصصی رشته مربوطه فعالیت مینماید...»
اساسنامهای که جناب استقامتی از آن حرف می زند هنوز روی سایت این انجمن قرار نگرفته است!
اما در معرفی انجمن روانپزشکان روی سایت رسمی آن آمده است: «در سال ۱۳۷۵ با پیگیری تعدادی از همکاران و پس از یک وقفه نسبتاً طولانی که ناشی از شرایط سیاسی و اجتماعی کشور بود، مجدداً انجمن احیاء و شروع به فعالیت نمود و با توجه به افزایش تعداد روانپزشکان در سراسر کشور، اقدام به عضوگیری و تشکیل شعبه در استانهای مختلف نمود و در حال حاضر در بیش از ۱۴ استان شعب فعال و مرتبط با انجمن مرکزی فعالیت دارند.» (آشنایی با انجمن علمی روانپزشکان ایران)
در خبرنامه شماره سی و دوم زمستان ۹۲ و بهار ۹۳ (صص ۷ و ۸ ) این انجمن آمده: «فعالیت انجمن در تابستان ۱۳۶۵ همزمان با سازمان نظام پزشکی و سایر انجمنها متوقف شد و این وقفه تا سال ۱۳۷۵ بطول انجامید… این وقفه ده ساله صدمه بزرگی به روانپزشکی کشور بود و روانپزشکان بیوقفه در صدد کسب مجوز برای فعالیت مجدد انجمن بودند؛ اما حتی با وجود انتخابات هیأت مدیره ، موفق به کسب مجوز از وزارت کشور (که در آن زمان مسئول دادن مجوز بود) نشدند. با محول شدن مسئولیت انجمنها از وزارت کشور به وزارت بهداشت، با اغتنام فرصت از تشکیل کنگره روانپزشکی به همت آقای دکتر احمدعلی نوربالا با شرکت ۱۵۸روانپزشک در تاریخ ۷۵/۲/۲۴ در تالار ابن سینای دانشگاه تهران، انجمن تولد مجدد یافت و با نام انجمن علمی روانپزشکان ایران (براساس اساسنامه تیپ ابلاغی از وسیله وزارت بهداشت) شروع به کار کرد.»
بر اساس همین مستندات:
نخست: مشخص نیست این «شرایط سیاسی و اجتماعی کشور» چه بوده که جلوی فعالیت این انجمن «علمی» را گرفته است!
و دوم: آنطور که از شواهد برمیآید این انجمن «پس از ۱۰ سال تلاش» فقط توانسته از وزارت بهداشت مجوز فعالیت بگیرد و در حد انجمنهایی که از وزارت کشور مجوز فعالیت میگیرند نبوده است و این حقیقتی است که در «پاسخ وزارت بهداشت» به کلی نادیده گرفته شده و حتی وارونه جلوه داده شده است گویی انجمنی که در حد و اندازه وزارت کشور نبوده اینجا در «خانه پدری» ناگهان در آینهای مقعر بزرگنمایی شده است!
۴. در این نامه آمده: «بیش از یک هزار نفر از روانپزشکان، اعضاء هیأت علمی دانشگاهها و اساتید صاحب نام رشته در انجمن مورد اشاره فعالیت دارند…»
لابلای این کلمات که فقط بر «تعداد» تأکید دارد (احتمالاً به این دلیل که تنها ویژگی قابل استناد انجمن روانپزشکان در این مورد همین است!) این مسأله به طور کامل مورد غفلت قرار گرفته که وقتی صحبت از «دانش» در میان است مسأله کیفیت و شایستگی است که اهمیت دارد. آیا عدد «۱» همیشه به معنای کم و بیمقدار است یا برعکس در بسیاری از موارد به معنای «بیهمتا»ست؟ وزارت بهداشت این حقیقت را کاملاً نادیده میگیرد که «تنها عضو ایرانی انجمن جهانی روانکاوی» و «تنها روانکاو ایران» در انجمن فرویدی به عنوان رییس این انجمن فعالیت دارد . این «یک هزار» نفر که اتفاقاً «هر ساله» قابل «تکرار»ند در مقابل همین «یک» نفر که «تاکنون» «تکرار» نشده ـ و همین «یک» در کل تاریخ ایران تا به امروز است ـ چه محلی از اعراب دارند؟
ضمن اینکه قوانین تمام کشورهای جهان بر اساس احترام به «حقوق انسانی» تنظیم شده نه احترام به «نفرات»! وگرنه اینهمه بحث و قانون در مورد «حقوق اقلیت ها» و «حقوق بشر» چه معنایی داشت؟ آقایان محترم! در این مملکت که یک «جمهوری» است، همین «یک نفر» هم حق دارد و باید حقوق اجتماعی، انسانی، و صنفیاش رعایت شود. ولی انگار در وزارت بهداشت «جمهوری» «اسلامی» مسیری درست بر عکس آنچه «تمدن» بشری رفته طی میشود! و این مسیر اتفاقاً همان چیزی است که در اسلام هم مذمت شده است[۲]!
ظاهراً قائم مقام وزیر به این نکته توجه ندارد که وزارت بهداشت به عنوان مرجعی که مجوز فعالیت برای انجمن روانپزشکان صادر کرده وظیفه رسیدگی به «مورد تخلف» انجمن تحت نظارتش را دارد و تنها پس از بررسی ادله و شواهد میتواند در مورد آن نظر بدهد حتی اگر فقط یک نفر، از نهاد یا انجمن متبوع این وزارتخانه شکایت کرده باشد. آیا در محکمه «تعداد شکات» مورد بررسی قرار میگیرد یا موضوع شکایت و «ادله و شواهد»؟ تصور کنید یک گروه دزد به خانه یک خانواده ۳ نفری دستبرد بزند و آن خانواده از این دزدی شکایت کند و قاضی به آنها بگوید: «دزدها ۱۰ نفر بودند و خانواده شما فقط ۳ نفر است، شما در مقابل آنها «تعداد اندک»ی هستید و «جای تأسف» است که از این گروه سازمان یافته دزد شکایت کردهاید»!!! وزارت محترم بهداشت ظاهراً متوجه نیست که از زمانی که بشر «متمدن» شده دیگر آنچه تعیین کننده است «قانون» و «حد و مرزهای مشخص شده» است و مسأله «تعداد» مربوط به زمان پیش از تمدن بشر است که «قانون جنگل» بر انسانهای اولیه حکمروایی میکرد! ظاهراً برای آقایان وزارتخانهای «تعداد اندک» نه حق انسانی دارند، نه حق شهروندی، نه حق قانونی، نه حق اجتماعی! و البته رفتار حراست این وزارتخانه با این «تعداد اندک» هم دقیقاً بیانگر همین طرز تفکر است. در این رابطه به وزارت محترم بهداشت و مسئولانش یادآوری میشود در «پارلمان» این ممکلت برای «تعداد اندک» «اقلیتهای مذهبی» «کرسی نمایندگی» وجود دارد!
از سوی دیگر، پاسخ وزارت بهداشت که امضای آقای دکتر ایازی را در ذیل نامه به انجمن فرویدی یدک می کشد نشاندهنده این است که برای ایشان با سمت «قائم مقام وزیر در امور مشارکتهای اجتماعی سازمانهای مردم نهاد» پاسخ آقای دکتر استقامتی به نامه یک «سازمان مردم نهاد» اصلاً جای تعجب ندارد و آدم میماند که کسی که چنین جوابی را برای یک NGO میفرستد چه درکی از «مشارکتهای اجتماعی» و «سازمانهای مردم نهاد» دارد؟
البته جناب دکتر ایازی با چنین سمتی حتی در همین حد هم «توجه» به خرج ندادهاند که متوجه شوند دکتر کدیور «رییس انجمن فرویدی» هستند نه «مدیر عامل» آن!!! و این خود به خوبی نشان میدهد که «سمتها» چگونه در وزارت بهداشت «توزیع» میشود!
نکته دوم: موضوع این شکایت مداخله انجمن روانپزشکان در اموری است که به موضوع فعالیت آن ربطی ندارد و یک متولی دیگر با حضور «تنها فرد صاحب صلاحیت و متخصص در کشور» دارد. تصور کنید جامعه مهندسین کشور یک کنگره در زمینه طب اطفال برگزار کند. آیا انجمن مربوطه یا حتی خود وزارت بهداشت شکایت نخواهد کرد که طب اطفال در حیطه تخصصی جامعه مهندسین نیست و آنها با چه مجوزی اقدام به برگزاری چنین کنگرهای کردهاند؟ شکایت انجمن فرویدی هم دقیقاً در همین راستاست. سؤال این بوده و هست که دکتر صنعتی و انجمن روانپزشکان ایران چه صلاحیتی در زمینه روانکاوی دارند و این صلاحیت توسط کدام مرجع ذیربط تأیید شده که اقدام به برگزاری کنگره «روانکاوی»! میکنند؟ همانطور که در سایت انجمن فرویدی آمده «اگر فرضاً انجمن علمی روانشناسان اقدام به برگزاری اولین کنگره روانپزشکی میکرد، روانپزشکان چه میکردند؟»
وزارت بهداشت به عنوان مرجع نظارتی انجمن روانپزشکان باید در زمینه این تخلف پاسخگو باشد و با چنین جوابیهای به انجمن فرویدی در واقع از زیر بار این مسئولیت شانه خالی کرده و در تخلف انجمن روانپزشکان و دکتر محمد صنعتی شراکت کرده است.
البته وزارت بهداشت به خوبی میداند که در این کشور قوه قضائیه ای وجود دارد که وظیفه آن رسیدگی به همین امور است.
لازم به ذکر است که انجمن فرویدی علیرغم دریافت این جواب غیر محترمانه و غیر مسئولانه، باز هم یک فرصت دیگر برای وزارت بهداشت و شخص وزیر محترم بهداشت فراهم آورد که جناب وزیر نه تنها از آن استفاده نکردند بلکه با برخورد آزارگرانه کارمندان حراستش به تخلفات خود افزودند. و اکنون علاوه بر جوابیه غیر مسئولانه قائم مقام خود باید پاسخگوی رفتار مجرمانه حراست وزارتخانه متبوع خود هم باشند.
۵. نکته جالب توجه تر در این نامه این است: «… ولذا ادعای یک تشکل غیر علمی با شرح وظایف محدود و اعضای اندک در مورد یک نهاد علمی و دارای پروانه فعالیت با سابقه برگزاری دهها کنگره علمی و بینالمللی، سمینارها و همایشها و برنامههای متعدد بازآموزی موجب تأسف میباشد»!!!
نمیدانم آقایان وزارتخانهای «بشنوید و بخندید» سایت انجمن فرویدی را دیدهاند یا نه که چنین ادعای «علمی» بودن انجمن روانپزشکان و برگزاری کنگرههای علمی را از سوی این انجمن دارند! آنچه در کنگره «علمی»!!! «روانکاوی و رواندرمانی پویای ایران» به چشم خود دیدیم و با گوش خود شنیدیم شرح «عشقبازی»های درمانگران با بیمارانشان تحت عنوان «انتقال متقابل» و با سوء استفاده از نام روانکاوی بود آنهم در «جمهوری» «اسلامی»! به علاوه یادآوری میکنم ما در کشوری زندگی میکنیم که «اساتید اعاظم»اش حتی الفبای همان DSM را هم بلد نیستند و «چیزی پیدا نکرد»ه بر اساس «شکایت همسایهها»[۳] برای تنها عضو ایرانی انجمن جهانی روانکاوی تشخیص «اسکیزوفرنیای دیرآغاز»!!! گذاشتند! آنهم درست در زمانی که نام «میترا کدیور» در سایت AMP به عنوان نه تنها عضو این انجمن بلکه کسی که «کارش از سوی این انجمن تضمین شده است» خودنمایی می کند![۴] آیا بهتر نبود انجمن روانپزشکان به جای مداخله در اموری که به او ربطی ندارد در حیطه تخصصی خودش یک دوره آموزشی تشخیصگذاری بر اساس DSM برای روانپزشکان میگذاشت تا اعضایش لااقل آن کاری را که قرار بوده انجام دهند بلد شوند؟!
و اما نکته بعد: این پاسخ «موجب تأسف» هم واقعاً تأملبرانگیز است. یعنی برای آقایان دکترها استقامتی و ایازی تنها جواب به شکایت انجمن فرویدی ابراز تأسف است؟!!! یعنی حتی «حق اعتراض» را هم برای این «سازمان مردم نهاد» وقتی حوزه فعالیتش مورد تجاوز قرار میگیرد، قائل نیستند؟!!! یعنی فکر میکنند چرا باید آن «یک نفر» و این «تعداد اندک» به خودشان زحمت تأسیس «انجمن فرویدی» را بدهند و برای فعالیتشان از «وزارت کشور» ـ که انجمن روانپزشکان نتوانسته از آن مجوز فعالیت بگیردـ مجوز بگیرند و بعد بنشینند تا یک دانشیار که حتی مدرک تخصصی «ادعا شده» روانپزشکی را هم ندارد «دبیر علمی»!!!!! «اولین کنگره روانکاوی ایران» شود؟!!! اصلاً برگزاری چنین کنگرهای چه ربطی به انجمن روانپزشکان دارد و در کجای شرح فعالیتهای این انجمن قرار میگیرد؟!!!
از طرف دیگر اگر فکر کنیم شخص وزیر بهداشت از چنین جوابی بیخبر است آنوقت این سؤال مطرح میشود که چطور نامهای که به شخص وزیر نوشته شده حتی به دست او هم نمیرسد و قائم مقام او به جای وزیر پاسخ میدهد؟ و چگونه آقای وزیر کسانی را مسئول کرده که هیچ دانشی از موضوعات مرتبط با حوزه فعالیتشان ندارند؟ آیا «شایسته سالاری» در وزارت بهداشت به این معناست؟
و نکتهای مهمتر: اگر آقایان وزارتخانهای شرح وظایف وزارت بهداشت را که در سایت رسمی این وزارتخانه موجود است یک بار میخواندند شکایت انجمن فرویدی از «برگزاری دو کنگره غیر قانونی» برایشان «موجب تأسف» نبود:
«شر ح وظایف:
– تدوین و ارائه سیاست ها، تعیین خط مشی ها و برنامه ریزی برای فعالیت های مربوط به تربیت نیروی انسانی گروه پزشکی، پژوهشی، خدمات بهداشتی- درمانی، دارویی، بهزیستی و تأمین اجتماعی
– تأمین بهداشت عمومی و ارتقاء سطح آن از طریق اجرای برنامه های بهداشتی، خصوصاً در زمینه سلامت محیط، مبارزه با بیماری ها، تغذیه و تنظیم خانواده، سلامت دهان و دندان، آموزش بهداشت عمومی، بهداشت کار، بهداشت مدارس و شاغلین با تأکید بر اولویت مراقبت های بهداشتی اولیه، به ویژه بهداشت مادران و کودکان با همکاری و هماهنگی دستگاه های ذیربط
– ایجاد نظام هماهنگ بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و گسترش شبکه تلفیقی بهداشت و درمان
– تعیین رشته ها و مقاطع تحصیلی مورد نیاز کشور جهت تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی و اجرای برنامه های تربیت نیروی انسانی گروه پزشکی در جهت نیل به خودکفائی
– انجام تحقیقات بنیادی و کاربردی در جمیع رشته های پزشکی و زمینه های بهداشتی و درمانی و نیز ایجاد گسترش مؤسسات و واحدهای پژوهش پزشکی و نظارت بر پژوهش ها و هماهنگ ساختن برنامه های مؤسسات تحقیقات پزشکی
– برنامه ریزی به منظور توزیع متناسب و عادلانه نیروی انسانی و سایر امکانات (آموزش پزشکی و تسهیلات بهداشتی و درمانی) کشور با تأکید بر اولویت برنامه های بهداشتی و رفع نیاز مناطق محروم و نیازمند
– فراهم نمودن تسهیلات لازم برای برخورداری همگان از خدمات درمانی در حدود امکانات از طریق ایجاد و گسترش مراکز درمانی دولتی و بهبود استاندارد آنها و استفاده از همکاری مؤسسات خیریه و بخش خصوصی و انواع بیمه های درمانی
– تأمین منابع مالی با بهره گیری از اعتبارات مردمی، حق بیمه، درآمدهای اختصاصی و کمک ها و مشارکت مردمی
– تأمین و ارائه خدمات لازم به معلولین جسمی، ذهنی و اجتماعی و انجام اقدامات حمایتی برای کودکان در سنین قبل از دبستان و سالمندان و خانواده و افراد بی سرپرست نیازمند و تشویق و ترغیب افراد خیر و مؤسسات خصوصی جهت ارائه خدمات مذکور
– تأمین و ارائه خدمات لازم به معلولین جسمی، ذهنی و اجتماعی و انجام اقدامات حمایتی برای کودکان در سنین قبل از دبستان و سالمندان و خانواده و افراد بی سرپرست نیازمند و تشویق و ترغیب افراد خیر و مؤسسات خصوصی جهت ارائه خدمات مذکور
– تعیین و اعلام استانداردهای مربوط به :
الف- خدمات بهداشتی، درمانی، بهزیستی، داروئی
ب- مواد داروئی، خوراکی، آشامیدنی، بهداشتی، آرایشی و آزمایشگاهی، تجهیزات و ملزومات و مواد مصرفی پزشکی و توانبخشی
ج- بهداشت کلیه مؤسسات و واحدهای خدماتی- تولیدی مربوط به خدمات و مواد مذکور
– تعیین مبانی محاسبه هزینه خدمات تشخیصی و درمانی، داروئی، بهزیستی و تعیین تعرفه های مربوط در بخش دولتی و غیردولتی و تعیین شهریه آموزش های غیررسمی و آزاد در زمینه های مختلف علوم پزشکی
– تعیین ضوابط مربوط به ارزیابی، نظارت و کنترل برنامه ها و خدمات واحدها و مؤسسات آموزشی و پژوهشی، بهداشتی، درمانی و بهزیستی و انجام این امور براساس استانداردهای مربوطه
– تعیین ضوابط مربوط به ورود، ساخت، نگهداری، صدور، مصرف و انهدام مواد اولیه بیولوژیک مخدر، خوراکی، آشامیدنی، بهداشتی، آرایشی و آزمایشگاهی و فرآورده های داروئی و تجهیزات و ملزومات و مواد مصرفی پزشکی و توانبخشی و ارزشیابی، نظارت و کنترل ضوابط مذکور
– انجام پژوهش در زمینه طب سنتی و بررسی و تحقیق در زمینه خواص داروئی گیاهان و امکانات تهیه و استفاده از داروهای گیاهی و آموزش صحیح در زمینه های فوق و ایجاد مراکز مناسب برای طب سنتی»
بله آقایان! وزارتخانه شما فقط در امر بهداشت و درمان و آموزش پزشکی صلاحیت دارد، فقط!
ضمناًیادآور می شود وزارت بهداشت تا سال ۱۳۲۰ وابسته به وزارت کشور بود[۵]، حالا چطور آقایان «تاریخچه» خود را فراموش کرده و با چنین لحنی در مورد انجمن فرویدی که از وزارت کشور مجوز گرفته (در مقابل انجمن روانپزشکان که از وزارت بهداشت مجوز گرفته) صحبت میکنند، خود جای سؤال دارد!!!
مرجان پشت مشهدی
عضو انجمن فرویدی
[۱] ‘Soulignent que c’est à l’honneur de l’Iran de compter une école iranienne de psychanalyse, la Freudian Association, présidée par Mitra Kadivar.’ English translation: ‘Stress that it is the honor of Iran to have an Iranian school of psychoanalysis, Freudian Association, chaired by Mitra Kadivar.’
[۲] . سوره تکاثر: «مباهات و افتخار بر یکدیگر [به ثروت و کثرت نفرات] شما را [از پرداختن به تکالیف دینی و یاد آخرت] بازداشت؛ ( ۱ )»
[۳] ‘« Nous n’avons rien trouvé mais compte tenu des dires des voisins nous avons posé le diagnostic de psychose et avons commencé le traitement.» [sic]’
[۴] – لازم به ذکر است در همان ژانویه ۲۰۱۳ که «اساتید اعاظم» این تشخیص را گذاشتند، directory مربوط به اعضای AMP از اکتبر ۲۰۱۲ آپدیت شده بود و نام دکتر کدیور در لیست اعضا ثبت بود.
[۵] . «ساختار و تشکیلات: اداره امور درمان کشور تا سال ۱۳۲۰ توسط اداره کل صحیه (بهداری) وابسته به وزارت داخله (کشور) بود. به موجب ماده ۳ قانون اصلاح بودجه سال ۱۳۲۰ که در هشتم آبان ماه آن سال به تصویب مجلس شورای ملی رسید اداره کل بهداری به وزارت بهداری تبدیل شد متن ماده ۳ قانون مزبور به شرح زیر است.
ماده ۳: تبدیل اداره کل بهداری به وزارت بهداری و اداره کل کشاورزی به وزارت کشاورزی و ضمیمه شدن سازمان اداره کل انتشارات و تبلیغات به وزارت فرهنگ سازمان اداره امنیه به وزارت کشور ار روز سیام شهریور ماه ۱۳۲۰ تصویب شد. »
پیوند کوتاه به این مطلب: